#چرا_اخا
#علقمه
#حضرت_عباس_علیه_السلام
لب تشنه ای کنار دو دریا چرا اخا
افتاده ای تو گوشه ی صحرا چرا اخا
بابا مقابلم به دو چشم تو بوسه زد
حالا در آن سه شعبه شده جا چرا اخا
بودی همیشه پشت و پناه حرم ولی
پشت مرا شکسته ای حالا چرا اخا
بنشسته اند منتظرت کودکان و تو
در علقمه نشسته ای از پا چرا اخا
قسمت به قسمت ِ بدنت را نموده ام
در جای جای ِ علقمه پیدا چرا اخا
هم فرق تو شکسته وهم گونه ات کبود
افتاده ای مگر تو ز بالا چرا اخا
این اشک ِ روی گونه ی تو از برای کیست
پیچیده بوی مادرم اینجا چرا اخا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#رَفَعَ_اللهُ_رایَةَ_العَبّاس
مصطفی سیرت و علی هیبت
الگوی ناب همّت و غیرت
شد کلام ِششم شه عصمت**
بر ابالفضل ؛ عَمّ ِ ما رحمت
در مرامش خلاصه شد اخلاص
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس*
قد و قامت، قیامت عظمی'
صورتش ماه ِ جَنّةُ الاعلی'
با ولایش گدا شود والا
نوکرش راحت از غم عقبا
حبّ او بهر بندگی مقیاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
حرمش باب حاجت ما شد
فلج آمد به صحن او، پا شد
گره ِ کور شیعیان وا شد
نسخه ی لاعلاج ،پیدا شد
شد شفاخانه در حرم، احداث
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
دیدن روی او صفا دارد
چشم و ابروی دلربا دارد
چون حسن رأفت و سخا دارد
روی دوشش، رقیّه جا دارد
معدن جود و رحمت و احساس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
وقت رزم است ثانی کرّار
سربلند است موقع پیکار
در جمال است یوسف بازار
در وفا اسوه است بر ابرار
دارد از مادرش ادب میراث
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
نام او می شود دوای درد
داده نیرو به بازوی هر مرد
ارمنی هم به او توسّل کرد
از در رحمتش نشد دلسرد
لقبش چون علیست خَیرُالنّاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
کربلایش بهشت نوکرهاست
مأمن اصلی پیمبرهاست
ضامن بهترین مقدّرهاست
چون کلید تمامی درهاست
حرمش قبله گاه عام و خاص
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
کربلا،جنّت نعیم او
اولیا خادم حریم او
حضرت نوح شد ندیم او
عِطر رضوان شده شمیم او
نوکرش خضر و عیسیْ و الیاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
در بهشت ِ حسین شد سقّا
شد کفیل عقیله ی کبری'
خوانده او را (أخا) امام ما
پس شده پور حضرت زهرا
او شده باغبان باغ یاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
به خدا کامل است ایمانش
گفته معصوم ،جان به قربانش
شد فدای امام خود جانش
جان به قربان کام عطشانش
شده خاک قدوم او الماس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
چون که شد آب در حرم نایاب
از نوای عطش شده بی تاب
او کشیده خجالت از ارباب
که نبرده به سوی خیمه آب
بوده بر قول آب خود حسّاس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
شد جدا از تنش دو دست او
خورده تیری به چشم آن مه رو
گرزی از آهن آمد از آن سو
رأس او را شکافت تا ابرو
قاتلینش همه خدانشناس
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
*حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند:
رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس: خداوند بیرق حضرت عباس علیه السلام را خودش بالا برده است.
