eitaa logo
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
62 فایل
به‌توکل‌نام‌اعظمش‌🙂✨ هرکس‌که‌حسینی‌است‌حقیرش‌مشمار دررتبه‌کبیراست‌صغیرش‌مشمار عنوان‌گدائی‌درش‌آقائی‌است آقاست‌گدای‌اوفقیرش‌مشمار🙂❤️‍🩹 #اینجا؟محل‌‌‌تجمع‌نوکرای‌آقا🥺☘️ +‌کپی؟ _روزمرگی و هشتگ های خود کانال❌️مابقی آزاد؛به شرط دعا برای شهادت خادمین✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمــ ربــ الحسینــ🌱
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خاردار نفست عبور کن🍃 ولی معموال از خانه بیرون نمی رفت. با تعجب گفتم: –اگه خریدی یا کاری دارید به من بگید تا براتون انجام بدم. لبخندی زدوگفت: –یه کار کوچیکه، زود میام.باالخره باید کمکم عادت کنم. نگران نباشیدخوبم. فقط پای چپم کمی اذیت می کنه . بعد از رفتنش، داخل اتاق آقای معصومی که شدم دیدم ریحانه چندتا کتاب رااز قفسه درآورده اگر دیر می رسیدم، فاتحه ی کتاب ها رو خوانده بود. بعد از جمع و جور کردن اتاق،شیشه شیر ریحانه را دستش دادم و روی تختش خواباندمش. طولی نکشید که خوابش برد، من هم که خیلی خسته بودم در را بستم چادرم راکنارم گذاشتم و دراز کشیدم. نمی دانم چقدر خوابیده بودم که با صدای اذان از خواب بیدار شدم. باید نماز می خواندم وبه خانه می رفتم. چند تقه به در خوردو صدای آقای معصومی آمد. –راحیل خانم تشریف بیارید افطار کنید. چادرم را سرم انداختم و در رو باز کردم، ولی نبود. سرم را که چرخاندم چشمم بر روی میز ناهار خوری که کنار آشپز خانه قرار داشت ثابت ماند. روی میز، افطار شاهانه ایی چیده شده بود. نان تازه، سبزی، خرما، زولبیا، شله زرد،عسل، مربا، کره... شله زرد راچه کسی درست کرده بود؟ با امدن آقای معصومی از سرویس بهداشتی با آستین باال، فهمیدم وضو گرفته. وقتی تعجب من را دید گفت: 🍃به_قلم_لیلا_فتحی_پور🍃 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خاردار نفست عبور کن🍃 می دونم امروز ریحانه خیلی خستتون کرده، رنگتون یه کم پریده، می خواهید اول افطار کنید بعد نماز بخونید. بی توجه به حرفش وبا اشاره به میز گفتم: –کار شماست؟ ــ با اشاره سر تایید کرد. –خواستم تو ثواب روزتون شریک باشم. ــ ممنون، خیلی خودتون رو زحمت انداختید.شعله زرد رو از کجا... حرفم را قطع کرد. –وقتی گفتید روزه ایید، به خواهرم پیام دادم که اگه می تونه یه کوچولو درست کنه. ــ وای خیلی شرمنده ام کردید، دستتون درد نکنه. ــ این چه حرفیه در برابر محبت های شما که چیزی نیست. با گفتن من وظیفم بوده رفتم وضو گرفتم و نمازم را خواندم. کمی ضعف داشتم ولی دوست داشتم بعد از نماز افطار کنم. وقتی سر میز نشستم به این فکر کردم کاش خودش هم بود. خجالت می کشیدم بگویم خودش هم بیاید. اصال اگر می آمد معذب می شدم. با صدایش از افکارم بیرون امدم. ــ افطارتونو باآب جوش باز می کنید یا چایی؟ ــ شما زحمت نکشید خودم می ریزم. بی توجه به حرفم فنجون را جلوی شیر سماور گرفت. فکر کنم چای خور نبودید درسته؟ ــ بله.به خاطر ضررش نمی خورم. فنجان راکناردستم گذاشت. 🍃به_قلم_لیلا_فتحی_پور🍃 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
دو پارت از رمان تقدیم نگاهتون 🌱 یاعلی🌱✨
بسم الله الرحمن الرحیم
الهم عجل ولیک الفرج
35.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽معجزه اذان شهید ابراهیم هادی از زبان استاد پناهیان
✅سوال: با اینکه کوچک شمردن خودش گناه هست چرا ائمه خودشون مقایسه برتری دادن و کوچک شمردن گناه را بر دیگری؟ جواب : کوچک شمردن گناهان صغیره با گناهان صغیره فرق دارد ... عنوان مستقلی است ..!! مثال میزنم : مثلا فرض کنیم بلند صحبت کردن در صورت آزرده شدن دیگران گناه صغیره باشد... خب اگر کسی این گناه را کوچک و بی اهمیت شمارد قطعا در صددرفع و جبران ان نیست
بی عرضه نباش ۱.mp3
8.13M
پارت اول محفل صوتی| بی عرضه نباش! 📍بچه مذهبی نباید بی عرضه باشه! 🎙کربلایی حمیدرضااسدی...!
بی عرضه نباش!.mp3
3.8M
پارت دوم محفل صوتی| بی عرضه نباش! 📍بچه مذهبی نباید بی عرضه باشه! 🎙کربلایی حمیدرضااسدی...!
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
اگه گوش دادی اروم نباش بزن توسرو صورتت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا