🏴سبک زمینه شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام و روضه ی کربلا
🏴بند اول
ای ثمر باغ رضا
میوه ی قلب مرتضی
جواد اهلبیتی و
مظهر جودی و سخا
نور نهم شمس هدا
جوون آل مصطفی
شنیدم اینو که میدی
حاجت دنیایی آقا
قطره ام و تویی دریا/محمد تقی مولا
نگاهی کن به من آقا/محمد تقی مولا
مدد جوادالائمه
🏴بند دوم
من به ضریح تو دخیل
بستمو دست نمیکشم
چی میشه روزی آقاجون
خادم صحنه تو بشم
منم همون گدایی که
روزیمو از تو میگیرم
ایشالله قسمتم بشه
توو کاظمینت بمیرم
غریب و بی کس و تنها/محمد تقی مولا
خونه دل از غمت آقا/محمد تقی مولا
مدد جوادالائمه
🏴بند سوم
برات بمیرم ای آقا
قاتل تو شد همسرت
جون میدادی کنیزکا
میرقصیدن دور و برت
همسر نانجیبه تو
العطشت رو میشنید
یه قطره آب بهت نداد
توام شدی تشنه شهید
به جسم بی جونت اما/جسارتی نشد آقا
پاره نشد بدنت از/نعلای تازه ی اسبا
واویلتا وا حسینا
🙏التماس دعای خیر
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@Maddahankhomein
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸مُشت را بر خاک، میکوبیدی و میسوختی | هر زمان که روضهی جانسوزِ مادر داشتی ...
عبدالله بن رزين گوید:
🥀 من مجاور مدینه الرسول صلیاللهعلیهوآله بودم، و امام جواد علیهالسلام را میدیدم که هر روز ظهر به مسجد میآمد و در صحن پیاده میشد و به طرف قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میرفت و بر او سلام میکرد.
📋 و يَرْجِعُ إِلَى بَيْتِ فَاطِمَة علیهاالسلام وَ يَخْلَعُ نَعْلَهُ فَيَقُومُ فَيُصَلِّي
▪️و بعد به محل خانه حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر میگشت و کفشهایش را بیرون میآورد و میایستاد و نماز میخواند.
📚المناقب، ج۴، ص۳۹۵
📌 زكریا بن آدم گوید:
📋 إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ
▪️خدمت امام رضا علیهالسلام نشسته بودم كه امام جواد علیهالسلام را پیش او آوردند. سنّ آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد علیهالسلام دست هایش را بر زمین کوبید و سرش را به طرف آسمان بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت.
🔖امام رضا علیهالسلام به ایشان فرمود:
📋 بِنَفْسِی! فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ
▪️جانم فدایت! چرا فکرت طولانی شده است؟
🔖 امام جواد علیهالسلام فرمود:
📜 فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً
👈 به آن بلاهایی که بر سر مادرم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آوردند، مىاندیشم.
به خدا قسم آن دو نفر را از قبر خارج میکنم و به آتش میکشم و خاکسترشان را به باد میدهم و به دریا میریزم.
📋 فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ : بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ
▪️در این هنگام، امام رضا علیهالسلام او را در آغوش كشید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت! به راستى كه تو لایق امامت هستى!
📚دلائل الامامه، ص۴۰
از همان روز ولادت قلبِ مضطرداشتی
بین چشمت، چشمهای از حوضِ کوثر داشتی
مشت را بر خاک، میکوبیدی و میسوختی
هر زمان که روضهی جانسوزِ مادر داشتی
در سرت رویای روزِ انتقامی سخت بود
محشری سوزان به ذهنت قبلِ محشر داشتی
روزگارت میگذشت و غصههایت کم نشد
بر دلت غم روی غمهای مکرر داشتی
بین شهری که پر از دشمن پر از خونخوار بود
لااقل در خانهات ای کاش، سنگر داشتی
خانه آزادیست؛ وقتی شهر، زندان میشود
تو ولی در خانه زندانبانِ دیگر داشتی
روی خاکِ حجرهات مظلوم، گیر آوردنت
در کنارت کاش، خواهر یا برادر داشتی
همسرت میریخت، روی خاکِ حجره آب را
لحظهای که جای لبها دیدهای تر داشتی
تشنه جان دادی دَم آخر شبیه جدّ خود
مثل او آیا به حنجر زخمِ خنجر داشتی ؟!
قتلگاهت خانهات شد؛ همسرت هم قاتلت
حجره شد گودالت اما باز هم سر داشتی !
