eitaa logo
تشرف یافتگان به محضر امام زمان (عج)
718 دنبال‌کننده
1هزار عکس
568 ویدیو
3 فایل
کانال امام زمان(عج) داستانهای تشرف یافتگان به محضر امام زمان(عج) و چگونگی آن... التماس دعای فرج و سلامتی صاحب الزمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
تشرف های زیبا به محضر حضرت صاحب الزمان(عج) تشرف رهبر معظم انقلاب تشرف آیت الله بهجت فضایل و کرامات امام زمان(عج) چگونگی ظهور و شرح کامل آن در کانال
تشرف یافتگان به محضر امام زمان(عج)
👇 @Mahdiyar0Mahziyar https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
قسمت ششم شمشیری که کوه رامتلاشی می کند! نزدیک اذان صبح است و همه ی یاران امام زمان عجل الله برای خواندن نماز صبح آماده می شوند. نماز بر پا می شود، نسیم می وزد، وقت مناجات با خدای مهربان است. بعد از نماز یاران امام می خواهند با ایشان بیعت کنند و پیمان ببندند امام کنار در کعبه می ایستد و دست راست خود را باز می کند آیا آن نور سفید را می بینی که در دست راست امام می درخشد؟ این نور بسیار زیبا و خیره کننده است ولی با این حال هیچ چشمی را آزار نمیدهد دقت کن! در دست دیگر امام چه می بینی؟ گویا یک نامه در دست امام است،آری این عهد و پیمانی ست که پیامبر برای امام زمان نوشته است. پیامبر این پیمان را به حضرت علی علیه السلام داده است و می فرماید این دست خداست. آیا می دانی منظور امام از این سخن چیست؟ امام این آیه را می خواند ( ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله) هر آن کس که با تو دست بدهد با خدا بیعت کرده است. آری دست امام دست خداست. خوب نگاه کن آیا می توانی اولین کسی را که با امام دست می دهد بشناسی؟ این جبرییل است که خم می شود و دست مبارک امام را می بوسد و با او بیعت می کند و بعد از او همه ی فرشتگان بیعت می کنند. اکنون نوبت بیعت یاران است، امام رو به آنان می کند و می گوید: (شما باید از گناهان و زشتی ها دوری کنید و همواره امر به معروف و نهی از منکر کنید و هیچ گاه خون بی گناهی را زمین نریزید و از ثروت اندوزی و تجمل گرایی خود داری کنید . ادامه در پست بعدی.... ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
اکنون نوبت بیعت یاران است، امام رو به آنان می کند و می گوید: (شما باید از گناهان و زشتی ها دوری کنید و همواره امر به معروف و نهی از منکر کنید و هیچ گاه خون بی گناهی را زمین نریزید و از ثروت اندوزی و تجمل گرایی خود داری کنید غذای شما نان جو باشد و خاک بالشت شما) البته اگر یاران امام این شرایط را بپذیرند امام هم قول می دهد که هرگز هم نشینی غیر از آنها انتخاب نکند. یاران این شرایط را قبول کرده و با امام بیعت می نمایند. همسفرم در این سخنان کمی فکر کن! درست است که این سیصد و سیزده نفر در آینده ایی نزدیک فرمان روایان دنیا خواهند شد و هر کدام از آنها بر کشوری حکومت خواهند کرد اما عهد کرده اند که تمام عمر بر روی خاک بخوابند بی جهت نیست که آنان به چنین مقامی رسیده اند و یار امام شده اند این عهدی که امام با یاران خود می بندد گوشه ایی از آن عدالتی ست که همه منتظرش بودیم. آری امام زمان از یارانش بیعت می گیرد که بر اساس مفاهیم قرآن عمل کنند. نگاه کن از آسمان شمشیرهایی نازل می شود،برای هر یک از سیصد و سیزده نفر یک شمشیر مخصوص می آید،هر کس شمشیر خود را بر می دارد هیچ کس اشتباه نمی کند و شمشیر فرد دیگری را بر نمی دارد زیرا نام هرکس بر روی شمشیرش نوشته شده است از هر کلمه هزار کلمه ی دیگر فهمیده می شود آنها از کلمه هزار کلمه ی دیگر دریافت می کنند خداوند برای یاران امام این کلمات را آماده کرده است تا در موقعیت های مختلف از آن استفاده کنند. ادامه در پست های بعدی.... ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
