eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن .
مشاهده در ایتا
دانلود
درشبِ‌قدر، بھ‌غفلت‌گذراندن‌سِتم‌استـ !'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 صلی الله علیک یه سلام میدم رو به حرم 🎤 کربلایی حسین طاهری به افق شب جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 امشب از فَـرق علـ💔ــے ڪعبہ پُلــے زد بہ بهشٺـــ چہ مُراعـاٺِ نظیـرےسٺ علــ💔ـے ، ڪعبہ ، بهشٺـــ 🥀 🌙 (ع)🥀
💠 اعمال شب قدر ١٩ ماه مبارک رمضـان 🌙 اين شب با عظمت آغاز شب هاى قدر است، و شب قدر آن شبى است كه در طول سال، شبى به خوبی و فضليت آن يافت نمى‌شود، و عمل در اين شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است، و تقدير امور سال در اين شب صورت می‌گيرد، و فرشتگان و روح كه اعظم فرشتگان الهى است، در اين شب به اذن پروردگار به زمين فرود می‌آيند، و به محضر امام زمان عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف مى‌رسند و آنچه را كه براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می‌دارند. 🕌 اعمـال شب قـدر بر دو نوع است: ✅ اول : اعمالى است كه در هر سه شب بايد انجام داد، و آن چند عمل است: 1⃣ غسل (مقارن با غروب آفتاب) 2⃣ دو ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، هفت مرتبه «توحيد» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگويد:«أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَيْهِ». در روايت نبوى است كه از جاى برنخيزد تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد. 3⃣ قرآن بر سر گرفتن 4⃣ ده مرتبه چهارده معصوم را صدازدن 5⃣ زیارت امام حسین علیه السلام 6⃣ احیا و شب زنده داری 7⃣ صد ركعت نماز كه فضليت بسيار دارد و بهتر آن است كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، ده مرتبه «توحيد» خوانده شود. 8⃣ قرائت دعای جوشن كبير 9⃣ خواندن دعای " اَللّهُمَّ اِنّي اَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً داخِراً ... " ✅ دوم: اعمال مخصوص هر یک از اين شبها است. 🔻اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 1⃣ گفتن صد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» 2⃣ گفتن صد مرتبه «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ» 3⃣ خواندن دعاى "یا ذَالَّذی کانَ..." 4⃣ خواندن دعای "اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ ..." 📚 برای خواندن ادعیه‌ی ذکر شده به کتاب مفاتیح الجنان مراجعه شود
♦️مولا علی (ع) ◾️در بهترین مکان متولد شد(کعبه) ◾️در بهترین روز متولد شد(جمعه) ◾️جانشین بهترین پیامبر بود(محمد) ◾️همسر بهترین زن دنیا بود(فاطمه) ◾️پدر بهترین بچه های دنیا بود(حسن حسین) ◾️در بهترین ماه به شهادت رسید (رمضان) ◾️در بهترین شب ضربت خورد(اول قدر) ◾️در بهترین شب شهید شد(دوم قدر) ◾️در بهترین حالت بود که ضربت خورد(نماز) ◾️در بهترین حالت نماز بود (سجده) ◾️ای بهترین بهترین ها دستمان را بگیر 😢 دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 (حجاب من)😍 . زینب این چندوقت همینجور فقط داره بهم شُک وارد میشه این همه وقت، تو این دوسال حرفی نزدن اونوقت الان که آقای علوی میخواد بیاد خواستگاری آقای شمس هم زنگ زده گفته میخوان بیان منو برای محمد خواستگاری کنن بابا هم از من اجازه گرفتو منم گفتم یکشنبه بیان‌ آقای علوی کم بود الان محمد هم اضافه شد. بین دونفر که هردوشون آدمای خوبی به نظر میان گیر کردم موندم چیکار کنم. اونقدر از مغزم کار کشیدم که دیگه ارور داده. بالاخره شنبه هم از راه رسید الان ساعت 9 شبه و ما حاضر و آماده منتظر اومدن خانواده ی علوی زنگ به صدا در اومد.بابا درو باز کرد و رفت پیشوازشون مامان_ زینب تو هم بیا سلام کن بعد برو تو آشپزخونه تا صدات نکردیم نیا سرمو تکون دادم اومدن بالا. سلام احوالپرسی کردیم مامان و باباش یه نگاه خریدارانه بهم کردن راستش از نگاهشون اصلا خوشم نیومد خودشون هم اصلا اونجوری که تصور میکردم نبودن. مادرش کلی آرایش کرده بودو کلا زیادی به خودش رسیده بود باباش هم که از همون اول داشت با چشماش میخوردمون. زمین تا آسمون با پسرشون فرق داشتن از همین اول شروع کردم و زیر ذربین گرفتمشون رفتم تو آشپزخونه. بعد از چند دقیقه که راجع به چیزهای مختلف صحبت کردن رفتن سر اصل قضیه طرز حرف زدنشون خیلی زننده بود یه جورایی با قلدری حرف میزدن و هی منم منم میکردن تو همین چند دقیقه فقط کلی از خودشون تعریف کردن مامان_ زینب خانم زحمت میکشی برامون چایی بیاری؟ چاییو بردم گرفتم جلوی باباش.... به قلم : zeinab.z ادامه دارد.....
