eitaa logo
مجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
75 فایل
••|💙🪽|•• شھیدحججۍمیـگفت: یھ‌وقتـایۍ‌دل‌ڪندن‌از یھ‌سـرےچیـزاۍِ'خـوب' باعـث‌میشھ... چیـزاۍِ'بهترے' بدسـت‌بیاریم... بـراے‌ِرسیـدن بھ مھـدےِ‌زهـرا'عج' از‌چـۍ‌دل‌ڪندیم؟! 🤎 ⃟¦✨ #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج. ارتباط با ما: @Aliali313110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 .... 🌷عمه‌ها آمده بودند و خانه‌مان شلوغ بود، همه بودند ولی من دائم در اتاق‌ها با نگاهم احمدرضا را دنبال می‌کردم، وسایلی را جمع می‌کرد و انگار او میهمان بود و مهیای رفتن، جلو رفتم و گفتم: «احمدرضا جان! مادر، میهمان داریم. کجا قصد کردی بروی که داری وسایل جمع می‌کنی؟» آرام و مطمئن نگاهم کرد: «امروز عصر اعزام داریم، من هم با بچه‌ها می‌روم.» با ناراحتی گفتم: «امشب عمه‌ها هستند نمی‌خواد بری.» لبخند زد! یعنی همه بروند من برای میهمانی بمانم، همه دوستانم بروند من بمانم و خوش بگذرانم. از کمان نگاهش قصدش را خواندم. 🌷رفت، آرام نداشتم. راه افتادم ببینم با کدام گردان و به کجا می‌رود، دوستان همرزمش چه کسانی هستند، وسیله‌ی ارتباطی نبود اما می‌شد از طریق رزمندگان دیگر خبر گرفت، دوربین‌هایی بود که از اعزام نیروها فیلم می‌گرفت و با آن‌ها مصاحبه می‌کردند. احمدرضا را دیدم مثل آدمی که سرما آزارش می‌دهد، کت نظامی‌اش را روی صورت کشیده بود. می‌خواست تصویری از او نباشد. سوار ماشین که شدند دوستانش برای خداحافظی آمده بودند، نگاهش می‌کردند و تکرار می‌کردند: «شفاعت، احمدرضا شفاعت» دلم لرزید! 🌷....گفتم: «مادر مگر می‌خواهی شهید شوی که می‌گویند شفاعت شفاعت....» لبخند آرام و مهربانی زد: «نه مادرِ من، بین بچه‌های جبهه مرسوم است طلب شفاعت کردن.» همیشه برای رفتن عجله داشت، من احمدرضا را تکه‌ای از وجود خودم می‌دانستم. رفتنش سخت بود اما او هدیه و امانت موقتی بود که زندگی ما را زیبا کرده بود و زیباتر از آمدنش، رفتن او پیش پروردگارش بود. با چهره‌ای تابان و شوقی وصف‌ناپذیر و پروازی لبریز از عشق به سوی معشوق! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال ۶۴ 🔰 تنها وصیت‌نامه به جا مانده از شهید احمدرضا احدی👇 «بسم الله الرحمن الرحیم فقط، نگذارید حرف امام به زمین بماند همین والسلام کوچکترین سرباز امام زمان (عج الله) احمدرضا احدی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنگامی ‌که ‌از چیزی ‌می‌ترسی، خود را در آن‌ بیفکن، زیرا گاهی ‌ترسیدن ‌از چیزی، از خود آن ‌سخت‌تر است...! ♥️
تعقیبات نماز مغرب و عشا
دعا بکن ، ولی اگر اجابت نشد ؛ با خدا دعوا نکن !' میانه ات با او به هم نخورد . . چون تو جاهلی اما او عالِم و خبیر (: - علامه‌حسن‌زاده‌آملی
سلام سلام 👀 رفقا چله زیارت عاشورا داریم کسی خواست شرکت کنه شخصی بگه.... 🌱 التماس دعا یا حق @zahra_8100
مجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
🌸#پارت اول 🌸 زندگینامه حضرت رقیه( س) یکی از فرزندان امام حسین (ع) به نام حضرت رقیه( س) بود. نام ما
🌸 دوم 🌸 وقتی که حضرت رقیه( س) در سال ۵۷ قمری به دنیا آمد ، مدینه نور دیگری گرفت و خانه کوچک امام، گرمای تازه ای یافت. چند وقت بعد ام اسحاق درگذشتد و حضرت رقیه( س) از نعمت مادر محروم شد. امام حسین علیه السلام فرزندش را بزرگ کرد و به خواهر خود زینب علیهاالسلام نصیحت میکرد که برای رقیه به عنوان مادر باشد و مهر و محبّت خود را در حق او تمام کند. به خاطر عواملی مانند بی مادری حضرت رقیه علیهاالسلام، سفارش های حضرت امام حسین علیه السلام و پرستاری های حضرت زینب علیهاالسلام، بین حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت رقیه علیهاالسلام پیوندی عمیق بوجود آمد.