خودم میدم بند رو
ان شاءالله تو این ماه گناهان همه مارو خدا تبدیل به نیکی کند
یا علی
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 #پارت_۹۶ منظورت چیه؟ ــ خب همین که چند بار سوار ماشینش شدی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃
#پارت_۹۷
دستمال راکناری پرت کردم و تکیه ام را به دیواردادم و
گفتم:
–آره من میگم، منی که همه ی این ها رو می دونستم و...
سکوت کردم و نگاهم رااز نگاهش سُر دادم روی سطل آب، که
حاال با چند بار شستن دستمال داخلش کدرو خاکستری شده بود.
سعیده با انگشت سبابهاش به بینیام زد و گفت:
–قربونت برم، عاشقی که خجالت نداره،
همانجا روی زمین نشستم وزانوهایم رابغل گرفتم و گفتم:
–خیلی ضعیف شدم سعیده، باید راه قوی شدنم رو پیدا کنم.
ــ تو راه همه چی روپیدا می کنی، باورم نمیشه حرف
ازضعیفی بزنی.
نگاهش کردم.
–خودمم باور نمی کنم.واقعا درسته که میگن خدا از جایی
امتحانت می کنه که ضعف داری، روبه روم نشست و دستم را
گرفت و گفت:
–من مطمئنم امتحانت رو قبول میشی .
این قیافه رو هم به خودت نگیر که غم عالم میاد توی دلم.
همین موقع مامان داخل اتاق آمدو با دیدن ما در آن حالت،
ابرو هایش را باال داد وگفت:
–نشستین به حرف زدن؟
هر دو لبخند زدیم و سعیده گفت:
–خاله جان یه ربع دیگه تمومه، دیگه آخرشه.
آرش**
دوباره نگاهی به گوشیام انداختم خبری نبود.بی صبرانه
منتظر بودم تا پیام بده و یه قرار بزاره برای فردا
🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃
#پارت_۹۸
به چت های قبلی که قبال باهم داشتیم نگاهی انداختم.
چندین بار خواندمشان هربار که می خواندم لبخندروی لبهام
میومد.
هیچ کلمه ی محبت آمیزی ننوشته بود. ولی همین که جوابم
را داده بود قدم بزرگی برایم محسوب میشد.
با خودم فکر کردم اگر پیام داد همین امشب میرم و در
موردش با مامان حرف می زنم. مطمئنم اگر مامان با راحیل
آشنا شود از او خوشش می آید و در مورد مسائل دیگر سخت
نمی گیرد.
صدای پیام گوشی ام مرا از افکارم بیرون کشید.خودش بود.
با اشتیاق خواندم.
نوشته بود:
–آقا آرش فردا بعد از کالس، بوستان پشت دانشگاه کنار آب
نما منتظرتونم تا حرف های آخرم را بزنم. فقط نیم ساعت،
چون باید زودتر برم سرکارم.
بادیدن کلمه ی سر کار خنده ام گرفت، حاال اینم چه جدی
گرفته، چه کاری...
واقعا یک سال از عمرش را هدر داده که دختر خالهاش زندان
نرود؟
االن به قول خودش کار می کند بعد دختر خالهاش عین خیالش
نیست برای خودش راست، راست می چرخد.
دوباره پیامش را خواندم و از کلمه ی حرف آخر دل شوره
گرفتم، یعنی چی حرف آخر...
نکند جوابش منفی باشد؟ افکار منفی بد جورگریبان گیرم
شدند. حاال با این مدل پیام دادنش نمی دانستم به مامان
بگویم موضوع رو یا نه. ترجیح دادم بعد از این که حرف
زدیم باهم مامان را در جریان قرار بدهم
🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
دوستان همت کنید امروز هفتادنفر از اعضای کانال نفری یک بند از دعای استغفار امیرالمومنین بخونیم در چند
۱۶بند خوانده شده ...
@Allah_am
یا علی بگید
شیطان تمام ترسش از توبه هست
نگذارید بر شما غالب شود و در این ماه مغفرت ازتون برکاو بگیره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۚ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ۚ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۰﴾
🔸 آنان که نیکوکارند هم در حیات دنیا نیکی و خوشی بینند و هم دار آخرت (آنها را) بهترین منزل است و البته خانه اهل تقوا بسیار مجلّل و نیکو خواهد بود.
سوره: نحل
پیام های قرآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ مَن كَثُر كِذبُهُ ذَهَبَ بَهاؤُهُ
🔅 كسی كه زیاد دروغ میگوید شخصیت و شایستگی خود را از دست داده است
📚 اصول کافی
حدیث اهل بیت🤍🕊