🔻ضامنِ خادم
🔹نقاشی دیجیتال «ضامن خادم» تقدیم به پیشگاه شهید مظلوم سید ابراهیم رئیسی و دکتر حسین امیر عبداللهیان، سید محمد علی آل هاشم، مالک رحمتی، سیدمهدی موسوی و کادر پرواز بالگرد حامل شهدا
«حسن روحالامین»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان
کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی
سرزده سر زده باشی به دوتا شهر و دهستان
رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی
بروی باز به محرومترین نقطهی ایران
با عبای گِلی و عینک و عمامهی خاکی
پای درد دل مردم بنشینی کف میدان!
-زاهدان- تا به کسی خسته نباشید بگویی
یا کلنگی بزنی مدرسهای را به مریوان...
کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم
شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان
کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب
فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران
✍🏻«مهدی جهاندار»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
ما را ببخش در حق تو کم گذاشتیم
جز حرف های تند برایت نداشتیم
در این سه سال زخم زبان بود کار ما
حالا ولی خزان شده روز بهار ما
در کوره راههای خطر هی سفر کنی
حالا برو که خستگیات را به در کنی
دیدار پر حلاوت مولا مبارکت
آغوش امن فاطمه بادا مبارکت
ای خستگی ملول شده از توان تو!
آه از غم تو از سفر بیگمان تو...
آتش زده به سینه ما بیقراریات
زود است زود سید ما سوگواریات
باور نمیکنیم که مشکی به تن کنیم
سید تو را چگونه در این غم کفن کنیم
با یاد پیکر تو که در خاکها رهاست
دل در گریز روضه مظلوم کربلاست
آری سه روز خاک بیابان کربلا
شد بستر امام شهید و غریب ما
روزی اگر قرار شود تر شود دو عین
یابن شبیب فابک علی الجدی الحسین
ذکر لبم ز روز ازل بوده یا حسین
تقدیر ما برای تو گشتن گدا حسین
سوزد میان روضه ی مولا گناه ها
آیینه ی کرامت و لطف خدا حسین
قرآن ناطق است پدر، اصل دین پسر
کعبه حسین و مروه حسین و صفا حسین
از لطف او دچار ولای علی شدم
با یک نگاه کرد مسلمان مرا حسین
باید رسید تا به حسین از طریق اشک
باید رسید تا به خداوند با حسین
یابْنَ شَبیبْ فَابْکِ عَلَی الْجَدّیَ الحسین
آموخت راه نوکری ات را رضا حسین
من را ز یاد خود مبر ای غایَةُ الرَّجا
هنگام جان سپردن و روز جزا حسین
در هم تنیده عشق تو و ماجرای من
من زنده ام به شوق حرم... کربلا... حسین
سید! نگاه رحمت زهرا مبارکت
دیدار پرحلاوت مولا مبارکت
"در پای دمبهدم گهر از دیده بارمت"
ای مغتنم! برو به خدا میسپارمت
✍🏻«امیرحسین پورعزیز»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
🔻رجایی ثانی
بر سینه ی تو، مدال، زرین شده بود
با نام رضا (ع) کام تو شیرین شده بود
بوسیدن پیشانی تو یعنی که،
ای عشق، شهادت تو تضمین شده بود
✍🏻«محمدسینا برنده»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
عمری جهاد کرد و در آخر شهید شد
چون برف در سیاهی شب، روسپید شد
یک شب میان بارش باران و کوه و مِه
یک شب میان همهمه ها، ناپدید شد
عمری گذاشت پای درختان انقلاب
در هر غروب خسته ی ما، او نَوید شد
چون کوه با صلابت و چون سرو، استوار
چون نور در میانه ی ظلمت، اُمید شد
یک روز با عشایر و روزی کنار سدّ
در قفل های بسته ی ما، شاکلید شد
یک شب میان روضه مادر (س) به خواب رفت
او مثلِ حاج قاسم ما شد، شهید شد
✍🏻«عارفه کوچکیزدی»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
اهل دنیا را خیال مرگ حتی می کُشد
عاشقان با مرگ اما زنده تر خواهند شد
✍🏻«محمدحسین ملکیان»
📌کاری از رسانه بافتار
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
بر دشت های غم زده باران مبارک است
باران به ایل و تیره ی انسان مبارک است
تنها علاج مرگ یقینا شهادت است
از مرگ اگر شدیم گریزان مبارک است
آغاز عشق نقطه ی پایان جسم هاست
آغاز عشق بازی با جان مبارک است
ایمان بیاوریم به فصل رها شدن
این فصل بر اهالی ایمان مبارک است
ای زندگان که پیش خدا یرزقون شدید
رزق بسیط وعده ی قرآن مبارک است
ما و پیاله های تهی ایهاالعزیز
یک قطره نیز باده ی احسان مبارک است
بر ما که مانده ایم نه،بر پر کشیدگان
پرواز دسته جمعی یاران مبارک است
✍🏻«علی زارعی رضایی»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
اخبار وهمآلوده و اخبار در مه
پیچیده آواز غمی انگار در مه
ای دشتها! کو رد پای رود در برف؟
ای کوهها! کو رد پای یار در مه؟
دیماه را من پیش از این یخ کرده بودم
اردیبهشتم گم شده اینبار در مه
از لابلای صخرهها داغی شکفته
گل کرده یک اندوه بیتکرار در مه
چشم و دلت روشن که تا این شب شود صبح
فانوس میماند فقط بیدار در مه
تاریک اگر بودی، «هوالنور» ی بگو باز
تا روشناییها قدم بردار در مه
سیمرغ من! برخیز از خاکستر رنج
ایران من! برخیز از آوار در مه
✍🏻«فاطمه عارفنژاد»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
پر از تو ایم، پراکندهای هوایت را
سپردهای به پرنده غم صدایت را
به ابر و ماه و درختانِ دائما به قنوت
سپردی اشک و نماز شب و دعایت را
چگونه بود که اینقدر گرم و گیرا بود؟
به گوش ما بچشان لحن ربنایت را
برای اینکه به ما راه را نشان بدهی
به جا گذاشتی ای رود، ردّ پایت را
چقدر مثل رجایی چقدر باهنری
به ما نشان بده ایمان آشنایت را
غبار روبی دریا و کهکشان بودی؟
بیا بیا بتکان غربت عبایت را
به قلهها که رسیدی، رها شدی، آری
چگونه شرح دهم اوج ماجرایت را؟
به جز صلابت و خدمت نبود در کارت
نبود، هرچه که گشتیم عکسهایت را
چقدر جای تو خوب است، هیچکس اما
برای ما نگرفته هنوز جایت را...
