۱۷ مهر
‹مـٰاهِ مَـڹ›
@MahMan110
565
دنبالکننده
446
عکس
89
ویدیو
10
فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. مینویسم از گفتههاینگفته و شنیده های نشنیده؛ در پیِوصال میگردیم و مأموریمبه وظیفه. . . -کپیِ نوشتههای خودم با نامِ ‹ #زینبِبهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکرصلوات برای فرجِمهدیِفاطمه:).
مشاهده در ایتا
پیوستن
‹مـٰاهِ مَـڹ›
565 دنبالکننده
دانلود
‹مـٰاهِ مَـڹ›
سخت است که شاعر ز غم یار بگرید دلتنگ شود، بغض کند، زار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
زیر نم باران برود، شعر بخواند با یاری چشمی که شده تار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
یادش نرود واژهٔ برگردِ دلش را هی بغض کند بغض، دگر بار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
شب زود به بستر برود تا که بخوابد تا وقت سحر با در ودیوار بگرید ..
‹مـٰاهِ مَـڹ›
گاهی بزند خنده به احوال خرابش با خندهٔ جاماندهٔ دلدار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
در شعر بیارد غم و دلواپسیاش را هرکس که بخواند، چو نُتِ تار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
در دایرهٔ منطق و دل مانده گرفتار با چرخش پروانه و پرگار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
از جانب همدم چه بلاها سرش آمد از طعنهٔ مردم شده بیمار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
سخت است که با یک غم فرسودهٔ جانکاه یک عمر سر آورده، دل افکار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
روزی برسد، یار به این شعر بخندد یادم کند و مانده در اِنکار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
دیر است، ولی بر سر قبری که رسیده آواره شده، بر سر آوار بگرید
‹مـٰاهِ مَـڹ›
•احمدصیفوری
مطالب بعدی