**از امام سجاد و امامصادق علیه السلام:
رَحِمَ اللَّهُ عَمی الْعَبَّاس:خدا حضرت عباس علیه السلام را رحمت کند
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
#شب_تاسوعا
#شهادت_حضرت_عباس_علیه_السلام
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
خودت گفتی که می آیی
به روضه ی عموجانت
کجای مجلسی آقا
فدای چشم گریانت
بیا چشم انتظار توس
عمویت با دلی پردرد
میان علقمه خوانده
دگر ای منتقم برگرد
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
چرا نقش زمین هستی
علمدار سپاه من
شکسته پشت من عباس
میان طعنه ی دشمن
نشو شرمنده و غمگین
اگر مشک تو شد پاره
بمیرم که نخوردی آب
به یاد لعل شیرخواره
پناهم یا أخا عباس
پاشو ای باوفا عباس
ابوفاضل.....
🌸🌸🌸🌸🌸
چرا بر چشم زیبایت
سه شعبه خورده ، ای سقّا
چرا فرق سرت گشته
جدا مثل سر بابا
تن پاکت پر از تیر است
شدی مثل حسن حالا
تو بویی آشنا داری
رسیده مادرم اینجا
زدم بوسه به دستانت
أخا، جانم به قربانت
ابوفاضل.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_انتظار_حضرت_ابالفضل_علیه_السلام1
#شب_تاسوعا
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن
ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن
ای که عمری بی کس و تنها درون خیمه ات
می کنی خون گریه هر صبح و مسا
یابن الحسن
دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید
لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن
من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من
چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن
با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت
بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن
گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری
پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن
بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه
چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن
تیرباران شد عمویت در میان علقمه
در یم خون زد ز کینه دست و پا یابن الحسن
تیر از چشمش کشیده،جدّ تنهایت حسین
شد قدش در علقمه از غُصه تا، یابن الحسن
رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت
پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
رزق حرم حضرت عباس علیه السلام😭
مناجات مهدوی محرمی جدید
حضرت عباس علیه السلام
#مناجات_انتظار_حضرت_ابالفضل_علیه_السلام3
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمرمان بی تو گذشت و نرسیدی آقا
از ظهورت نرسیده ست نویدی آقا
سالها خائفی و دور شدی از حقّت
من بمیرم چه بلاها تو کشیدی آقا
پدرم دربه در کوه و بیابان گشتی
زنده باشیم بگو با چه امیدی آقا؟
ما همه دور همیم و تو شدی آواره
سالها بی کس و بی یار و وحیدی آقا
خیلی از کرده؛ پشیمانم و میدانم که
از گناهان من این گونه طریدی آقا
روضه ی مشک بخوانم که تو هم می آیی
هر کجا روضه ی عبّاس شنیدی آقا
گفت: شرمنده؛ که قلب تو شکستم اینجا
حال ِمن دیدی و اینگونه خمیدی آقا
طاقتی نیست تو را، تا به حرم برگردی
چون که از دیده ی من تیر کشیدی آقا
بوسه بر دست بریده زده ای حق داری
که از این زندگی ِدرد؛ بُریدی آقا
جان عبّاس نکش آه، به خیمه برگرد😭
خسته از هلهله ی خصم پلیدی آقا
این پیامم بده اصغر؛که علی شرمنده
