eitaa logo
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2هزار ویدیو
62 فایل
به‌توکل‌نام‌اعظمش‌🙂✨ هرکس‌که‌حسینی‌است‌حقیرش‌مشمار دررتبه‌کبیراست‌صغیرش‌مشمار عنوان‌گدائی‌درش‌آقائی‌است آقاست‌گدای‌اوفقیرش‌مشمار🙂❤️‍🩹 #اینجا؟محل‌‌‌تجمع‌نوکرای‌آقا🥺☘️ +‌کپی؟ _روزمرگی و هشتگ های خود کانال❌️مابقی آزاد؛به شرط دعا برای شهادت خادمین✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا مرا عُمر عطا کن، مادامی که عمرم صرف طاعت شود؛ اگر بناست زندگی‌ام چِراگاه شیطان گردد، مرا هرچه زودتر به سوی خود ببر.. • امام‌ سجاد(علیه‌السلام)
تعقیبات نماز مغرب و عشا
📔 مردی نزد زرتشت رفت و گفت: فلانی پشت سرت چیزی گفته است، زرتشت گفت: در این گفته ات سه خیانت بود! شخصی را نزد من خراب کردی، فکر مرا بیهوده مشغول کردی، وخودت را نزد من خوار کردی
المناجاة السابعة: مناجاة المطیعین لله مناجات هفتم: راز و نیاز فرمانبران خدا بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللهُمَّ أَلْهِمْنَا طَاعَتَکَ وَ جَنِّبْنَا مَعْصِیَتَکَ وَ یَسِّرْ لَنَا بُلُوغَ مَا نَتَمَنَّى مِنِ ابْتِغَاءِ رِضْوَانِکَ وَ أَحْلِلْنَا بُحْبُوحَةَ جِنَانِکَ وَ اقْشَعْ عَنْ بَصَائِرِنَا سَحَابَ الارْتِیَابِ وَ اکْشِفْ عَنْ قُلُوبِنَا أَغْشِیَةَ الْمِرْیَةِ وَ الْحِجَابِ وَ أَزْهِقِ الْبَاطِلَ عَنْ ضَمَائِرِنَا وَ أَثْبِتِ الْحَقَّ فِی سَرَائِرِنَا فَإِنَّ الشُّکُوکَ وَ الظُّنُونَ لَوَاقِحُ الْفِتَنِ وَ مُکَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنَائِحِ وَ الْمِنَنِ اللهُمَّ احْمِلْنَا فِی سُفُنِ نَجَاتِکَ وَ مَتِّعْنَا بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِکَ وَ أَوْرِدْنَا حِیَاضَ حُبِّکَ، وَ أَذِقْنَا حَلاوَةَ وُدِّکَ وَ قُرْبِکَ وَ اجْعَلْ جِهَادَنَا فِیکَ وَ هَمَّنَا فِی طَاعَتِکَ وَ أَخْلِصْ نِیَّاتِنَا فِی مُعَامَلَتِکَ فَإِنَّا بِکَ وَ لَکَ وَ لا وَسِیلَةَ لَنَا إِلَیْکَ اِلّا أَنْتَ إِلَهِی اجْعَلْنِی مِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ الْأَبْرَارِ السَّابِقِینَ إِلَى الْمَکْرُمَاتِ الْمُسَارِعِینَ إِلَى الْخَیْرَاتِ الْعَامِلِینَ لِلْبَاقِیَاتِ الصَّالِحَاتِ السَّاعِینَ إِلَى رَفِیعِ الدَّرَجَاتِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ وَ بِالْإِجَابَةِ جَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
🌺#پارت پنجم 🌺 حکیمه می گوید: در همین حال، شک و تردید به سراغ من آمد، ولی ناگهان ابومحمد [امام حسن ع
🌺 ششم 🌺 پس از تولد حضرت مهدی (ع)، امام حسن عسکری (ع) شمار بسیار محدودی از یاران نزدیک خود را از میلاد مهدی موعود آگاه کرد. تعداد دیگری از یاران آن حضرت نیز موفق به دیدار آن مولود خجسته شدند,۱۲ ۳. نام، کنیه و القاب نام و کنیه امام عصر(ع) همان نام و کنیه پیامبر اکرم(ص) است. در برخی روایات آمده است: تا زمانی که خداوند، زمین را به ظهور او و استقرار دولتش زینت نبخشیده است، بر کسی روا نیست که نام و کنیه آن حضرت را بر زبان جاری سازد,۱۳ بر همین اساس، عده ای از فقیهان، قائل به حرمت نام بردن از آن حضرت به نام واقعی اش شده و عده ای دیگر نیز این امر را مکروه دانسته اند. بیشتر فقیهان، نهی از نام بردن حضرت را خاص زمان غیبت صغرا و شرایطی شمرده اند که بیم خطر جانی برای آن حضرت وجود داشت,۱۴ به دلیل وجود روایات یادشده، شیعیان، آن حضرت را با القاب مختلفی چون: حجّت، قائم، مهدی، خلف صالح، صاحب، صاحب الزّمان، صاحب الدار می نامیدند و در دوران غیبت کوتاه آن امام، ارادتمندان و دوستداران حضرتش با تعبیرهایی چون «ناحیه مقدسه» از ایشان یاد می کردند,
