#آقاےفرماندھ
وقتےحاجاحمدمتوسلیانگفتن
«نگو مرسے‼️
بگوخداپدرومادرتروبیامرزھ✨»
یعنےواسہهمہخیر بخواھ
همیشہوهمہجاوتوهرموقعیتے🌱
تمام...✋🏻
〖#نمازی_به_افق_عشق 〗
#قصه_دلبری
#قسمت_سی_و_هشتم
اوایل چند دفعه بو بردم از سر چهار راه می خرد . گفتم واقعاً برای من خریدی یا دلت برای آن بچه گل فروش سوخت .از آن به بعد فقط میرفت گل فروشی .دلرحمی هایش را دیده بودم .مقید بود پیاده های کنار خیابان را سوار کند. به خصوص خانوادهها را .یک بار در صندوق عقب ماشین عکس رادیولوژی دیدم. ازش پرسیدم این مال کیه ،گفت:« راستش مادر و پسری رو سوار کردم که شهرستانی بودن و آمده بودند برای دوادرمون. پول کم آورده بودن و داشتن برمیگشتن شهرشون. به مقدار نیاز پول برایشان کارت به کارت کرده بود و ۲۰۰ هزار تومان هم دستی به آنها داده بود. بعد برگشته بود آنها را رسانده بود بیمارستان. میگفت مادر از بس خوشحال شده بود یادش رفته بود عکسش رو برداره، رفته بود بیمارستان که شماره ای پیدا کند یا نشانی ازشان بگیرد و بفرستد برای شان .هر چند وقت به بهزیستی سر میزد و کمک مالی می کرد. وقتی پول نداشت نصف روز میرفت با بچه ها بازی می کرد. یک جا نمیرفت ،هر دفعه مکان جدیدی.
ادامه دارد...
#قصه_دلبری
#قسمت_سی_و_نهم
برای من که جای خود داشت. بهانه پیدا میکرد برای هدیه دادن. اگر در مناسبتی دستش تنگ بود میدیدی چند وقت بعد با کادو آمده .می گفت این به مناسبت فلان روزکه برات هدیه نخریدم .یا مناسب بعدی،عیدی میداد در حد دوتا عید .سنگ تمام میگذاشت. اگر بخواهم مثالی بزنم مثلا روز ازدواج حضرت فاطمه صلوات الله علیها وحضرت علی علیه السلام رفته بود عراق برای مأموریت .بعد که آمد تکی از سنگ حرم امام حسین علیه السلام برایم آورده بود گفت این سنگ سوغاتیت.عطر هم قضای روز ازدواج حضرت فاطمه سلام الله علیها حضرت علی علیه السلام .در همان مأموریت خوشحال بود که همه عتبات عراق را سیر زیارت کرده است .در کاظمین محل اسکانش به قدری نزدیک حرم بود که وقتی پنجره را بازی میکرد گنبد را به راحتی میدید. شب جمعه ها که می رفتند کربلا بهش می گفتم خوش به حالت داری حال می کنی. از این زیارت به آن زیارت .در مأموریت دست به نقد تبریک می گفت .زیر سنگ هم بود گلی پیدا میکرد و ازش عکس میگرفت و برایم می فرستاد. گاهی هم عکس سلفی اش را می فرستاد یا کسی که قبلا با هم گرفته
ادامه دارد...
🌹شهید بلباسی و فرزندانش👆
✍️فاطمه جونم! دختر بابا سلام، اگر دوست داری باز هم همدیگه رو ببینیم باید ظاهرت مثل باطنت اسلامی و قرآنی باشد، مانند مادرت محجبه و عفیف باش، در مقابل سختیها صبور باش
✍️حسن جون! مهدی جون! سلام
حالا بعد از بابا مرد خونه شما هستید، مواظب مادر و خواهرتون باشید که احساس تنهایی نکنند، خویشتندار باشید و احساس غریبی نکنید.
فرزندان گلم! نماز که ستون خیمه دین است را سبک نشمارید، احترام به مادر از واجبات شماست، در محضر روحانی حقیقی زانو بزنید و درس دین بیاموزید.
آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید، کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید، در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید، گوش به فرمان ولی فقیه زمان خود باشید، ادامه دهنده راه شهدا باشید، نگذارید این عَلَم به زمین بیافتد، خوش خلق و مودب باشید، به همدیگر محبت کنید، صله رحم را به جا آورید و قطع رحم نکنید.
این شهید والا مقام هم برگشت.الحمدلله