تعجب در این است که چگونه یاران امام می خواهند با این شمشیر ها با دشمن بجنگند که انواع سلاح های پیشرفته را در اختیار دارد؟ نزدیک نزدیک یکی از آنها می روم و این سوال را از آنها می کنم او شمشیر خود را به من می دهد و می خواهد به آن نگاه کنم شمشیر را می گیرم و هر کار میکنم نمی توانم تشخیص بدهم که از چه جنسی است. او می گوید؛ آیا می دانی که با این شمشیر می توان کوه را متلاشی کرد؟ آری این شمشیر چنان قدرتی دارد که اگر آن را به کوه بزنی متلاشی می شود و بارها افرادی از من سوال کرده اند که؛ امام زمان عج چگونه می تواند با شمشیر اختیار دنیا را در دست بگیرد؟ امروز من جواب آن ها را یافته ام اگر شمشیر یاران امام می تواند کوه را متلاشی کند پس شمشیر خود امام چه کارهایی می تواند بکند؟؟؟ آری در دست این فرمانده و لشکر بی نظیرش اسلحه ی پیشرفته ایی است که به شکل شمشیر است اما هرگز یک شمشیر ساده و از جنس آهن نیست این یک اسلحه ی بسیار پیشرفته است در این اسلحه چه خاصیتی نهفته است! نمی دانم فقط این را می دانم که می توان یک کوه را با آن متلاشی کرد این اسلحه را خدا ساخته است و براستی که دست خدا بالای همه ی دست هاست. پایان قسمت ششم التماس دعا (برای جستجوی قسمت های قبل بر روی بزنید). ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
۱۱۰ مرحوم حاج شیخ مصطفی خبازیان رضوان الله علیه آقاي حاج حسن بهاري يكي از دوستان نزديك مرحوم خبازيان نقل مي كند: "حدود يك ماه قبل از فوت مرحوم خبازيان بود كه شبي مرحوم به من زنگ زد كه يك تاكسي بگير بيا با هم حرم حضرت رضا سلام الله علیه مشرف شويم و دقيقا خاطرم هست كه در مكالمه تلفني كه داشتيم گفت به شرط اين كه پول تاكسي را من حساب كنم بنده يك تاكسي گرفتم و دنبال ايشان رفتم . وقتي مرحوم خبازيان داخل ماشين كنار من نشستند فرمودند كه مطلبي به شما ميگويم تا زنده هستم به كسي نقل نكني گفتم: چشم. فرمودند: ذكري جهت تشرف به محضر حضرت بقيت الله الاعظم سلام الله علیه از آيت الله سيد محمود مجتهد سيستاني گرفتم كه البته ايشان استخاره كردند كه ذكر را بدهند و خوب آمد چهل روز با آدابي كه فرمودند ذكر را در منزلم واقع در كوي فرهنگ خواندم و ديروز روز چهلم بود . روز چهلم در منزل كسي نبود و من در سرداب مشغول ذكر بودم. درب ورودي را بسته و اتفاقا قفل كرده بودم كه ناگهان ديدم دونفر ، يك پيرمرد نوراني و يك جوان عرب وارد شده و سلام كردند . به محض ورود اول تمام اعضاء و جوارحم خشك شد و از كار افتاد و سپس با خود گفتم درب كه قفل است اين بزرگواران از كجا وارد شدند و تازه متوجه شدم زبانم از كار افتاده است حتي جهت احترام نتوانستم از جاي خود برخيزم و به همان حالت كه بر روي سجاده رو به قبله مشغول ذكر بودم خشكم زده بود پيرمرد گفت آقا بقيه الله مي باشند جواب سلام را بده و من كه زبانم از كار افتاده بود مانند يك انسان گنگ و با اشاره سر به زحمت جواب دادم و از گوشه چشم جلالت و عظمت حضرتش را نظاره گر بودم نور از گريبان مباركش تمام صورت را گرفته بود پيرمرد فرمود آقا امام زمان مي فرمايند: تو اسود ما هستي خدا رحمتت كند و بعد از لحظه اي بلند شده و تشريف بردند تا به خودم آمدم و به درب خروجي مراجعه كردم ديدم درب منزل قفل ميباشد تا اذان مغرب گريه كردم تا آنجا كه مهر نمازم به گل مبدل شد و با مهري ديگر نماز مغرب را خوانده با همان حال به منزل استادم آيت الله العظمي سيد محمود مجتهد سيستاني رفتم .