✍🏻«عاطفه جوشقانیان»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
ماییم و پی حادثهای دربهدریها
هر لحظه خبر میرسد از بیخبریها
دل طاقت این داغ جگرسوز ندارد
برگرد و رهامان کن از این خونجگریها
برگرد که ما خاطرهٔ خوب نداریم
از آن شب تاریک و از آن بیپدریها
همصحبت ما بودی و هرگز نشنیدی
اخبار وطن را فقط از دور و بریها
در سیل بلاها عوض کاخنشینی
دیدیم تو را خاکنشین با کپریها
دیدیم صفای تو و صافی تو، وقتی
خون بود دل ملتی از حیلهگریها
✍🏻«حسن زرنقی»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
هرچه صدا کردیم: "ابراهیم! "
اسم تو حتی برنگشت از کوه
آنقدر روحت بیقراری کرد
جسم تو حتی برنگشت از کوه
اردیبهشت اردیجهنم شد
هر صفحهی تقویم را سوزاند
این بار آتش سرد شد اما
وقتی که ابراهیم را سوزاند
گشتیم دنبال پر و بالت
گفتند دیگر وا نخواهد شد
جز بالگرد سوخته چیزی
پیدا نشد، پیدا نخواهد شد
تو کوه دردی بودی و رفتی
ای کوه درد! ای کاش برگردی
آن بالگرد ای کاش برگردد
با بالگرد ای کاش برگردی
چشم انتظار دیدنت گشتند
حتی شهیدان خدایی هم
آن سو "بهشتی" بیقرار تو
آن سوتر انگاری "رجایی" هم
این ملت تنها تو را دیروز
در شادی و غم انتخابت کرد
ای انتخاب مردم ایران!
حالا خدا هم انتخابت کرد
✍🏻«رضا یزدانی»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran
ضیافت افطار امسال، اولین و آخرین مواجهه حضوریام با رئیسجمهور بود. چیزی که در کل مراسم دیدم، صبر و بردباری و سعه صدر بالای شان، در برابر صحبتهای تند و تیز انتقادی هنرمندان و بیان توقعات و مطالبات ایشان بود. با دقت نکات هر سخنرانی را یادداشت میکردند و حتی با وجود گفتن اذان، نشستند تا آخرین نفر هم صحبت کند. نیم ساعت از اذان مغرب گذشته، مراسم تمام شد و کمکم رفتیم برای نماز و افطار، اما از دور میدیدم که عدهای همچنان دور ایشان را گرفتهاند برای بیان درخواستها. بعد از افطار هم وضعیت همین بود. نمیدانم آن وسط بالاخره رسیدند افطارشان را باز کنند یا نه. اما همچنان وسط جماعت ایستاده بودند و به درددلها و اعتراضها گوش میکردند؛ همان طور مشتاق و با حوصله، بدون کمترین اخم و خستگی...از رئیسجمهورهای قبلی، ضیافت یکی دیگر هم دعوت شده بودم که اصلا نگذاشتند سوای تریبون و میکروفن، با ایشان چهرهبهچهره بشویم که حرف هم بزنیم! من نمیدانم بقیه رئیسجمهورهای ایران و دنیا چطورند و چطور رفتار میکنند، اما عقلم، دلم و منطقم میگوید کسی که مشتاق میایستد تا آخرین کلمه تند و تیز انتقادی یا درددلهایت را بشنود، از خرد و فهم بالایی برخوردار است که میفهمد خوب گوش دادن به "هنرمند جماعت" خود، نیمی از حل مشکل است! و من این وجه انسانی را در ایشان بسیار پررنگ دیدم و در تمام طول آن دیدار در ذهنم بود ای کاش یکی که رفت پشت تریبون، در کنار تمام انتقادات و مطالبات اهالی حوزه مظلوم فرهنگ و هنر؛ که انصافا به حق هم هست، این را هم بگوید که:"در هیچ دورهای، اهتمام و تلاش برای پیگیری و رفع مشکلات، و تعامل نزدیک و دوطرفه با اهالی قلم و هنر، به اندازه این دوره نبوده. ما اینها را میفهمیم و قدردانیم..." اما میسر نشد. خدایش بیامرزد که در کنار تمام نقاط ضعف و قوت که طبیعت هر انسانی است، غرور و تفرعن مرسوم پرزیدنتها را نداشت و صادق و صمیمی بود. همین...
✍🏻«وجیهه سامانی»
#عزیز_جمهور #شهید_جمهور
http://eitaa.com/MajmaNasheran