#سخن_بزرگان
خدا روزِقیامترايومالحسرتمینامد؛
اینحسرتوپشیمانیچندعلتدارد،
یکیازآنهانشاندادنِجایگاهومقامیاست
کهبهخاطرِ گناه ازدستدادی!
یعنیخداوندجلویچشمتمیآورد
کهاگرعفتتراحفظمیکردی
چهجایگاهیبهتومیدادم
والاندرچهخفتیهستی..
آیت الله عاملی:
2.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل تنگ حرمم
بخدا دیونه نشدم 😢
حرمم دیر شده🥺
🎸⃟🎒 ⇠ #تباهیات••
همونایی که میگن ..
چرا باید به خاطر مردا حجاب کنیم؟؟!
بعد انوقت حاضرن به خاطر همون مردا ،
ساعتها وقت بذارن و آرایش کنن😔😔
🎸⃟🎒 ⇠ #تباهیات••
فحشمیدھ؛میگہشوخےبود ..
تھمتمیزنہ؛میگہحسششممبود ..
دروغمیگہ؛میگہمصلحتیبود ..
بآنامحـرمصحبتمیکنہ؛میگہضرورۍبود ،
خودنمآیۍمیکنہ؛میگہتبلیغاسلآمبود . .
•
- خستهنباشی!💔😭
🌺 #پارت هشتم🌺
عبادت حضرت زهرا (س)
حسن بصری می گوید:
در میان امت اسلام، کسی خداپرست تر از فاطمه نبود. آنقدر در نماز می ایستاد که قدم هایش ورم می کرد. (مناقب، ج ۳، ص ۳۴۱)
ابن عمره از پدرش نقل می کند که گفت:از امام صادق(ع) پرسیدم:چرا فاطمه (س) زهرا نامیده شد؟
امام صادق(ع) فرمود:
چون وقتی که در محراب عبادتش به نماز می ایستاد فروغ نورش برای ساکنان آسمان می درخشید همانگونه که نور ستارگان آسمان برای زمینیان می درخشد. (علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۱۵)
پیامبر (ص) درباره حضرت زهرا (س) می فرمود:
ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراچنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می سازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان.
آنگاه که در محراب عبادت می ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می کند:بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم. (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۲)
باور نميكنم خدا به كسی بگويد: نه ...!
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم....
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو,
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت !
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن،
صبر اوج احترام به حکمت خداست ...!
💔
https://eitaa.com/joinchat/949224110Caeb764d3dc
سلام علیکم
این گروه برای تبادلات هست و البته حمایت
هرکسی دوست داشت عضو بشه
و اینکه دیگه حمایت داخل کانال گذاشته نمیشه
چت بی مورد ممنوع هست
مجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 #پارت_۱۲۸ که دلش نمی خواست. حتما از این به بعد برایش خیلی
r
ــ🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃
#پارت-۱۲۹
نه، من می خوام، وقتی بهش گفتم اونم خوشحال شد.
ــ نه عزیزم، درست نیست. اگه بچه رو می خوای ببینی بگو
بیاره اینجا.یا ساعتهایی که بچه پیشه عمشه هماهنگ کن
برو ببینش. یا گاهی خودت بچه رو ببر همون پارک سرکوچشون
وبرش گردون.
دیگه خونشون رفتن معنی نداره عزیزم. کارتو اونجا تموم
شده.
سرم را انداختم پایین و چیزی نگفتم. مامان وقتی سکوت من
را دید، ادامه داد: – می فهمم راحیلم، باالخره آدم دل
بسته میشه، سخته دل کندن، ریحانه ام بچه ی تو دل
بروییه، همون روزای اولی که باهم می رفتیم خونشون ازش
خوشم امد.
ولی خوب، االن دیگه نری بهتره.
چشمی گفتم و کفش هایم را پوشیدم و راه افتادم.
امروز با آرش کالس نداشتم وقتی وارد محوطه ی دانشگاه
شدم، دیدم یک گوشه ایستاده وبه روبرویش نگاه می کند.
با دیدن من بلند شد، نگاه سنگینش را احساس می کردم ولی
سرم را بلند نکردم.
پاتند کردم. همین که نزدیکش شدم گفت :
–سالم خوبید؟
نمی دانستم االن باید جواب بدهم یانه.
همین جواب سالم دادنها باعث شد االن توی این شرایط
قراربگیرم.
جوابی بهش ندادم و راهم را کشیدم و رفتم، بزار بگه
اجتماعی نیستم یا اداب معاشرت نمی دانم. نباید برایم
مهم باشد.
بین کالسها، داخل محوطه چشم چرخاندم ولی ندیدمش.
وقتی سعیده دنبالم امد.سوگندو سارا هم بامن بودند،
آنهاراهم تا ایستگاه مترو رساندیم. بعد بلافاصله سعیده پرسید
🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