eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن . کپی به هیچ‌عنوان رضایت نداریم !
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🇮🇷شلمچهـ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ💔🇮🇷 رفیــــق💕 تاحالاشلمچـه‌رفتی⁉️ اگه‌رفتی‌براچنددقیقه‌بہ‌یادش بیارُتوذهنت‌تصـورش‌کن‌...🙃 اگه‌هم‌نرفتی‌من‌الان‌بهت‌میگم شلمچه‌کجاست‼️ شلمچه‌یہ‌جای‌خیـلی‌بزرگه‌ولی‌تا چشم‌کار‌میکنه‌پـرازخاک...💔 شلمچه‌جایی‌که‌حدود50هزار نفر،تواین‌خاک‌وزمین‌شهیدشدند...🕊🌷 شلمچه‌جایی‌که‌بوی‌چادرخاکی حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیهارومیده...💔 شلمچه‌جایی‌که‌حضرت‌آقا گفتن:قطعه‌ای‌ازبهشت...🦋 توشلمچه‌نسیم‌باعطـرسیب‌می‌وزه❗️🍎 آخه‌نسیم‌شلمچه‌ازکربـلامیاد... حاج‌حسین‌یکتـاتعریف‌می‌کرد... یه‌خواهرنشسته‌بودروهمین‌ خاکای‌شلمچـه❗️🧕 خاکا‌روکنارزد،کنارزد،کنارزد... رسیدبه‌یه‌جمجمه!‼️😭 استخونا‌وجمجمه‌هاوپلاکاو سربنداوقمقمه‌ها...🎖 همه‌روازاینجا‌خارج‌کردن... پس‌خـون‌شهیدکجاست⁉️💔 خونشون‌قاطی‌همین‌خاکاست❗️😞 خونشون‌روچـادراست... تا‌حالاباخودت‌فکـر‌کردی‌چندتاجـوون❗️ دامادیااصلاچندتا«دارونداریه‌مامان‌بابا» زیراین‌خاکاست⁉️💔 خون‌چندتاشون‌قاطی‌این‌خاکاست❓ یکی❓دوتا❓صدتا❓هزارتا❓ دوهزارتا⁉️ده‌هزارتا❓ آی‌دخترخانم‌مذهبی❗️ آی‌آقاپسرمذهبی❗️ حواست‌بہ‌فضای‌مجازی‌هست⁉️☝️ حواست‌هست‌بہ‌نحوه‌حرف‌زدنت⁉️ حواست‌هست‌بہ‌لفظ‌های خودمونی‌که‌گاهی‌وقتابہ‌کارمیبریم⁉️😔 حواست‌هست‌بہ‌آشوب‌بپاکردن تودل‌مخاطبت⁉️😣 دخترخانم... حواست‌هست‌بہ‌عکس‌پرعشوه چادری‼️ پروفایلت⁉️ آقاپسر... حواست‌هست‌بہ‌عکس‌باژست های‌مختلفت⁉️ نکنہ‌گول‌بخوریم❗️ نکنه‌توجیه‌کنیم❗️ نکنه‌حالاشهیدی‌که‌سی‌سال‌پیش رفت‌وگفت‌بخاطرنسل‌وخاکمون... شهیدی‌که‌گفت‌زندگیمو‌فدای آیندگان‌و‌دینم‌میکنم... حالاخیره‌شده‌باشه‌بہ‌چشمات‌وبگه... قرارمون‌این‌نبوداخوی❗️😞 قرارمون‌این‌نبودخواهـر❗️😞 [ بذارید‌یه‌چیزیُ‌تو‌لفافه‌بگم‌❗️ ازخودی‌ضربه‌خوردن‌خیلی‌بده❗️ تو‌خودی‌ای... ازخودشونی... آخه‌اگه‌اوناتوروازخودشون نمیدونستن‌که‌نمی‌رفتن‌بخاطر تویی‌که‌هنوزاون‌زمان‌بدنیا‌هم نیومده‌بودی‌یا‌توقنداق‌بودی بجنگن‌که❗️ میفهمی‌چی‌میگم...❓ ] عاشق،معشوقُ‌دعوت‌می‌کنه‌یا معشوق‌عاشقُ⁉️ عاشق‌معشـوقُ❗️ اون‌روزی‌که‌دیدی‌راهی‌شلمچه‌ای... بدون‌شهدارسماازت‌دعوت‌کردن... گفتن‌بیا‌ما‌دلمون‌واسه‌بیقراریات‌تنگ شده... مراقب‌دل‌هامون‌باشیم❗️ فضای‌مجازی‌هم‌میتواند؛ سکوی‌پرواز‌باشد؛ و‌هم‌مرداب‌شیطان...😣 وَبِالنَّجْمِ‌هُمْ‌مُهْتَدونْ بااین‌ستاره‌ها‌(شهدا)میتوان‌راه را‌پیداکرد❤️ کافیه‌خودتو‌بهشون‌نزدیک‌کنی...............💕
