eitaa logo
˹ ᴍᴀᴅʜᴏᴏꜱʜ ˼
584 دنبال‌کننده
546 عکس
222 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف های نیمه‌ گفته برای آن است که بعضی حرف‌ها را کامل نزنیم . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
بعضی وقتا نمیخوام بدونم ، چون دیگه قلبم نمیتونه تحمل کنه .
واژه بهانه بود ؛ با بند بند وجودم نوشتمت خواندی ، ورق زدى . حواست به پاورقی ها نبود من پای هر ورق عاشقت شدم . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
خاطرم در سایه عشق تو آسان میشود .
و دایره‌ی حضورت جهان را در آغوش می گیرد . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
‌حقیقت این است آن‌هایی که رنج را تجربه می‌کنند، معرفتی کسب می‌کنند که بقیه‌ی ما به آن نیاز داریم. با توجه‌ به اینکه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مردم از احساس کردن هراس دارند، مهم است تا عمقِ سفر انسانی‌مان را به روی یکدیگر باز کنیم، که تنها با تجربه‌ی احساساتمان می‌توانیم از آن آگاه شویم . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
‌زخم‌هایی که بر ما از درون وارد می‌شود ، بسیار عمیق‌تر از زخم‌هایی است که از بیرون می‌رسند . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
وصف احوال من افتاد به دستان قلم من نوشتم که غمی نیست بخوان سخت گذشت . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
هدایت شده از  ˹ ᴍᴀᴅʜᴏᴏꜱʜ ˼
وقتی اینطوری میری تو خودت ، یه داستانی هست!
اما معنای سکوتم را نفهمیدی !
وقتی این‌همه تلاش می‌کنی یک نفر را فراموش کنی، خود این تلاش تبدیل به خاطره می‌شود. بعد باید فراموش کردن را فراموش کنی و خود این هم در خاطر می‌ماند. -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
درگیری های شما ، تعریف می کنند که شما کی هستید و ارزش تان چیست . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
فقط چون کلمات رو نمی‌شنوی ، به این معنا نیست که اداء نمیشن . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
آواره‌ام در کوچه های شهر این شب‌ها بی چتر ، بی‌باران ! چه فرقی می‌کند بی تو؟! -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
37274گاهی-وقتا-با-خودم-فکر-می-کنم.mp3
16.56M
بـ‌از از شـ‌رار آه بـه پـ‌ا شـ‌ور مـاتـ‌م اسـ‌ت ایـ‌ام فـ‌اطـ‌مـ‌یه ۜ شـ‌د دل پُـ‌ر از غـ‌م اسـ‌ت
کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی می‌داشت تا به جانش می‌خواندی نامِ کوچکی تا به مهر آوازش می‌دادی همچون مرگ که نامِ کوچکِ زندگی‌ست . -شاملو -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
‌-از کجا می‌دونی عصبانی‌ام؟ چون لبخند نمی‌زنم؟ چرا فکر میکنی چهرۀ بی‌لبخند یعنی عصبانی؟! ‌-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
نمی‌شود بنویسم به یادت افتادم ، به قدر ثانیه حتی ، نرفتی از یادم! -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
‌‌بعضی وقتا سکوت طوری بین ما ارتباط برقرار می‌کرد که ، حرف‌ نمیتونست . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
گر عجب‌های جهان حیران شود در ما رواست .
ما در عین درماندگی ، شوربختیِ دیگران را شدیدتر احساس می‌کنیم. احساس انسان نابود نمی‌شود، پرعیارتر می‌شود . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
‌شاید بتوانم برای همیشه خودِ آسیب‌دیدۀ درونم را پنهان کنم و نماینده‌ام را به دنیای بیرون بفرستم . او می‌تواند لبخند بزند، دست تکان دهد، و کم نیاورَد ؛ طوری که انگار هیچ اتفاق بدی نیفتاده . -𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-