قطره ای آب؛ ز مشکم نچشیدی آقا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
ترکیببند مدحومرثیه قمر بنیهاشم
حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام
علقمه
همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چراکه حضرت مشکلگشا اباالفضل است
دو دست داده به راه خدا و پس چهعجب
اگر که معنی دست خدا اباالفضل است
به جملهجملهی «یا کاشِفَالکُروب» قسم
که استجابت صدها دعا اباالفضل است
نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین
کسی که شد همهچیزش فدا اباالفضل است
شدم اسیر تو و مادرم بهمن آموخت
دوای درد گرفتارها اباالفضل است
چه ترس دارد از آتش؟ چه ترس از دوزخ؟
اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است
خود امام زمان گفته است میآید
بهمجلسی که درآن ذکر یااباالفضل است
بگیر ذکر اباالفضل با امامزمان
کههست حضرتصاحبعزا امامزمان
فقط نه گردش چرخ جهان به دستش بود
که اختیار زمین و زمان به دستش بود
فقط نه این که علمدار خیمهگاه حسین
عمود خیمهی هفتآسمان به دستش بود
کریم بود شبیه برادر و پدرش
که چشم خواهش هرناتوان به دستش بود
به تیر اخم اباالفضل در کمین افتاد
سپاه دشمن اگرچه کمان به دستش بود
به قصد جنگ نیامد، ولی اگر میخواست
به ضربهای سر هر پهلوان به دستش بود
دل تمام حرم بود قرصِ بودن ماه
هرآنزمان علم کاروان به دستش بود
تمام آبرویش مشک آب شد، وقتی
نگاه العطش کودکان به دستش بود
از آستانهی هرچشم، اشک را برداشت
خبر رسید اباالفضل مشک را برداشت
شبیه باز شکاری که رو به علقمه رفت
هزار چشم به همراه او به علقمه رفت
سلاح غیرت خود را به تن حمایل کرد
به اشکچشم و به بغضگلو به علقمه رفت
دخیل بست به مشکش نگاه اهل حرم
هزار حسرت و صد آرزو به علقمه رفت
«وَ إن یَکاد» نشستهست بر لب همه، چون
میان چشمونظرها عمو به علقمه رفت
آهای دشمن اگر ذرهای شرف داری!
بههوشباش که با آبرو به علقمه رفت
چه حکمتیست که هرکس بهجنگ میآمد
برای کشتن او با وضو به علقمه رفت؟
ندای «اَدرِک اَخا» هم حکایتی دارد
اگرکه عاقبت این گفتگو به علقمه رفت
گریز آخر هر روضهخوان همین شد؛ آه...
عمود خیمهی ما نقش بر زمین شد؛ آه...
گذشته است در اين داغ آب از سر آب
که آب هم شده شرمنده در برابر آب
دوباره روی دل آب ماند داغ لبش
چرا که تشنهی لبهای اوست حنجر آب
هنوز مزّهی آن جرعه مانده در دهنش
که ريختهست بهدست خودش بهساغر آب
همین که قطرهی اشکش بهروی آب افتاد
نشست زخم عمیقی به روی پيکر آب
گرفته بود سرش را به روی زانویش
کنار علقمه با اضطراب مادر آب
چه پيش آمده در علقمه مگر؟ که شده است
«خجلکنندهی عباس» نام ديگر آب
به مشک تیر زدند و فرات با خود گفت:
اگر خجل شده عباس، خاک بر سر آب
فرات و مشک و علم نیز روضهخوان شدهاند
شریک داغ غم صاحبالزّمان شدهاند...
به هر نوشتهی دیگر مقدم است هنوز
کسیکه هرچه بگوییم از او کم است هنوز
علاج هجر بهجز صبح بودن او نیست
که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز
خودش «وحید و فرید و طرید» خوانده شده
ولی پناه و امید دوعالم است هنوز
به انتقام شهیدان دین میآید او
که روی گنبد اسلام پرچم است هنوز
در این حسینیهها لحظهلحظه با یادش
بساط عاشقی ما فراهم است هنوز
برای شستن درد فراق کافی نیست
که روی گونهی ما اشک نمنم است هنوز؟
خدا کند که دم انتقام سر برسد
که صبحوشام برایش محرم است هنوز.