@Maddahankhomein
زمینه شهادت
امام جواد علیه السلام
بنداول
غربت همین بس
دور وبرت همدمی نداری
غربت همین بس
غصه داری مرهمی نداری
غربت همین بس
توی خونه محرمی نداری ۲
روی خاک حجره ،دست و پا نزن
مادر و با گریه ، هی صدا نزن
ناله غریب ِ ، یا رضا نزن
آه_میزنی تو دست و پا
آه_جوون امام رضا
آه_جوون امام رضا
..... بند دوم
غربت همینه
تشنه باشی آب برات نیارن
غربت همینه
برا کشتن تو بیقرارن
غربت همینه
سربه سر گریه هات بزارن ۲
کار این جماعت، دل شکستنه
آبو رو زمین ریخت،اون که دشمنه
همسرت کنارت،خنده میزنه
آه_عالمی گرفت عزا
آه_جوون امام رضا
آه_جوون امام رضا
..... بندسوم
خواهر نداشتی
سرتو رو دامنش بگیره
خواهر نداشتی
ببینی چطور دلش میگیره
خواهر نداشتی
تب که میکنی برات بمیره ۲
کاشکی کربلا هم،خواهری نبود
یا کنار گودال،مادری نبود
بین خیمه مضطر،دختری نبود
آه_آبروی عالمین
آه_سلامُ علی الحسین
عجل لولیک الفرج
هاشم محمدی آرا
@Maddahankhomein
دودمه و دَم پاره شهادت امام جواد(علیه السلام)...
در میانِ حُجره ی در بسته اُفتادی زِ پا
ناله کردی یارضا
با لبِ تِشنه به رسمِ جدّ خود گَشتی فدا
ناله کردی یارضا
سوزَد از زهرِ جفای همسرم جان و دلم
همسرم شد قاتلم
چون عمویم مجتبی شد بی قراری حاصلم
همسرم شد قاتلم
باب حاجات منی ای نورِ چشمِ مرتضی
یاجواد ابن الرضا
از تو میخواهم براتِ کاظمین و کربلا
یاجواد ابن الرضا
از برای طوفِ صحنینِ تو هستم در صدد
یااباالهادی مدد
بر دم باب الجواد ذکر تو گویم بی عدد
یااباالهادی مدد
شد غربت تو چون حسین یاجواد
گَشتی شهیدِ کاظمین یاجواد
مسمومِ زهرِ همسری یاجواد
ارث از عمویت میبری یاجواد
شد تیره آسمانِ شهر بغداد
تا پیکرت بی جان به مقتل اُفتاد
ای یادگارِ فاطمه ادرکنی
ای باب حاجات همه ادرکنی
از تو برات کاظمین میخواهم
درکِ زیارت حسین میخواهم
مولا جواد ابن الرضا دخیلک
ای بانیِ کرببلا دخیلک
دوبيتی:
وقتی که به ما سوز و نوا را دادید
بین دودمه حاجت ما را دادید
هم سینه زدیم و جان به ما بخشیدید
هم برگ براتِ کربلا را دادید
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
@Maddahankhomein
روضه شهادت
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸 به مادرِ پسرت علی «علیهالسلام» بگو برایت آب بیاورد !
در نقلی آمده است:
🥀 از آن زمان که کنیز امام جواد علیهالسلام، (حضرت «سمانه» علیهاالسلام) امام هادی علیهالسلام را به دنیا آورد و از آن طرف هم «امّالفضل» ملعونه، از امام جواد علیهالسلام باردار نشد، کینهها و حسادتهای او روز به روز نسبت به امام جواد علیهالسلام و حضرت سمانه علیهاالسلام، شعلهور تر میشد.
🥀 تا اینکه با نقشه معتصم عباسی ملعون، دست به مسموم کردن امام جواد علیهالسلام زد. وقتی که زهر را به إمام علیهالسلام خوراند و مطمئن شد که دیگر حضرت به شهادت میرسد، در را بر روی امام علیهالسلام بست و او را تنها در حجره قرار داد و خود پشت در نشست.
📋 و هو یُنادِی وا عَطَشَاه اُسقینی ماءً فَتَقولُ لَهُ نادِ اُمّ عَلِیّ إبنِکَ تَسقیکَ ماءً
▪️در حالی که امام علیهالسلام ندای «واعطشاه» سر میداد و آب طلب مینمود، آن زن ملعونه از پشت در به إمام علیهالسلام میگفت: مادر پسرت علی (مادر إمام هادی علیهالسلام) را صدا بزن تا به تو آب برساند!
📚ناعی الطفّ،ص۵۶۸
✍ از آنجا که «تاریخ» ، هیچ فرزندی را برای اهلبیت علیهمالسلام از همسرانی چون عایشه، حفصه، جعده و امّالفضل گزارش نکرده است، میتوان گفت چه بسا خدای متعال اینگونه اراده کرده بود که مادرِ فرزندان اهلبیت علیهمالسلام، دشمن و قاتل آنان نباشند و از صُلبی پاک و مطهر، فرزندی در رحم آن زنان ملعونه، به ثمر ننشیند!
📝 شعلههای کینه از هر سو به سویش آمدند
در دل حجره، دل پروانه را آتش زدند
زهر بهر بردن نوری دگر مأمور شد
زهر یکبار دگر همدست با انگور شد
داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت
آه صاحبخانه بین خانهاش مَحرم نداشت
ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد
آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد
از سر شادی کنار پیکر او کف زدند
تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند
پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست
کِل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست
آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست
پشتبام خانه که شأن امام شیعه نیست
گرچه قرآنِ تنش از زهر آیه آیه شد
لااقل بال کبوترها برایش سایه شد
لااقل جمع کثیری از محبین آمدند
وقت تشییعِ جنازه گل به تابوتش زدند
در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد
پیکر پاکیزهاش مهمان مرکب شد؟ نشد
تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت
شمر با آن خنجر کُندش به استقبال رفت
@Maddahankhomein