✅ سخنرانی #محرم ⏪ شب #هشتم، جلسه #هشت 🔶 موضوع: #تسلیم_و_رضا با شرح و تفسیر آیات حضرت #ابراهیم_واسماعیل و آیه خاص مربوط به #امام_حسین ⏪ به همراه #روضه حضرت علی اکبر 🔶 آیت الله ملک زاده eitaa.ir/mabaheth

✅ سخنرانی #محرم ⏪ شب #نهم، جلسه #نه ✅ موضوع: عوامل بازدارنده ی #پذیرش_حق ⏪ زندگی، خصائص و جایگاه حضرت #اباالفضل_العباس 🔶 آیت الله ملک زاده eitaa.ir/mabaheth

✅ #سخنرانی 👤 آیت‌الله ملک زاده ✅ منطق محاسباتی #اهل_دنیا و #اهل_آخرت ⏮ حاکمیت #مادیگرایی بر زندگی اکثر مسلمانان. ⏪ #روضه 🗓 ۱۶ مرداد ۱۴۰۱ ( صبح #تاسوعا ) eitaa.ir/mabaheth

✅ سخنرانی #محرم ⏪ شب #دهم، جلسه #ده ✅ موضوع: مقام #تسلیم_و_رضا ⏪ و تطبیق آیات پایانی #سوره_فجر بر امام حسین علیه السلام؛ 🔶 آیت الله ملک زاده eitaa.ir/mabaheth

✅ سخنرانی #محرم ⏪ #ظهر_عاشورا ✅ موضوع: شرح آیه ۱۵ سوره احقاف. (آیه مخصوص اباعبدالله الحسین) ⏪ #چهار_وعده_خداوند در قبال شهادت امام حسین؛ 🔶 آیت الله ملک زاده eitaa.ir/mabaheth

✅ #سخنرانی ⏪ موضوع: #اربعینیات (چهل حدیث‌ها) و شرح حدیثی #جامع_المضامین در باب معنای چهل حدیث 👤 آیت الله ملک زاده 🕌 مکان: قم مقدسه 🗓 زمان: ۳ مرداد ۱۴۰۲ (هفتم #محرم) http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9

♡ نقل ساعت به ساعت واقعه عاشورا به روایت تاریخ (۴) حدود ساعت ۱۵  امام (ع) به‌طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره‌پاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل‌بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر(ع) را به میدان برد تا او را سیراب کند که توسط تیر حرمله شهید شد. امام (ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام (ع) آمدند. بعد از شهادت امام (ع) بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ زخم شمشیر شمرده شد. امام (ع) در آستانه شهادت بود، اما کسی جرئت نمی‌کرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف امام آمد. او را در بغل عمویش شهید کردند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»   حدود ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر وقت شهادت امام (ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: «به خدا هرگز شکسته‌ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته‌شده باشند و چون او محکم و دل آرام باشد...» گوید در این حال بود که زینب (س) دختر فاطمه به‌طرف وی آمد. درحالی‌که می‌گفت: «کاش آسمان به زمین می‌افتاد.» زینب (س) به عمر سعد خطاب کرد: «ای عمر! اباعبدالله را می‌کشند و تو نگاه می‌کنی؟» راوی می گوید: اشک‌های عمر را می‌بینم که بر دو گونه و ریشش روان بود؛ و روی از زینب بگردانید. حمید بن مسلم گوید شنیدم که حسین (ع) می‌گفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من، بر شما خشم آرد.» راوی گوید: آنگاه شمر میان کسان بانک زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند. بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه را در قلب امام فروبرد...» حدود ساعت ۱۷؛ بعد از شهادت امام (ع) بعد از شهادت امام (ع) عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند. تمام این افراد بعداً به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین (ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن مطاع بعد از شهادت امام به کربلا می‌رسد. برای دفاع از حرم امام می‌جنگد و کشته می‌شود. نزدیک غروب آفتاب است. سر امام را جدا می‌کنند و سر را به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود. حدود ساعت ۱۸:۴۹ اذان مغرب داستان روز غم انگیز عاشورا این‌طور تمام می‌شود که درحالی‌که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چراکه من بهترین مردمان را کشته‌ام!» #محرم #مناسبتی #اطلاعات_پژوهش ༺@𝒑𝒂𝒋𝒐𝒉𝒆𝒔𝒉_𝒆𝒔𝒇𝒂𝒉𝒂𝒏༻