🌹 (حجاب من)😍 چاییو بردم گرفتم جلوی باباشاول سر تا پامو نگاه کردو بعد برداشت.به مامانش تعارف کردم مامانو باباش خیلی بد نگاهم میکنن به هیچ وجه حس خوبی بهشون ندارم رسیدم به آقای علوی کاملا ساکت و آروم یه چایی برداشت و گذاشت رو میز عسلیه جلوش ، رفتم نشستم رو تک مبل کنار مامانم باباش_ خب آقای زارعی موافقین جوونا برن صحبتاشونو بکنن؟ بابا_ زینب جان بابا بلند شو بلند شدم راه افتادم سمت اتاقم اونم پشت سرم اومد نشستیم.هیچ حرفی نمیزد تمام مدت فقط داشت عرق پیشونیشو پاک میکرد علوی_ شما حرفی ندارین؟ سرمو بلند کردم _ شما بفرمایین علوی_ خب راستش من فقط میتونم بگم خیلی ازتون خوشم میاد و تمام تلاشمو میکنم که خوشبختتون کنم...همین _ حرف دیگه ای ندارین؟ علوی_ خیر. حالا میخوام حرفای شمارو بشنوم یکم نگاهش کردم و بعد سرمو انداختم پایین شروع کردم به حرف زدن _ آقای علوی هر جوابی که من بدم شما قبول میکنین؟همونطور که سرش پایین بود با آرامش جواب داد_ خانم زارعی خواستگاری برای اینه که خانواده ها همدیگرو بشناسن،با خوب و بد هم آشنا بشن،اونوقت جوابی که دوست دارن بِدَن. هیچ اجباری وجود نداره با اینکه من دلم میخواد با شما ازدواج کنم اما حتی اگه شما جواب منفی هم بدید بازهم به تصمیمتون احترام میزارم و هیچوقت به این فکر نمیکنم که مشکل از من یا شماست. اینطور فکر میکنم که ما به درد هم نمیخوردیم.... به قلم : zeinab.z ادامه دارد.....
روز.هجدهم . . . [🔗]•[🗒. . . . . . . ❥•--------------------------------• ⋮ "🎬"'🍉'' ⋮ ⇢... و.امشب دردناڪ‌ترین.ساعات.است ⋮ "🖋"'🔗'' ⋮ ⇢... آسمان.و.زمین.عجیب.بوے درد.گرفتند. شق‌القمرے.در.ڪوفہ.در.پیش.است ڪہ.برغربت.هزارسالہ.تو.تلنبار.شده .اولین.بار.است.شیعہ.درد.یتیمے.را.بجانـ ... ⋮ "⛓"'🌱'' ⋮ ⇢... علے...با.تمامِ.هیبتے.ڪہـ.آسمان را.بہ.تعظیم.واداشتہ. بہ.محرابے.میرود.ڪہ.قرار.است.ماه.را.در.آن بشڪافند.من.بےعلے.هزار.بار.درد.یتیمے.را.تجربہ.ڪرده‌اَم. . تو.بگو.یوسفم ...چند.سال.دیگر...بہ.تحملــ.این.درد.محڪوم.است؟ .
این‌خبر‌ر‌برسانید‌به‌عشاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا