ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لطف کن پیش من از دلبر و معشوق نگو!
پیش یک آدم معلول، نباید بدوی...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❏ #سید_سعید_صاحب_علم
اگر در جامعهاى، كسانى فقرا را به صبر دعوت كردند، “كه ميدان را براى يغماگرى يغماگران باز بگذارد” و بگویند صبور باش تا خدا در آخرت به تو عوض دهد، اين سخن، سخن اسلام نيست.
#شهید_دکتر_بهشتی
vaghte-sahar.mp3
4.5M
📢 #پادکست #نوای_عبودیت
⁉️ بهترین زمان خلوت با محبوب... .
🔵 فردا مسافری؛ زود بخواب!
منبع | نسیم عبودیت؛
"《 محفل الشهداء و العرفاء 》"
#ختم_سوره_واقعه 🌹حضرت #استاد_تحریری(حفظه الله): در روایتی آمده است، اگر شروع ماه قمری از روز دوشن
توجه داشته باشید امروز در ختم قرائت سوره واقعه به جای دعای یا مسبب الاسباب... بعد از ختم هر بار سوره، این دعا یا ماجد یا واحد.. خوانده میشود.
🎐 #شاخص l #حاج_قاسم
۷- تعبد و معنویت
🔸سردار سلیمانی مقید به تهجد و نماز شب بود. گریهها و راز و نیازهای او در دل شب به روشنی تصویری از یک عارف واصل به دست میدهد عرفان و حماسه هرچند دو رفتار متفاوت میباشند اما وقتی عرفان، وصول به حقیقت از طریق شریعت و حماسه از جنس جهاد فی سبیل الله باشد جانمایه آنها یکی می شود.
منبع | مکتب حاج قاسم
#تقوا
#استاد_وطن_خواه حفظه اللّه:
کسی آمد نزد آیت اللّه بهجت رحمه اللّه، سخنان ناصوابی نسبت به ایشان زد.
ایشان خویشتن داری کردند و به او فرمودند:«این سخن را که میگویی، خودت شنیدهای یا کسی برایت نقل کرده؟»
گاهی فاصله حق و باطل چهار انگشت است؛ افرادی میآیند و حرف هایی نسبت به کسانی میزنند، طرف را نسبت به دیگری دل چرکین میکنند
در حالی که سخن آنان از اساس، باطل بوده و حقیقت نداشته؛
لذا انسان باید خودش را حفظ کند و به سادگی آبروی افراد را نریزد.
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ #تصویری
📝 میشه اجازه بدی بازهم بیام؟
👤 حاج حسین #سیب_سرخی
▪️ #امام_حسین ع
📌 #پیشنهاد_دانلود
منبع | اهل بیت مدیا
💗شهید؛ شفیعی است که در آخرت به درد آدم میخورد
🔻رهبرانقلاب: همین الان هم کسانی که در دنیا هستند، بعضیها که با شهدا اُنس بیشتری دارند، در #مشکلات زندگی متوسّل به شهدا میشوند و شهدا جواب میدهند.
🔹در این شرحِحالهایی که ما میخوانیم از خانوادهی شهدا، ازاینقبیل زیاد هست که همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید دچار یک مشکلی میشوند، به شهید متوسّل میشوند؛ میگویند «تو که دستت باز است، تو که میتوانی، کمکمان کن»، و او کمک میکند. در برزخ هم همینجور است.
🔹شماها میروید دیگر؛ شماها
هم که ماندنی نیستید؛ من و شما همه رفتنی هستیم؛ ما هم همین عالم برزخ را، همین دالان را، همین وادی را در پیش داریم، به آنجا خواهیم رسید.
🔺وقتیکه رفتید، آنجا گرفتاریها زیاد است؛ اگر انسان آنجا بتواند شفیعی داشته باشد که این #شفیع به درد آدم بخورد، خیلی قیمت دارد. این شهید، شفیع شماها است. ۹۶/۰۳/۲۸
#فرهنگ_شهادت
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندر حکایت نماز ما ... واقعا زیبا عدم #حضور_قلب در نماز رو به تصویر کشیدن.👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دیدار یا فرج؟
🔻دوستداری امام زمان را در چه حالتی ببینی؟
ملاقات خصوصی؟ یا ...
#شعر_علامه در پاسخ به درخواست ملکه انگلیس
سال ها پیش ملکه انگلستان از ادیبان و شاعران جهان خواسته بود در گفتگوی « شمع و پروانه» شعر بسرایند و سخن بگویند.آن دعوت انگیزه ای شد که مرحوم علامه طباطبایی شعری در گفتگوی پروانه و بلبل بسرایند.
تاریخ سرایش این شعر به ظاهر 1320شمسی است.
دوش به یاد دل ویران شدم
چون خط ایّام پریشان شدم
عاقبتم سینه زغم تنگ شد
پای شکیبائی من لنگ شد
شمع به دستی و به دست دگر
ساغر و مینا، شدم از در به در
نیمه شب از خانه گریزان شدم
گاهِ سحر سوی گلستان شدم
گاهِ بهار و شب مهتاب بود
خرگه گُل بود و لب آب بود
جشن بُد و شیوۀ سرو و سمن
کرده پر از غلغله صحن چمن
بر سر هر بوته گلی، گل زدند
پای سمن زیور سنبل زدند
نغزْ نسیمی که ز خاور وزد
خود لب گل، گل لب نسرین گزد
رقص کنان نسترن و یاسمن
چنگ زنان، چنگ زنان چمن
تازه عروسان چمن گرم ناز
پرده در افتاده برون جسته راز
مرغ سحر هر چه به دل راز داشت
چون نیِ بیخویش در آواز داشت
ما بغُنودیم بیک کُنج باغ
من خودم و شیشه و جام و چراغ
لیک دلم چون خم می جوش داشت
شاهد اندوه در آغوش داشت
بسته لب و دیده و گوش از جهان
گرمْ سر از تابش سوز نهان
چشم و لبی را که ز غم بسته بود
گریه گهی خنده گهی میگشود
دیدم و پروانه به گرد چراغ
گردد و بزمی است دگر سوی باغ
لیک سراسر همه خاموشی است
جلوه گه راز، فراموشی است
در دو سر باغ دو تا جان فروش
این بطواف آمده آن در خروش
عالم پروانه همه راز بود
عالم بلبل همه آواز بود
گفت به پروانۀ خامش، هَزار
هان تو هم از سینه نوائی بیار
با دل پر سوز ترا تب سزاست
در جلوی ناز نیازت رواست
گفت به مرغ سحر آرام شو
بستۀ دامی، برو و رام شو
راستی ار عاشق دل رفتهای
این همه از بهر چه آشفتهای
گفت مرا یار بدینسان کند
بیخود و بیتاب و پریشان کند
گفت بگو زنده چرا ماندهای
تخم وفا گر به دل افشاندهای
صاعقۀ عشق به هر جا فتاد
نام و نشان سوخته بر باد داد
یا به دل اندیشۀ جانان میار
یا به زبان نام دل و جان میار
پیش نیاور سخن گنج را
ور نه فراموش نما رنج را
فارغ ازین پند چو پروانه گشت
از دل و جان بیخود و بیگانه گشت
خویش بر آتش زد و خاموش شد
رخت برون بُرد و فراموش شد
📚 زمهر افروخته، علی تهرانی، ص134-135
برای شنیدن ناگفته هایی ناب از علامه طباطبایی(ره)، به کانال علامه طباطبایی بپیوندید
________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات
منبع | علامه طباطبایی