من؟ همان‌نوکرِ‌بی‌حوصله‌ی‌ِدلتنگم؛ بچه‌یِ‌بدقلقی‌که‌رَگ‌خوابَش‌حرَم‌است...! 🥺❤️‍🩹 امور فرهنگی کانال مجانین الحسین @MajaninalHossein
دخترھ‌مذهبیہ‌چادریہ‌هابعدتوخیابون‌ جلونامحرم‌بلندبلندمیخندھ‌این‌بہ‌ ڪنارجدیدافحش‌ھاےجدیدشون‌این‌شدھ‌ پشمامم‌بہ‌ڪتفمم‌و.... بیچـارھ‌تومثلادخترےیڪم‌ حیـایڪم‌عفت‌ڪلام‌داشتہ‌باش!(: - چہ‌وضعشہ‌وجدانا..💁🏻‍♂💔؟
بسم رب الحسین 🕊
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 #پارت_۱۵۸ گوشی راگذاشتم کنارو رفتم نمازم را خواندم و شروع
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 دستت درد نکنه دخترم. موقع خوردن غذا مادر هنوزهم فکرش مشغول بود . اسرا لقمه ایی از گوشت کوبیده اش رادر دهان گذاشت و گفت: –دست پختت خیلی شبیهه مامان داره میشه ها. لبخندی زدم و گفتم : –نوش جان. –مامان نظر شما چیه؟ مادر نگاهم کرد و سرش را به نشانهی تایید تکان داد و گفت : –دست پختت همیشه خوشمزه بوده. دوباره پرسیدم : –حاال چیا خریدید؟ مادر نگاهی به اسرا انداخت که معنیاش را نفهمیدم و گفت: –لباس و یه سری خرت و پرت دیگه. به اسرا نگاه کردم و گفتم: –رو نمی کنی چی خریدیا. اسرا سرش را با ناز تکانی داد و گفت : –شما که اصال وقت نداری بیای ببینی. اخم ساختگی کردم و گفتم: –وا من بیام؟ تو باید خریداتو بزاری تو طبق و بیاری بگی خواهرم لطفا افتخار بدید بیایید ببینید من چه خریدم. خندهی صدا داری کردو در همان حال گفت : 🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 ٠ دیگه داری از چند سال بزرگتر بودنت سو استفاده می کنیا، حاال نمیشه تو طبق نزارم و ساده بریزم به پات؟ باالخره مادر هم از افکارش بیرون امد ولبخندزد. بعد از شام دوباره خودم همه چیز را جمع کردم و شروع به شستن ظرفهاکردم. اسرا چیزهایی را که خریده بودند آورد گذاشت توی سالن و از همانجا گفت: –سرورم شما چرا؟ اجازه می دادید من می شستم. آخه دیروز هم شما زحمت کشیدید. گردنی برایش دراز کردم و گفتم : –همون که متوجه شدی برایم کافیست، از فردا از این خبرها نیست. بعد از شستن ظرف ها رفتم تا خرید ها را ببینم. اسرا یک مانتو فیروزهایی خوشگل با روسری ستش خریده بود. کیف و کفش مشگی ستش هم قشنگ بود. یک بلوز و شلوار خانگی قرمز و سفید با دمپایی رو فرشی کرم رنگ. با لبخند گفتم : –خیلی قشنگن اسرا، مبارکت باشه. واقعا خوش سلیقهایی. از تعریفم خوشش امدو گفت: –ما اینیم دیگه. مادر نگاهش را از لباس ها برداشت و به اسرا دوخت و گفت : –فردا هم نوبت توئه شام بزاری، تا من و راحیل بریم خرید. ــ من که گفتم مامان جان چیزی الزم ندارم. در ضمن این خرید عیدم یه کم برام بی معنیه. ما که طی سال خرید می کنیم، حاال چه کاریه، حتما شب عید تو این شلوغی بایدبریم خودمون رو اذیت کنیم؟ 🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
دو پارت از رمان تقدیم نگاهتون 🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿 یاعلی
🦠 با خدا لجبازی نکن! 🚫 کـــار هــــای حــــــــرام 🔥 فقط لیست میکروبهایِ روح خودته ! نه مجموعه ای از مــــحـــدویــــت هــا ! 💔
