✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
چند ساعت توی شلمچه پرسه میزنه و روایت ها رو گوش میکنه و گریه میکنه.
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
چند ساعت میره طلائیه و بین سهراهیِ شهادت گم میشه و بعد از چند روز خودشو بین خاک هایِ گرمش پیدا میکنه🥺
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
بعد هم فرار میکنه کربلا❤️🩹؛
آخرش به خودش میادُ میبینه...
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
_
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
برایِ من که هوایی مشهدت شده ام !
صفایِ هیچ کجا ، با حرم برابر نیست♥️
🔹امروز چهارشنبه مختص به امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) است.
🔹تاریخ و مکان ولادتشان : ۲۸ نوامبر ۷۶۵ م.، مدینه، عربستان سعودی
🔹نام پدر : امام موسی کاظم (علیه السلام)
🔹نام مادر :
نجمه خاتون
🔹همسران : سبیکه
🔹فرزندان : امام جواد (علیه السلام)
1093_1384e470b35e3da18be86055316bbec115783420-144p.mp3
5.31M
دعای روز چهارشنبه💔
💔⃢💔#بدون_تعارف‼️
جالبه یه دختری سکته کرد 🙁🙁
بعد به خاطرش خانما روسری ..
هاشون رو برداشتن😔😔
ولی هزاران هزار شهید جونشون💔💔
رو به خاطر ما از دست دادند🥀🥀
اما خانم ها حاضر نشدند حتی ..
یک سانت روسری هاشون رو جلو بیارن💔🤚🏻
اینه هم دردی با وطن؟!🥺🥺
#شهدا...شرمندهایم:)🤚🏻🚶♂
💚⃢☘↫#خودسازی
تو گناه نکن؛ در عوضخدآ ...
زندگیتروپرازوجودخودشمیکنه..:))
.
عصبی شدی؟
نفس بکشبگو: بیخیال،چیزیبگم،
امامزمانناراحتمیشه..:))
.
دلخورتکردن؟
بگو:خدامیبخشهمنممیبخشم:))
.
تهمتزدن؟ آرومباشوتوضیحبده ..
بگو: به ائمه .. خیلیتهمتا زدن..:))
.
کلیپوعکسنامربوطخواستیببینے؟
بزنبیرونازصفحهبگو:مولامهمتره..،:))
.
نامحرمنزدیکتبود؟
بگو:مهدۍزهرا(عج) ...
خیلیخوشگلتره بیخیالبقیه:))
#بہخودمونبیایم‼️
+خـــیلیخــرابکـردم ...
- لاتَقْنَطُوامِنْرَحْمَةِاللّهِ ؛ناامیدنشو!
+خــیلیگــناهکـــردما ...
- إِنَّاللَّهَیغْفِرُالذُّنُوبَجَمیعاً؛میبخشمت !
#بیابرگردیمرفیق....:))
🌼🌼🌼🌼
🍂از سیم خار دار نفست عبور کن 🍂
#پارت_۲۲۵
–هیچی، داره از احتماالت حرف میزنه.
بعدهم خداحافظی کردو رفت.
کیارش رو به من با تعجب گفت :
–چی شد؟ این که ذوق کرده بود.
با لبخند گفتم :
–چی بگم، انگار از "دیپیکا پادوکن" زیاد خوشش نمیاد.
کیارش با بهت نگاهم کرد. هم زمان مامان در حال مرتب کردن
شالش رسید و گفت:
–غذا رو گازه گرسنه شدی بخور، مواظب خودتم باش.خم شدم و
بوسه ایی روی موهایی که از شالش بیرون زده بود کاشتم و
گفتم :
–فکر من نباش گرسنه نمی مونم. آهی کشیدو گفت :
–تازگیا خوب غذا نمی خوری، مواظب خودت باش. سرم را با دو
دستش پایین آورد و گونه ام رابوسیدوبه طرف ماشین رفت.
