eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم کوچه_امام حسن(علیه السلام) بر شانه‌اش می‌آورد بانو نیافتد آرام تا این شمع از سوسو نیافتد پروانه بود و دورِ مادر چرخ می‌زد حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد تا دید می‌آید حرامی سویشان گفت ای کاش راهِ نانجیب این سو نیافتد خیلی حواسِ مجتبیٰ جمع است اینجا زخمی دگر این دفعه بر بازو نیافتد وقتی که زد سیلی تقلا کرد طفلی یعنی اگر اُفتاد هم با رو نیافتد پهلویِ او تازه شکسته بود اُفتاد اما نشد بر خاک از پهلو نیافتد ای کاش دیوارِ گذر احساس هم داشت ای کاش جایِ سنگ بر اَبرو نیافتد یکروز در گودال هم می‌گفت مادر زینب بیا از رویِ زین با رو نیافتد قاتل رسید و مادرش فریاد می‌کرد ای کاش بر این سینه با زانو نیافتد ای کاش آبی رویِ این لبها بریزد یا اینکه دستش بر سرِ گیسو نیافتد حسن لطفی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم‌الله الرحمن الرحیم از زبان حضرت زهرا(سلام الله)کنار مزار پیامبر اکرم صلی الله اگرچه سایه‌ای از دخترت به جا مانده رسیده‌ام که بگویم قرارِ ما مانده رسیده‌ام سرِ خاکی که سایه بانش ریخت نِشسته‌ام ؟ نه قد و قامتم دوتا مانده یکی دو روز فقط صبر کن ؛ کنارِ توأم که چند نیمه نفس بینِ ما دوتا مانده دلم برایِ علی شور میزَنَد تنها.... برای او فقط این یارِ بی صدا مانده مسیرِ خانه‌ی‌مان تا مزارِ تو سُرخ است جراحتی‌ست که در پهلویم به جا مانده مدد زِ شانه‌ی طفلم گرفته می‌آیم به چهره‌ام اثرِ دستِ بی‌حیا مانده هنوز هم همه‌ی سرفه‌های من خونیست هنوز هم به رُخَم ردِّ شعله‌ها مانده تمامِ روز فقط حرفِ زینبم این است : که رویِ چادرِ تو چند جایِ پا مانده بس است شِکوه‌ام و داغ‌هایِ من بگذار نمک به زخم زنم داغِ کربلا مانده نشسته بینِ خرابه در انتظارِ پدر دو پلکِ بی رمقش سمتِ نیزه‌ها مانده زبان گرفته که سربارِ عمّه‌اش شده است از آن شبی که از آن قافله جدا مانده صدایِ عمّه‌یِ خود را دگر نمی‌شنود فقط نه این  چقدر زیرِ دست و پا مانده به عمّه گفت که عمّه بِگَرد می‌یابی به قَدِ من به گمانم که بوریا مانده حسن لطفی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
به سردی می رود هر داغ اما داغ مادر نه بخوان از روضه ی گودال، اما روضه ی در نه! چگونه می شود مرثیه خوان داغ زهرا(س) بود از آتش گفت اما از هجوم فتنه و شر نه سوال حضرت زهرا (س)گمانم پشت در این بود علی(ع) جان عقده ی این قوم بود از فتح خیبر نه!؟ دفاع از ولایت را چه زیبا کرده او معنا که جان داده است اما در هجوم فتنه، سنگر نه خوارج با سقیفه باب شد وقتی که نااهلان خلاف امر طاها و خدا گفتند حیدر نه... https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🕊دوبیتی فاطمیه🖤🏴 السلام_علیک_یافاطمه_ سلام_الله_علیها فاطمیه شعر داغ لاله است قصه ی زهرای هجده ساله است فاطمیه آتش افروزِ دل است احتجاجش،یک کتاب کامل است https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
