اگر آنحضرت دست به شمشیر میبرد و با دستگاه حاکم مقابله میکرد، یا به عبارت دیگر، شجاعت و دلیری خود را نمایش میداد قطعا کسانی که خود را خلیفه میدانستند آرام نمینشستند؛ لذا جنگى داخلی بین مسلمانان صورت میگرفت و حوادث ناگوارتری اتفاق میافتاد، مثلا:
1-امام علی(ع) بسیاری از کسانی را که بر عهد خود با پیامبر(ص) ثابت مانده بودند و از جان و دل علی(ع) را دوست میداشتند، از دست میداد...
2- تفرقهی شدیدی در میان امت اسلام به وجود میآمد و تعداد زیادی از صحابهی پیامبر(ص) که قدرت بزرگی در برابر دشمنان اسلام به شمار میآمدند از بین میرفتند، یا با از بین رفتن اتحاد و وحدت، جامعهی اسلامی ضعیف میشد.
3- تعداد بسیاری از کسانی که در سالهای آخر عمر پیامبر(ص) مسلمان شده بودند، پس از رحلت آنحضرت، به ارتداد روی آورده و در برابر حکومت اسلامی موضعگیری کردند، در این حالت بحرانی، اگر حضرت أمیرالمؤمنین(ع) پرچم مخالفت به دست میگرفت جامعهی اسلامی در خطر جدی قرار میگرفت.!
4- خطر مدعیان نبوت مانند "مسیلمه و سجاح، را هم نباید از نظر دور داشت که با ایجاد اختلاف، بعید نبود ضربات جبران ناپذیری را به پیکر اسلام وارد سازد.
5- خطر رومیان که در پی فرصتی مناسب بودند تا به مرکز اسلام حمله کنند نیز جامعه اسلامی را تهدید میکرد و در این موقعیت اگر حضرت علی(ع) دست به قیام میزد، به یقین جبههی مسلمانان تضعیف میشد و مخالفان اسلام بهتر میتوانستند به اهداف خود نایل شوند.
آنچه که بیان شد، خلاصهای از عواملی بود که امام(ع) به دلیل آنها صبر را بر قیام ترجیح داد و با این ابتکار و تدبیر توانست جامعهی اسلامی را از خطرهای بزرگ برهاند و این تصمیم، چیزی جز حفظ اصل اسلام و علاقه به اتحاد مسلمانان و انجام وظیفه نبود.
امیرالمومنین دلیل سکوت خود را در نهج البلاغه بیان کرده و فرمودند:
«در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پرخفقان و ظلمانی که پدید آمده صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده و جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وا میدارد، سرانجام دیدم صبر کردن به عقل و خرد نزدیکتر است؛ لذا صبر پیشه کردم ولی به کسی میماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود میدیدم، میراثم را به غارت میبرند».🥀
در جای دیگر در جواب شخصی از بستگان حضرت علی(ع) که در همان روزهای سقیفه فضائل حضرت را میستود و از مردم به جهت رها کردن او انتقاد میکرد فرمود:
«سالم ماندن دین [از اختلافات و دو دستگیها] برای ما بهتر از هر چیز دیگر است».
این عبارات نشان میدهد که آنچه حضرت علی را وادار به سکوت کرده بود، چیزی با ارزشتر از اتفاقات ناگوار رخ داده، یعنی همان حفظ نهال نوپای جامعهی اسلامی بود که حضرت حاضر بود خود، همسر و فرزندانش را در این مسیر فدا کند...
روشنترین بیانی که در آن امیرالمومنین علت سکوت خویش را بیان نمود، به این عبارت در نهج البلاغه آمده است:
سوگند به خدا نه در فكرم مى گذشت، و نه در خاطرم مى آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا"ص" از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وى از عهده دار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزى كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوى فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهى از اسلام باز گشته، مى خواهند دين محمّد"ص" را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را يارى نكنم، رخنه اى در آن بينم يا شاهد نابودى آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالاى چند روزه دنياست و به زودى ايّام آن مى گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره هاى ابر كه زود پراكنده مى گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خاستم تا آن كه باطل از ميان رفت، و دين استقرار يافته، آرام شد...
خلاصه ی مبحث رو بخوایم بگیم اینه که امیرالمومنین علی"ع" به خاطر من و تو
که اسلام بهمون برسه و الان مسلمون باشیم
از حقش گذشت، حاضر شد با تمام قدرت و غیرت صبر کنه و تمام هستیش رو تو شعله ها ببینه و سکوت کنه🥀:)
حواست باشه تو به تک تک صبر هایی که حضرت علی"ع" در اوج قدرت کرد بدهکاری...
مبحث امشب به پایان رسید🍃
اگر منبع هر مطلبی رو خواستید در ناشناس بگید تا ارسال بشه...
بریم چند خط شعر بخونیم...
#حضرتِمادرِرنجکشیده🖤
قلب غریبِ همسفرت درد می کند...
این روزها که بال و پرت درد می کند🥀
ریحانه پیش پای علی کم بلند شو!
پهلویِ مانده بینِ درت درد می کند💔
اصلا تکان نخور که به یک جابجاییات...
جسمِ نحیف و مختصرت درد می کند🥀
این دستمال بسته به پیشانی تو چیست؟!
معلوم می شود که سرت درد می کند💔