دستم را دراز کردم تا با کیارش خداحافظی کنم که دیدم هنوز
مبهوته.
خندیدم و گفتم:
–کاش می موندید صبح می رفتید.
از بهت بیرون امدو دست دادو گفت :
–االن خلوتره. خداحافظ.
ــ به سالمت.
هنوز به ماشین نرسیده برگشت و گفت:
–نگفتی این پاکُنه چیه؟
با تعجب گفتم :
–پاکُن؟؟
ــ همین که مژگان خوشش نیومده دیگه.
از ته دل خندیدم و گفتم :
–آهان...بازیگره بابا...
هنوزم مبهوت نگاهم می کرد، دستی برایش تکان دادم و گفتم :
–آروم برون.
با همان حالت رفت و پشت فرمان نشست.
دستهایم رادرجیب شلوارم فروبردم و به دور شدنشان خیره
شدم.
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼
🍂از سيم خاردار نفست عبور کن 🍂
#پارت_۲۲۶
وقتی به رفتارهای مژگان فکر می کنم. تفاوتش را با راحیل
کامال متوجه می شوم.
رفتارهایی که قبال برایم خیلی عادی و معمولی بود، ولی االن
چون همه را با راحیل مقایسه می کنم، انگار درک حرف های
راحیل برایم راحتر می شود.
انگار راحیل برای من از یک دنیای دیگر امده. یک دنیای پاک
و دست نیافتنی.
با این فکرها اضطراب می گیرم. نکند راحیل برای من زیادی
باشد، نکند با من بودن، دنیای پاکش را آلوده کند.
شاید اصال از همین موضوع واهمه دارد.
شاید برای همین می گوید دنیای من با شما فرق دارد.
کیارش راست می گوید او بهتر از من فهمیده که افکار آدم
ها روی روش زندگیشان تاثیر دارد.
کاش دل آدم ها فهم و شعور داشت و این مسائل را می فهمید.
گوشی را برداشتم و به سعید زنگ زدم تا بیایدوکمی حرف
بزنیم تا از این بی قراری حداقل برای مدت کوتاهی نجات
پیدا کنم.
انگار مهمانی بود، آنقدرصدای موزیک بلند بود که صدایش را
درست نمی شنیدم. قطع کردم.
بعد از چند دقیقه خودش تماس گرفت و گفت دریک پارتی در حال
خوشگذرانی با دوستانش است. خیلی اصرارکردکه من هم بروم.
اگر روزهای دیگر بود می رفتم. ولی االن اصال دل و دماغش را
نداشتم.
وقتی اصرارش رابی فایده دید گفت:
–فردا با بچه ها بریم بیرون؟
فکری کردم و گفتم :
–سعیدجمعمون پسرونه باشه ها، حوصله ی این دخترای لوس
روندارم.
خندیدوگفت:
–بابا اینا لوس نیستند، فقط بعضیهاشون یه کم زیادی اجتماعی
هستند .
–حاال هرچی، اصالفقط خودت بیا، تنهای تنها...
–باشه بابا .
روی تختم دراز کشیدم و آهنگی از گوشی ام پلی کردم و گوش
دادم. خواننده از جدایی و فراق میگفت، ومن آنقدر تحت
تاثیرش قرار گرفتم که بغض گلویم را گرفت. بلند شدم و
نشستم .یک لحظه از فکر این که ممکن است نتوانم به راحیل
🌼🌼🌼🌼🌼
26.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امور فرهنگی کانال مجانین الحسین
♥️📌"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
https://eitaa.com/MajaninalHossein
جاهایی که تو زندگیت خدا نقطه میزاره
روش علامت سوال نکش ...👌🏻
#تلنگر
#تجربه_تلنگر
پاشید خودتون رو دوس داشته باشید و زندگی کنید
شما برای هیچکس مهم نیستید؛ خودتون باید برای خودتون اهمیت قائل شید.💔