#کافه_نادری
طلاق بگیرید، فرار کنید،
مهاجرت کنید، استعفا بدهید،
ضربه متقابل بزنید، بجنگید، نابود کنید
ولی تحمل نکنید، تحمل دروازه جهنم است!!
@naderi_cafe | عکس نوشت
#ماهور
خدایا! مرا ببخش که یکجاهایی به خاطر عزیزانم ناگزیر، آدمها را قضاوت میکنم، ببخش که حکم میدهم، رای صادر میکنم و برای رفتار و گفتار و حال و شرایط آدمها دنبال روایت و دلیل میگردم.
خدایا ببخش که میدانم نباید، اما واقعا نمیشود یکجاهایی که عزیزانم را در ظلم و خطر میبینم سکوت کنم. نمیتوانم همه چیز را بسپارم به گذار زمان و کناری بایستم و هیچ کاری نکنم و هیچ حرفی نزنم.
اما تو ببخش و به جهانت بگو که یکجاهایی استثنا قائل شود و گرد نباشد.
این تویی که ما را لبریز احساسات آفریدی و قبل از ما، این تویی که باید پاسخگو باشی که چرا پای عزیزان انسان که به میان آمد، نمیتواند پا در میانی نکند؟ نمیتواند تلاش نکند، نجنگد، بیتفاوت باشد،
چرا انسان یکجاهایی نمیتواند سکوت کند...؟
@Mahoor_Channel
همهی انسانها اشتباه میکنند.
چیزی که شخصیت ما را میسازد، اشتباهات ما نیست، بلکه نحوهی برخوردمان با آن اشتباهات و درس گرفتن از آنها، به جای توجیهتراشی است.
@U_Channel
#کافه_نادری
الان اونجایی هستم که
سارتر میگه:
همین جوری
زندگی میکنم
میخورم، میخوابم
میخوابم ، میخورم
آرام، آهسته
زندگی میکنم
مثل درختها ...
@naderi_cafe | قهوه سرد
#ماهور
با من اگر بیرون رفتید به من نگویید بچگی نکن و مراعات کن و متشخصانه رفتار کن. من دوست دارم راحت باشم. من کودک درون احمقی دارم و او دلش میخواهد زنگ فراخوانِ تمام کافهها را بزند و ذوق کند، دلش میخواهد روی تمام جدولهای کنار خیابان راه برود، هرکجا خسته شد بدون ملاحظه روی زمین بنشیند، گاهی ساعتها بایستد و به عروسکهای یک عروسک فروشی، یا وسایل و کتاب و دفترهای پشت ویترین چیده شده نگاه کند، انیمیشن ببیند، بادکنکهای پر باد و براق را بترکاند، یا گاهی مثل بچهها به کوچکترین چیزها حسادت کند و اقرار کند که حسودیش شده. کودک درون لجباز و رشدنیافتهی وجود من دلش میخواهد هرکجا گریهاش گرفت، بزند زیر گریه، یا گاهی اشتباه کند و فریب بخورد و برایش مهم نباشد که ضعیف یا ساده خطاب شده. کودک درون من دوست دارد به خستگی و ضعفهاش اعتراف کند، پناه ببرد، دوست داشته و بغل گرفته و نوازش بشود...
به قدری اینروزها از دنیای بزرگسالانه زیستنهای آدمها مصیبت و پوچی و آزار دیدهام که کودک درونم را محکمتر از همیشه چسبیدهام و احتمال حرفها و کنایهها و درک نشدنها را به جان خریدهام.
بگذارید هرکس، هرجور که زندگی را دریافته و دوستتر دارد زندگی کند. چه آنکس که با بالغ و چه آنکس که با کودک درونش... بگذارید مشتاق باشند و کیف کنند؛ از متشخصانه و دست به سینه وسط زندگی ایستادن و محتاط بودن، یا دویدن و زنگ تمام خانهها را زدن و خندیدن و گریختن...
@Mahoor_Channel