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من‌ا‌زکوکی‌‌عاشقت‌بودمــ✨
21.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار برای اولین بار والیبال بازی کردن حاج قاسم
📚 1️⃣3️⃣ 🌸جانشینےسیدابراهیم خاطرات خود گفته ی شهید_مرتضی_عطایی 🎙 خانم سید ابراهیم پا به ماه بود. باید خودش را می رساند. از طرفی چون جانشین نداشت، باید یکی را جای خودش معرفی می کرد. اوایل کار، سید ابراهیم خیلی دوست داشت من را در مجموعه جا بیاندازد☺️. البته ملاحضاتی را هم در نظر می گرفت. وقتی می خواست من را همراه خودش ببرد، می گفت:«ابو علی! می ترسم روی تو حساس بشن، بفهمن ایرانی ای، ریپورتت کنن. بعد دیگه نشه هیچ کاریش کرد😥. برا همین، تو رو توی جلسات و این جور جاها نمی برم. تابلو که بشی، حفاظت روت انگشت میذاره و مثل من برات مشکل درست میشه😉.» اعتقاد زیادی هم به استخاره داشت. یک تسبیح همراهش بود و هر کاری می خواست بکند، استخاره می کرد. آن قدر هم حواس پرت بود که همیشه تسبیح اش را گم می کرد😄 و من بهش تسبیح می دادم🙃. بعضی وقت ها که می خواست جلسه برود، می گفت:«ابوعلی، این جلسه، جلسه ی خوبیه. اگه بیای هم چیزی یاد می گیری، هم جا میفتی.» بعد می گفت:«نه، خوب نیست. ممکنه بد بشه.» بعضی وقت ها هم می گفت:«خیلی خوب اومده.»💛🌸 در همین جلسات بود که من را با یکی از فرماندهان قرارگاه به نام (ابوحسین) آشنا کرد. بعد از این که کمی جا افتادم،وسید ابراهیم من را همراه خودش به تیپ برد و به افراد مختلف مثل جانشین تیپ، مسئول نیروی انسانی، مسئول لجستیک و چند نفر دیگر معرفی کرد و برایم حکم جانشینی خودش را گرفت.😍🌸 انتخاب من به عنوان جانشینی تیپ برای برخی افراد سنگین بود. و آن را قبول نمی کردند😒 . آنها حاضر نبودند زمانی که افراد قدیمی تر از دوره های پنج و شش و حتی چهارده، با کلی تجربه جنگی و عملیاتی در گردان حضور داشتند، سید ابراهیم من را که بار اولم بود وارد گردان شده و از دوره سی بودم، به عنوان جا نشین معرفی کند. زمانی هم که خودش نبود، می شدم فرمانده. به همین دلیل، خیلی چوب لای چرخ کارم میگذاشتند.😢 در آموزش ها حرف شنوی نداشتند😕، نیروهای شان را سر خط نمیکردند. تمام هدف شان هم این بود که من را جلوی سید ابراهیم خراب کنند . 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃 🔺منبع: کتاب دم عشق دمشق 🔺انتشارات: یا زهرا