مَڪـرُوبْ
-
- عمریہ پیش تو حاجتامو آوردم . .
- خودم رو به دست ِرقیہ سپردم !
- یعنی میشہ بازم
ضریحت رو آغوش بگیرم ؟ (:
اَللَّهُمَّاغْفِرْلیالذُّنُوبَالَّتیتُحْرِمُنی الْحُسَیْݧ
-خدایاگناهانیکھمرا ؛
ازحسینعلیهالسلام محروم میکندببخش ..
مَڪـرُوبْ
-
مـآدرشھیـدآرمـٰانعلۍوردۍ
تـومعراجمیگفـت:
- آرمـٰانیادتہهمیشـہمداحـۍغریـبگیر
آوردنـتروگوشمیڪردۍ؟!
‹دیدۍآخرشغریـبگیـرآوردنـتمـٰادر...💔🕊؟›
#آرمان :))
هدایت شده از ناجـــــیِ خیــــــال🤍
احساس میکنم یه پیرمردم که بچه هاش جلوی فامیل دسش انداختن ..
مَڪـرُوبْ
احساس میکنم یه پیرمردم که بچه هاش جلوی فامیل دسش انداختن ..
حسهیهقلبِفشردهدستایکسانیکه
قلبتبخاطرهاونامیزد؛
والاندیگتمایلبهزدننداره .