اصلا گناه یعنی چی؟؟ گناه یعنی خلافِ منافعِ خودمون رفتار کردن.. گناه یعنی به لذتی بی برنامه و کم قانع شدن .. تازه اونم لذتی که کنارش کلی ضرر هست🙁 در نتیجه ادمی که به فکره منافع خودش ، باشه ادمی که خودخواه و منفعت طلب باشه، امکان نداره که گناه کنه، حالا حتی اگه بی دین هم باشه🙂💛 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ 🔸 الا ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفته‌ای. 🔅 قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ 🔸 (هان) شب را (به نماز و طاعت خدا) برخیز مگر کمی. 🔅 نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ 🔸 که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (به استراحت پرداز). 🔅 أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿۴﴾ 🔸 یا چیزی بر نصف بیفزا و به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش. 🔅 إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا ﴿۵﴾ 🔸 ما کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن) را بر تو القا می‌کنیم. 💭 سوره: مزّمّل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵۳﴾ 🔸 و من (خودستایی نکرده و) نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمی‌دانم، زیرا نفس امّاره انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت وا می‌دارد جز آنکه خدای من رحم کند، که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است. 💭 سوره: یوسف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا 🔅 مردم در خوابند، چون بميرند بيدار مى شوند. 📚 بحارالأنوار، جلد ۴، صفحه ۴٣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ النّاسُ أعْداءُ ما جَهِلوهُ 🔅 مردم دشمن آن چيزى هستند كه نمى دانند 📚 نهج البلاغه، حکمت ١٧٢
💚 «بسم رب المهدی عج»💚 💚...به تایم رمان ...💚
؟!  4⃣ قسمت چهارم ⏰ منتظر جوابم نموند. دستش رو به طرفم دراز کرد و گفت: یه یاعلی بگو پاشو، پاشو سیّد! دستامون به هم گره خورد. خیلی وقت بود کسی دستمو اینجور محکم فشار نداده بود. با تبسم گفتم: یاعلی... همه‌جا روشن بود، یه نور ملایم، مگه من چند ساعته خوابیدم؟ نمی‌دونم چرا نپرسیدم: الان ساعت چنده؟! گفتم: به سلامتی کجا حاجی؟! برگشت نگاهم کرد با همون هیبت، سگرمه‌هاش گره خورد و گفت: دنبال جواب سوالت؟! مگه نمی‌خواستی جواب سوالتو بفهمی؟! 🛵 وقتی گیج می‌زنم و موتورم دیر روشن می‌شه، از خودم بدم میاد. کدوم سوال؟! نپرسیده، ذهنمو می‌خونه و می‌گه: اخوی! داداش! یادت نیست دیشب جلو مسجد گیر دادی به عکس دختر کوچولومو، مدام با رفیقت فلسفه‌بافی می‌کردین و داشتی از طرف من، جواب می‌دادی که چی شد اینا قید زندگی و زن و بچه رو زدن و رفتن؟! تازه یادم افتاد. یکّه خوردم. آب دهنمو قورت دادم و با خودم گفتم: یا خدا... این دیگه کیه؟! من داشتم در مورد فلان شهید... 📸‌ برگشتم طرفش، توی صورتش ریز شدم، به چشاش که گیرایی عجیبی داشت، خیره شدم. یهو بلند زدم زیر خنده و گفتم: وای خدای من... چقدر چهره‌ت آشناس! شما آقا حمید هستین؟ شک ندارم! خیلی شبیه عکستون هستینا! خندید و گفت: من شبیه عکسمم یا عکسم شبیه منه؟! دوتایی خندیدیم. گفتم: آخه آقا حمید، شما کجا، اینجا کجا؟! شنیدم توی عملیات کربلای ۵ شهید شدین… 🤝 دستمو فشار داد و گفت: مومن! درست شنیدی! اما اینم شنیدی شهدا زنده‌ن! اومدیم یه چرخی توی شهرتون بزنیم تا هم جواب سوالتو بدم و هم بدونی خودت و رفقات، کجای قصه هستین… 🗣 ادامه دارد... 📖
یک پارت ازرمان تقدیم نگاهتون 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 یازهرامادر🤍
هدایت شده از - مدآحیآمـ ؛
آنچه امروز گذشت سرنوشت ما بود🌱 لف نده رفیق بمونی برامون🥺 وجود شماها برامون دلگرمیه✨ فردا کلی برنامه و فعالیت داریم😉 شبتون به زیبایی بین الحرمین😍 یا علی مدد