eitaa logo
مجله موزیکال بانوان
17هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
2 فایل
‌ ادمین : @MehrabanAD ‌ تبادل نداریم فقط تبلیغات پذیرفته می شود ‌ ‌ 🌸 تعرفه #تبلیغات در کانال های گروه بانو 👇 https://eitaa.com/joinchat/3271229795Cb88b6c737c
مشاهده در ایتا
دانلود
11.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
چه کارهایی که می‌بایست بکنیم و هرگز نکردیم! برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم، فرصتی مناسب را انتظار می‌کشیدیم، تنبلی می‌کردیم و برای اینکه مدام به خود می‌گفتیم: «چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.» زیرا نمی‌دانستیم هر روزی که می‌گذرد بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است. تصمیم‌گیری، تلاش و عشق‌ورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم. @Majaleh_Banovan
21.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
آدمیزاد سختِشه که بگه "به مَن توجه کن". برایِ همین قیل و قال راه میندازه، عصَبی میشه، داد میزنه، قهر میکنه، با خودِش و زَمین و زمان لَج میکنه، برایِ اینکه به چِشم بیاد، برایِ اینکه دیده شه... تو فقط میبینی که چِشماشو میبَنده و داد میزنه و هیچی نِمیشنوه؛ اون داره میپَره و دستاشو تِکون میده و میگه "هی، من اینجام، ببین مَنو!" داره میگه "به من توجه کن” و میدونی چقَدر درموندَست این جمله؟ سراسَر اِستیصاله و اگه به زبون بیاد؛ دیگه گفتن و نگفتنِش، فَرقی نداره... ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
بزرگترین دروغی که به تو گفته شده چی بوده؟ به این آسونیا نیست بهت میگن که تسلیم بشی اما تو تسلیم نشو.حقیقت اینه که اگه به حرفاشون گوش بدی موفق نمیشی و تموم میشه و میفهمی که آسون بوده.به حرف دلت گوش کن @Majaleh_Banovan
2.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
بچگی هایِ شما هم ؛ دیدنِ جلدِ براقِ وِیفِر ، حال عجیبی داشت ؟! با پنجاه تومانِ ناقابل می شد لواشک و پفک خرید و توی کوچه در نهایتِ طُمانینه خورد و کلی دلِ بیقرار را آب کرد ؟! یا مثلاً عصرها موقع بازی یک ساندویچ جانانه درست کرد و رفت توی کوچه و کنار دوستان ، با ولَع خاصی نوش جانش کرد ؟! بچگی های شما هم؛ لاکچری ترینِ حالتِ زمستان ها ، یک کتانیِ لِژدار و یک چتر رنگ رنگی و یک جفت دستکش بود ؟! یا مداد رنگی های جعبه آهنی ، بالاترین آپشنِ کلاس محسوب می شد ؟! شما هم دور از چشم مادر، آجیل و شیرینیِ عید را قبل از رسیدنِ مهمان تمام می کردید یا مثلاً در نهایتِ دل رحمی ، فقط پسته و بادام هایش را ..‌؟! شما هم مثل ما به جای توپ چهل تکه ی گران قیمت ، چندین توپ پلاستیکی می بریدید و توی هم جا می دادید و با تَوهُم چهل تکه بودنش حین بازی ، کلی هم ذوق می کردید ؟! شما هم ماهی های عیدتان که می مُرد ، برایشان مراسم تشییع با گلبرگ و پارچه مشکی می گرفتید ؟! بچگی های شما هم اینطوری بود یا فقط ما از این کارها می کردیم ؟! آخ که چقدر دلم هوای تمام این نوستالژی های جانانه را کرده ... کاش در همان روزهایِ شیرین و بی تکلّف ، جا می ماندیم ... ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
1.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