داستان را برايشان نقل كردم و از ايشان پرسيدم اسود لقب كدام بزرگوار بوده است ايشان فرمودند:اسود لقب مقداد است و شما نمره بيست از آقا امام زمان گرفته ايد آقا فرمودند امام زمان سلام الله علیه ديگر چيزي نفرمودند گفتم چرا پيرمرد گفت كه آقا مي فرمايند خدا رحمتت كند تا اين جمله را گفتم آقا با دست محكم بر پاي خود زدند وديگر چيزي نفرمودند." منبع: سایت رسمی آیت الله مجتهدی سیستانی رضوان الله علیه ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
همراهان گرامی با سلام کانال تشرف یافتگان به محضر امام زمان(عج)را به دوستان خود معرفی کنید. لینک کانال: ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
4_5945242345581580390.mp3
6.57M
۱۱۲ ماجرای امداد تاجری از اصفهان، به دست یکی از یاران امام زمان سلام الله علیه العبقری‌الحسان، ج ۵، ص ۴۱۶. ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت هفتم کنارکعبه چه خبراست؟؟ حالا ديگر آفتاب بالا آمده است،مردم مكّه متوجّه مى شوند كه در مسجدالحرام خبرهايى است. آنها از يكديگر سؤال مى كنند: اين كيست كه در كنار كعبه ايستاده است و گروهى گرد او را گرفته اند؟ در اين ميان صدايى در همه جا طنين انداز مى شود. گوش كن! اين صداى جبرئيل است: «اى مردم! اين مهدى آل محمّد است، از او پيروى كنيد». همه مردم دنيا اين صدا را مى شنوند. عجيب اين است كه هر كسى اين ندا را به زبان خودش مى شنود، اگر عرب زبان است به زبان عربى مى شنود،اگر فارس زبان است به زبان فارسى. وقتى مردم اين ندا را شنيدند با يكديگر در مورد ظهور سخن مى گويند و مى فهمند كه وعده خدا فرا رسيده است. مردم مكّه با شنيدن اين ندا به سوى مسجد الحرام هجوم مى آورند تا ببينند چه خبر شده است. آنان مى بينند كه امام با يارانش جمع شده اند. اكنون امام مى خواهد با مردم سخن بگويد. به نظر شما اوّلين سخن امام با مردم چيست؟ امام به كنار كعبه مى رود و به خانه خدا تكيه مى زند و چنين مى گويد: «اى مردم! من مهدى،فرزند پيامبر هستم.هركس مى خواهد آدم و ابراهيم و موسى و عيسى(ع) و محمّد(ص) را ببيند،مرا ببيند! اى مردم من شما را به يارى مى طلبم. چه كسى مرا يارى مى كند؟». ادامه در پست بعدی... ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
به نظر شما اوّلين سخن امام با مردم چيست؟ امام به كنار كعبه مى رود و به خانه خدا تكيه مى زند و چنين مى گويد: «اى مردم! من مهدى،فرزند پيامبر هستم.هركس مى خواهد آدم و ابراهيم و موسى و عيسى(ع) و محمّد(ص) را ببيند،مرا ببيند! اى مردم من شما را به يارى مى طلبم. چه كسى مرا يارى مى كند؟». و اكنون يك امتحان بزرگ الهى در پيش روى مردم مكّه است; زيرا با اينكه امام بيش از هزار سال عمر دارد; امّا به شكل يك جوان ظهور كرده است. مردم مكّه در شك و ترديد هستند، گروهى از آنها باور نمى كنند كه اين جوان، همان مهدى (علیه السلام) باشد. آنها دسيسه مى كنند و تصميم مى گيرند تا امام را به قتل برسانند; ولى فراموش كرده اند كه امام چه ياران باوفايى دارد،يارانى كه عهد بسته اند تا آخرين نفس از امام دفاع كنند. وقتى مردم مكّه مى بينند كه ياران امام آماده دفاع هستند پشيمان مى شوند و مسجد الحرام را ترك مى كنند. پایان قسمت هفتم التماس دعا ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ https://eitaa.com/Mahdiyar0Mahziyar ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