eitaa logo
˹ ᴍᴀᴅʜᴏᴏꜱʜ ˼
584 دنبال‌کننده
546 عکس
222 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی دوست دارم ببینم که من، از دید چشمان او چه گونه هستم !
بهبودی، گوش دادن به زخم های خود است!
ز فرط حوصله سر رفته‌­ام چو خم شراب مرا همیشه دل بی­‌دماغ می‌­فهمد ! -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
این چیزیه که من درک میکنم. من ممکنه همه‌ی اون چیزایی رو که آدمای دیگه احساس میکنن حس نکنم، اما این حس رو درک میکنم. هیچ چیزی من رو متعجب نمیکنه اگه کسی ادبیات و نمایش بخونه با طیف وسیعی از عواطف و احساسات، نیازها، وسوسه ها و خوب و بد انسان آشنا میشه. این طبیعت منه که در جلد شخصیت‌های دیگه فرو برم، هر چیزی رو که اونا حس میکنن حس کنم، همون کاری رو انجام بدم که اونا انجام میدن، اما معنیش این نیست که هر اونچه از من سر میزنه خود من واقعی باشه. فکر میکنم اگه چیزی باشه که باعث بشه فکر کنم فرقی با دیگران دارم همین نیازم به تجربه کردن این چیزهاست، نیازم به تحلیل و درک طیف وسیع احساسات انسانیه که براتون گفتم. -کتاب پس از خاموشی -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
نبودن خنده‌هایت، نشنیدن صدای رد پایت، ندیدن حس شیرین مهربانی‌ات، برای من گودالیست فراخ از آمیختگی استخوان‌هایم، با خاکی به وسعت غم. نه میتوان گریخت، نه میتوان گریست و نه حتی تو که مرا نمی‌خوانی به سحر عشق، برای از جا پریدن، برای دوباره خندیدن، دوباره زنده شدن؛ آیا دیگر نمی خواهی مرا؟ منی که هنوز همانم، منی که برایت دل سیر می میرم. حتی دوباره در زیر این مدفن سرد . -محمد حسین میران -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
Some things you never understand ! For example, how much I looked at it .
مدهوش قراره برای هشتمین بار تقدیمی بده . تقدیمی به این ترتیبِ که این پیام رو در کانالتون فور میکنید و تایپِ MBTI و دختر/پسر بودنِ خودتون ُ مشخص میکنید و از بینِ 20 تا 200 عددی انتخاب میکنید.باتوجه به عددِ انتخابی دو بیت شعر از دیوانِ پروین اعتصامی و نسبت به وایب و تایپِ شخصیتی شما، ادیتی از یک شخصیتِ فیلم تقدیمتون میشه. لینکِ کانالتون رو اینجا قرار بدید . - ظرفیت تمام - *تا زمان دادن تقدیمی لطفا پیامُ پاک نکنید .
خسته‌ام خسته ازین "سخت" دوام آوردن مثل جان کندنِ یک شعله‌ی کوچک در باد ! -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
احساسی در من شکل می‌گیرد که نمی‌توانم آن را شرح دهم، احساسی در آمیخته با شادی و آرامش. خودم را نیشگون می‌گیرم تا مطمئن شوم خواب نمی‌بینم و همه‌ی اینها در عالم واقع اتفاق می افتد . _کتاب سم هستم بفرمایید -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
ای دل، برای آن که نگیری چه می‌کنی؟
راحتی گاهی اوقات، وقتی میخوای بفهمی از زندگیت چی میخوای، میتونه سد راهت بشه. فقط با کار سخت میشه به آرزوها دست پیدا کرد. وقتی گوشه دنج و گرم و نرم خونت قایم شدی، هیچ موفقیتی انتظار تو رو نمیکشه . -کتاب نهم نوامبر -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
دیشب یادم رفت به خودم یاد آوری کنم که تو را یاد کنم. آخ که بعد رفتنت از درون پیر شده‌ام. من، بیست و چند سالگی‌ام را درون یک آدم هفتاد ساله جا گذاشته‌ام. -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
شنیدم زیر لب می‌گفت حین خواندن شعرم: تو باید از تمام شاعران دیوانه‌تر باشی! -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
به سختی یاد گرفته ام که بهترین کاری که میتوانی انجام بدهی این است که درباره ی چیزی که واقعاً فکر میکنی هیچ چیزی نگویی. اگر چیزی نگویی، فرض میکنند که به هیچ چیز جز چیزی که اجازه میدهی آنها ببینند، فکر نمیکنی. -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
درد و درمان هر دو قوت جان ماست .
نام تو را هر روز و هر شب مشق می‌کردم چندی گذشت و خط من ممتاز شد کم کم ! -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
یه لحظه با خودم فکر می‌کنم که نسبت به درد فیزیکی مصون شده‌م. فکر می‌کنم شاید بدن نتونه هم‌زمان هم درد فیزیکی هم روحی رو تحمل کنه . _کتاب رهایت میکنم -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-