دعا کنیم شب هجر را سحر برسد
زمان غیبت مولای ما به سر برسد
#مجتبی_خرسندی
#امام_زمان_عج
#حضرت_عباس_علیهالسلام
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#مدح
#حضرت_عباس_علیهالسلام
«أبوفاضل»
شبیه حیدر کرار دریا دل ابوفاضل
که با هر ضرب تیغش فتح شد حاصل ابوفاضل
کسی که خندهاش آئینهی آیات رحمت بود
و با خشمش عذابی سخت شد نازل، ابوفاضل
همانکس که جلال از هیبت چشمش مجلل شد
همانکه شد کمال از خلقتش کامل أبوفاضل
به لطف گوشهی چشمش مسلمانیم و آنکس که
به طاق ابروانش قبله شد مایل ابوفاضل
میان موج غم با دیدنش ارباب میخندید
به دریای حسین بن علی ساحل ابوفاضل
به عشق او دلم با هر تپش در سینه میگوید
أبوفاضل ابوفاضل أبوفاضل أبوفاضل
شبیه مجتبی وقت کرم یکدفعه هم حتی
نرفته ناامید از خانهاش سائل، ابوفاضل
مسلمانان چه غم دارید وقتی اینچنین بوده
برای ارمنی ها حل هر مشکل أبوفاضل
#میثم_کاوسی
@Maddahankhomein
🏴 در عزای شب نهم محرم الحرام
#نذرحضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام🏴
-لطفا حق روضه ادا شود-
روزِ زینب(س) شب شد از دلشوره؛ بر لب آه رفت
از میانِ آسمانِ خیمه وقتی ماه رفت
با حسين(ع) از "ضاق صَدري"گفت و دیگر إذن خواست
آه از قلبِ حسین بن علی(ع) ناگاه رفت
بی سپاهیِ برادر طاقتش را طاق کرد
غربتش را بینهایت دید، پس آنگاه رفت
مشکِ خالی را نگاهی کرده و شرمنده شد
هرچه که این روزها پیش رقیه(س) راه رفت
میرسید از کودکان هرآن صدایِ "العطش"
پس علَم برداشت و با ذکر بسم الله رفت
مشک را برداشت و شد مقصدش آبِ فرات
حضرتِ سقایِ-مان با هیبتی دلخواه رفت
موج زد در مشکِ تشنه سِیلی از آب فرات
خود نخورد آب و دوباره با عطش همراه رفت
عاقبت چشمش نظر خورد و به خون آغشته شد
تیرِ نحسی از کمانِ عده ای بدخواه رفت
بیهوا تیری اصابت کرد بر پهلویِ مشک
ریخت آب و خنده بر لبهایِ صد گمراه رفت
نالهٔ "أدرِک أخا"پیچید در گوش حسین(ع)
مُنکسِر شد! داغ دید و با غمی جانکاه رفت
اشک را با آستینِ گرد و خاکی پاک کرد
از نهانِ علقمه تا عرش اعلی آه رفت!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#دخیلک_یاساقی_العطاشی_یاأبوفاضل_ع
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@Maddahankhomein
#یا_قمر_بنی_هاشم_ادرکنی
ذکر هر جمع تا شود،عباس
دردها را دوا شود، عباس
آمد از آسمان به سمت زمین
جلوه ای از خدا شود، عباس
قبله اش شد حسین و ممکن نیست
از ولایت جدا شود ،عباس
آرزویش همیشه این بوده
پای مولا فدا شود، عباس
تا علمدار سید الشهدا
ساقی کربلا شود، عباس
وخدا در کنار علقمه خواست
تا که حاجت روا شود، عباس
هستی اش را گذاشت تا امروز
نام مشکل گشا شود، عباس...
#محمدجواد_منوچهری
@Maddahankhomein
▪️حضرت عباس علیه السلام
برخیز ای ستون حرم وقت خواب نیست
با من بیا به خیمه نیازی به آب نیست
شیرازهات کجاست مفاتیحِ پارهام
این برگهای پاره عزیزم کتاب نیست
وقت غروب بعد تو و قاسم و علی
دیگر برای ناقهی زینب رکاب نیست
آن وقت لااقل تو ز جا خیز و خود بگو
بیرحم جانشینِ النگو طناب نیست
حرفی بزن عزیز دلم دق نده مرا
این مشک پاره پاره برایم جواب نیست
@Maddahankhomein