چه‌ها کرده این شهر با ما پس از تو همه خوب بودند اما پس از تو... ندارد خریدار آهِ غریبان شده کار مردم تماشا پس از تو وصیّ تو را دست بستند آخر دگرگون شده رسم دنیا پس از تو فدایش شدم با تمام وجودم ولی باز تنهاست "مولا" پس از تو کسی غیر شیون، کسی غیر ناله نیامد به دیدار زهرا پس از تو ببر دخترت را از این شهر غربت که خیری ندیدم ز دنیا پس از تو دگر پای آتش به اینجا شده باز دلم غرقِ خون شد، مبادا پس از من... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
(جامعه ایمانی مشعر استان مرکزی) اجتماع خادمان هیئات مذهبی استان مرکزی با کلیک بر روی لینک زیر🔰 👈عضو کانال زیر شوید:>>> https://eitaa.com/masharom
🩸خلاصهٔ مصائب وارده بر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از لسان مبارک خود آن حضرت... اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها به اندازه‌ای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را اذیت و آزار دادند، که در خطبه فدکیهٔ، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به آن‌ها فرمود: 📋 وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى وَ وَخْزِ السِّنانِ فِي الْحَشا... ▪️در برابر آزارهایتان صبر می‌کنیم؛ مانند صبر کسی که با چاقوهای بزرگ و پهن پیکرش را بُرِش دهند و سر نیزه را در شکمش فرو برند! 📚الاحتجاج ج۱ ص۲۶۷ ✍ آه از غصه‌ای گلوگیر و، آه از یاس زخمی و پرپر آه از بستری به خون گلگون، آه از حال و روز یک مادر آه از بوی دود دلگیری، که در جای‌جای خانه پیچیده می‌کند زنده صحنه‌ای را که، فاطمه بین شعله‌ها دیده آه از خانه‌ای که هر دم از آن، ناله‌ای سینه‌سوز می‌آید آه از زخم سینه‌ای که از آن‌، خون تازه هنوز می‌آید آه از درد سینه و بازو، آه از زخم کاریه پهلو ای خدا! من چگونه گویم از، جای دستی که مانده بر ابرو آه از صورت کبودی که، روی زخم علی نمک می‌زد تا که می‌دید، با خودش می‌گفت:«همسرم را عمر کتک می‌زد!» آه… تنها علی و یک زهرا، آه… تنها امام و یک مأموم آه… از لحظه‌ای که در کوچه، رفت مظلومه در پیِ مظلوم آه نفرین به یثربی که در آن، لِه‌ شده دیگر احترام علی بی‌سر و پا ترین‌شان حتی، روی گردانَد از سلام علی آه از یگ نگاه پُر دردی، که دگر میل پَر کشیدن داشت  آه از التماس یک مردی، که کجا طاقت بریدن داشت؟! آه از حال بچه هایی که، نیست اصلاً گمان و باورشان که به هر صبح و شام و هر لحظه، آب می‌رفت جسم مادرشان آه از روح و از روان حسن! آه از اشک بی‌امان حسن آه از لُکنت زبان حسن، آه از مادر جوان حسن آه از قلب مضطر زینب، غصه های برابر زینب ای فلک! عاقبت بگو با من ،که چه می‌آوری سرِ زینب؟! https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5857409242176161478.mp3
6.88M
بند اول✅ آشوبه از غم دله زارم بعد تو گریه می شه کارم تنهام نزار دارو ندارم خانوم خونم تو اسمون هستی تو ماهم زهرا ببین تو سوز اهم نشو رفیق نیمه راهم خانوم خونم اتیش گرفته جونم /از غمه تو عزیزم من و بهم می ریزه /ماتمه تو عزیزم (نرو نرو یازهرا) بند دوم✅ جونی نمونده به تنه تو خونی شده پیروهنه تو گریونه چشم حسنه تو خانوم خانوم غمگین ترین مرد زمونم بار غمت خم کرده شونم اگه بری تنها می مونم خانوم خونم از داغ تو عزیزم /هر لحظه من می سوزم غصه میاد تو سینم /تا چشم به در می دوزم (نرو نرو یازهرا) ✅بند سوم حیدر پریشونه می بینی بی تاب و دلخونه می بینی چشماش چه گریونه می بینی عزیزه جونم اون که از حیدر کینه داشتش تودلش انگار رحم نداشتش رو چادر تو پا گذاشتش عزیزه جونم در بین شعله زهرا /هر گز نمی ره یادم صدا زدی که فضه /بیا برس به دادم (نرو نرو یازهرا) به قلم شاعران اهل بیت نفس حاج سید وحید مصطفوی
