‼️نمازهای آیات قضا شده
🔷س 1127: نمازهای آیاتی که از انسان فوت شده ومشخص نیست مربوط به زلزله یا ماه گرفتگی و یا خورشید گرفتگی است، باید به چه نیتی خواند.
✅ج: به نیت مافی الذمه بخواند.
📕منبع: leader.ir
"《 محفل الشهداء و العرفاء 》"
#عاشقانه_ای_برای_تو🌸🌸 #قسمت_بیستم🌸🌸🌸🌸 #محفل_الشهدا 🌸🌸🌸🌸 همه رو ندید رد می کردم ... یکی از اساتید
#عاشقانه_ای_برای_تو 💞💞💞
#قسمت_بیست_و_یکم💞💞💞💞
#محفل_الشهدا 💞💞💞💞💞
فردا، آخرین روز بود ... می رفتیم شلمچه ... دلم گرفته بود ... کاش می شد منو همون جا می گذاشتن و برمی گشتن ... تمام شب رو گریه کردم ... .
راهی شلمچه شدیم ...برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ... ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم ... چادرم رو انداخته بودم توی صورتم ... با شهدا حرف می زدم و گریه می کردم توی همون حال خوابم برد ... .
بین خواب و بیداری ... یه صدا توی گوشم پیچید ... چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟ ... ما دعوتتون کردیم ... پاشو ... نذرت قبول ... .
چشم هام رو باز کردم ... هنوز صدا توی گوشم می پیچید ... .
اتوبوس ایستاد ... در اتوبوس باز شد ... راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد ... زمان متوقف شده بود ... خودش بود ... امیرحسین من ... اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... .
اتوبوس راه افتاد ... من رو ندیده بود ... بسم الله الرحمن الرحیم ... به من گفتن ...
شروع کرد به صحبت کردن و من فقط نگاهش می کردم ... هنوز همون امیرحسین سر به زیر من بود ... بدون اینکه صداش بلرزه یا به کسی نگاه کنه ...
#سید_طاها_ایمانی
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
@Mahfeloshohada
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی از سبک زندگی #شهید_مدافع_حرم_مهدی_نوروزی.
موضوع: همسرداری ۳
4_5792085645757251607.mp3
2.5M
☑️ چرا امیرالمومنین صبر کرد و حضرت زهرا به دفاع از دین پرداخت؟
بسیار شنیدنی
حجت الاسلام دارستانی
#خـــاطرات_شهدا
از بیمارستان که مرخص شد ، هنوز به ماه نرسیده ، رفت جبهه !
حسابی عصبانی شدم . بهش گفتم:
محسن ! تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی؟
تو که دست راستت کار نمیکنه !
عضله بازوی دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان انگشت سبابه اش اشاره کرد و گفت:
ببین !
خدا این انگشت را برای من سالم نگه داشته ! ، برای چکاندن ماشه تفنگ ، همین یه انگشت کافیه !!
و در حالی که سعی میکرد اشک هایش را از من پنهان کند ، گفت:
مادر!
دلم بدجوری هوای کربلا رو کرده !
به او گفتم:
من چشام آب نمیخوره تو بری کربلا رو ببینی !
کربلا رو نمی بینی که هیچ ، ما رو هم به فراق خودت می نشونی !
کمی تامل کرد و گفت:
مادر جان !
من کربلا رو برای خودم نمیخوام !
برای نسل های بعدی میخوام !!
برای 7- 8 سال آینده !!!.....
#شهیدمحسن_وزوایی
📕 یادگاران
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
@Mahfeloshohada
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
#شب_جمعه
اللهم عجل لولیک الفرج
#التماس_دعا
✅شبتون امام زمانی...💐
#سلام
✅صبحتون به بخیر و شادی💐
روزتون منور به نگاه پر مهر حضرت قائم (عج)...💐💐💐💐💐
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
@Mahfeloshohada
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
🎤با نوای استاد فرهمند
#عاشقانه_ای_برای_تو 💖💖💖
#قسمت_آخر💖💖💖💖
#محفل_الشهدا 💖💖💖💖💖
اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگاه کنید ... یه ساعت دیگه زیر اون علم ...
از اتوبوس رفت بیرون ... منم با فاصله دنبالش ... هنوز باورم نمی شد ... .
صداش کردم ... نابغه شاگرد اول، اینجا چه کار می کنی؟ ... .
برگشت سمت من ... با گریه گفتم: کجایی امیرحسین؟ ... .
جا خورده بود ... ناباوری توی چشم هاش موج می زد ... گریه اش گرفته بود ... نفسش در نمی اومد ... .
همه جا رو دنبالت گشتم ... همه جا رو ... برگشتم دنبالت ... گفتم به هر قیمتی رضایتت رو می گیرم که بیای ... هیچ جا نبودی ... .
اشک می ریخت و این جملات رو تکرار می کرد ... اون روز ... غروب شلمچه ... ما هر دو مهمان شهدا بودیم ... دعوت شده بودیم ... دعوت مون کرده بودن ... .
#سید_طاها_ایمانی
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
@Mahfeloshohada
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
"《 محفل الشهداء و العرفاء 》"
#عاشقانه_ای_برای_تو 💖💖💖 #قسمت_آخر💖💖💖💖 #محفل_الشهدا 💖💖💖💖💖 اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... خواهرها، آزا
با سلام
امیدوارم لذت برده باشید از رمان(عاشقانه ای برای تو)
به نیابت از نویسنده این داستان #شهید سید طاها ایمانی صلوات...
💐💐💐