💪تفاوت آرایش نظامی و مقایسه ی آن در دانشگاه افسری قابل توجه است .👊

💠 #امام_علی (علیه السلام) : 🍃 #دوستی بهتر از حفظ زبان 🍃 و #لباسی زیبا تر از تقوای الهی 🍃 و #مالی ارزنده تر از قناعت و میانه روی در خرج های زندگی 🍃 #احسانی بر تر از گفتار نیکو و حکمت آمیز 🍃 و #غذایی گوارا تر از فرو خوردن خشم نیافتم... 📚 نصایح، صفحۀ 223

👈 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﺭﺍ 🍃 ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺨﺘﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ 👈 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ... 🍃 #ﺻﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﮏ نوع ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ 🍃 ﻭ #ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ_ﺩاری ﻧﻮعی ﻋﺒﺎﺩﺕ 👈 ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ... 🍃 ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ به معنی ﺗﺎﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺷﮑﺴﺖ 😀 ﻭ #ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﯾﮏ نوع ﻧﯿﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ

🔰 عصر تکثر الگوها و مراجع فکری! 🔻 هویتی که نوجوان امروز ما به دست می‌آورد با آن هویتی که بچه‌های ما توی مثلاً ۲۰ سال پیش ۳۰ سال پیش، به دست می‌آوردند، خیلی چند پاره‌تر است. 🔹️ من در یک محیطی به دنیا می‌آمدم، درکی از هویت جنسی، هویت ملی، هویت دینی، خودم نداشتم. حالا مثلاً متأثر از پدر مادر نبودم، متأثر از فلان معلم بودم. آدم‌هایی که من از آنها الگو می‌گیرم، مشخص بود. 🔴 الان الگوها خیلی زیاد شده است. من می‌توانم در خانه‌ام در یک روستا بنشینم، با افکار عجیب و غریبی که اگر این آدم‌ها را سال‌ها نمی‌دیدم، دارم با این‌ها آشنا می‌شوم. پس مراجع فکری خیلی متعدد شده و تشخیص صحیح و غلط آن هم خیلی سختتر شده، چون ملاکش فقط دانش نیست، جذاب‌ها بیشتر دیده می‌شوند. 🔸️ در این جامعه یکی از موسیقی کره‌ای دارد ایده می‌گیرد و او برایش الگو می‌شود. ما بچه‌هایی داریم که دارند زبان کره‌ای یاد می‌گیرند، با آنکه درس خودشان را نمی‌خوانند. چرا؟ چون برای او جذاب است دانش آنها جذاب است. ♨️ پس این مرجع‌های فکری دارد یک نوجوانی را به ما تحویل می‌دهد که در این دوره جدید فقط دیگر پدر و مادر و معلم و این‌ها نیستند. مراجع فکری زیادی دارد. پس کار معلم خیلی سخت می‌شود، کار پدر و مادر خیلی سخت می‌شود، چون با این همه رقیب گردن کلفت باید بجنگد. رقابت کند، چرا بجنگد؟ باید با این‌ها همراه شود و این‌ها را بشناسد. "استاد مهدی زاده "

سلام علیکم طاعات قبول نمازگزارانی که شرایط فوق را دارند و دنبال کار می گردند، در اسرع وقت به دفتر مسجد مراجعه فرمایند.

حضور پرشور مردم برای استقبال از شیخ زکزاکی

دلیل زمین‌خوردن‌ آیت الله معزی ! ▫️آقای حاج سید مصطفی آرنگ به نقل از آیت الله معزی از علمای بزرگ تهران: هنگام طلبگی و جوانی در قم، نان و ماستی خریده و راهی محل سکونت خود بودم نان در يك دست و ماست در دست دیگرم بود. چون باران آمده بود کوچه پر از گل و آب بود و هنوز آسفالت نشده بود. از کوچه ارك که رد می شدم مرد ژولیده ای از مقابلم می آمد، وقتی از کنارم رد شد با خود گفتم: این دیگر چه قیافه و هیکلی است، چرا اینجوری است؟! مرد که رد شد ناگهان پایم سر خورد و به زمین افتادم، کاسه ماست افتاد و شکست و نان هم داخل گل و آب پرت شد و دیگر هیچ کدام قابل مصرف نبودند هنگامی که می خواستم برخیزم دیدم آیت الله سید حسین قاضی از مقابل می آیند، در برخاستن شتاب کردم که ایشان مرا در آن حال نبینند. وقتی آقای قاضی به من رسید بدون مقدمه فرمود: آقای معزی! این زمین خوردن به علت طعن و کنایه ای بود که در دلت به آن مرد ژولیده نمودی، به همین دلیل زمین خوردی، از این به بعد حرمت انسانها را مراعات کن. آیت الله معزی می فرمودند: درسی را که از این زمین خوردن آموختم تا آخر عمر به دردم خورد و مرا بهره مند کرد.‌

🔴آهنگ جدید آقای آهنگران که ماشاءالله سنگ تموم گذاشته❤ جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم #حاج_قاسم دلش اینجاست، بیا تا برویم