4_435175178876489606.mp3
19.58M
‍ ‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه روضه ای حضرت زهرا شعر وسبک رضا نصابی به نفس کربلایی هادی رسولی رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون به یاد غم حسن در میونه کوچه ها که می گفت نزن نزن مادرم رو بی حیا مادرم با شما کاری نداره مادرم به خدا که داغ داره مادرم تاب سیلی رو نداره مادرم دیگه چشماش تاره تاره مادرم دست روی دیوار می زاره مادرم توون ایستادن دیگه نداره واای. واای. مادر. مادر. مادر. رسیده فاطمیه. رسیده ماهه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون به یاد اون لحظه ای بین دیواره دره در میون شعله هم نگرونه حیدره جون من فدای سره تو حیدر اللهی که بشم پای تو پر پر بمیرم نبینم. چشمه تورو تر بمیرم نبینم دستاتو بستن نبینم حرمته تو رو شکستن این مردم به خدا که خیلی پستن واای. واای. مادر. مادر. مادر .رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون یاد اون لحظه ای که وصیت هاشو می کرد به موهای زینبش وقتی که شونه می زد دخترم بعد من بلا می بینی سرای از بدن جدا می بینی تن بی سرو زیره پا می بینی دخترم جای من ببوس گلوشو‌ پاک بکن جای من تو خون روشو پاک بکن تو خاکسترای موشو واای. حسین. واای حسین
سالیانی‌ست سرپناهِ منی من پُر از دردم و دوایم تو از همان کودکی که یادم هست مادری کرده‌ای برایم تو بازیِ روزِگارِ بی رحم است بی پناهم، شکسته و مضطر دلخورم از تمامِ آدم‌ها تک و تنها و بی کسم مادر خنده‌های اهالیِ خانه فقط از اعتبارِ مادرهاست گفته‌اند از قدیم این را که.... گرمی خانه کارِ مادرهاست از همه دل بریده‌ام، حالا... دل گرفته فقط بهانه‌ی تو نا امیدم، دلم خوش است فقط به دعاهایِ مادرانه‌ی تو به دعاهای نیمه شب‌هایت که دلیلِ نزول باران است مادری کن دوباره مادر جان حالم این روزها پریشان است آه! من را ببخش مادر جان خودت این روزها گرفتاری تو خودت سخت ناخوش احوالی زخمی و دلشکسته، بیماری نفست گاه برنمی‌گردد چشم‌هایت که تار می‌بیند حیدرت، هر دقیقه می‌سوزد که تو را بی‌قرار می‌بیند از همان لحظه‌ که زمین خوردی خانه لبریزِ غصه و، سرد است همه‌ی خانه‌ها پر از شادی خانه‌ی مرتضی پر از درد است بی تو دلگیر می‌شود خانه نرو مادر اگر توان داری می‌شود ای پناهِ سختی‌ها! خانه را بی‌پناه نگذاری؟ بعدِ تو وای از دلِ حسنت نیمه‌شب‌ها چِقدر بی‌خواب است بینِ کوچه‌، چه دیده است مگر؟ که دلش بی‌قرار و بی‌تاب است زیرِ لب شوهرِ تو می‌گوید برو زهرا، قرارِ بعدیِ ما بینِ گودالِ قتلِگاهِ حسین کربلا عصرِ روزِ عاشورا ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا