"آنگاه هدایت شدم"
📚قسمت دویست و چهاردهم :
💠علت شیعه شدن/نزاع فاطمه و ابوبکر:
ابن ابى الحديد معتزلى در شرح نهج البلاغه اش مى گويد:
روزى عايشه و حفصه بر عثمان-در دوران خلافتش-وارد شدند و از او خواستند كه ميراثشان را از پيامبر «ص» تقسيم نمايد.
عثمان تكيه داده بود، ناگهان نشست و رو به عايشه كرده گفت: -تو و اين زن كه اينجا نشسته، يك اعرابى كه از نادانى با ادرارش خود را مى شويد، آورديد و شهادت داديد كه پيامبر «ص» فرموده:
«ما گروه انبياء ميراثى از خود باقى نمى گذاريم» پس اگر راست است كه پيامبر، وارثى ندارد، شما اكنون چه مى خواهيد؟
و اگر رسول خدا مى تواند وارث داشته باشد، پس چرا حق فاطمه را منع كرديد؟
ازاين رو عايشه از پيش عثمان بيرون رفت درحالى كه فرياد مى زد:
«كفتار پير را بكشيد كه كافر شده است»!!
٣-علي سزاوارتر به پيروي است
از انگيزه هايم براى تشيّع و رها كردن شيوۀ پدران و نياكانم، سنجش عقلى و نقلى ميان على بن ابى طالب و ابو بكر بود.
و همان گونه كه در بخشهاى پيشين بحث يادآور شدم، تكيۀ من بر اجماعى است كه مورد توافق سنى و شيعه باشد.
و در كتابهاى هر دو گروه كنكاش كردم، اجماع و اتّفاقى نديدم جز بر على بن ابى طالب چرا كه سنى و شيعه بر امامتش، وحدت نظر دارند و اين از متن سخنان و نوشته هاى هر دو گروه به اثبات رسيده است، درحالى كه امامت ابو بكر را تنها يك گروه از مسلمانان، اقرار دارد، و قبلا ذكر كرديم كه عمر دربارۀ بيعت با ابو بكر چه سخنى گفت. همچنين...
ادامه دارد...
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
#استاد_قرائتی میگن:
بگو: خدایا خیر بده!
نگو اینو میخوام، خدایا این دختر نصیب پسر من بشه... این پسر نصیب دختر من بشه... این شغل، این ماشین و ... رو میخوام!
به خدا نگو، چه و چه...
بگو خدایا «خیر» بده!
قرآن یک آیه داره، میگه: گاهی وقتها یک چیزی رو خوب میدونی ولی به ضررته! خیال میکنی خیره اما به ضررته
خیر از خدا بخواید... 💛
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
💢 استمرار عذر پس از تیمم بدل از غسل
💠 سوال:
کسی که وظیفه اش تیمم بدل از غسل است و تا مدتی آب برای او ضرر دارد، آیا برای هر نماز واجب باید تیمم کند یا یک مرتبه تیمم برای آن مدت، کافی است؟
✍🏻 پاسخ:
کسی که وظیفه اش تیمم است، تا زمانی که عذرِ مجوزِ تیمم (در فرض سؤال: ضرر) برطرف نشده است و حدثی مانند ادرار، خواب و... از او سر نزده است، همان تیمم، کافی است؛ ولی اگر حدث اصغر از او سر زد، بنابر احتیاط واجب (برای اعمال مشروط به طهارت) باید مجددا بدل از غسل، تیمّم کند و وضو هم بگیرد و اگر از گرفتن وضو هم معذور باشد، تیمّم دیگری نیز بدل از وضو انجام دهد.
🔺 بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
AUD-20220713-WA0026.
2.85M
🍃قدم دوم در غدیر شناسی
🎙️ حجت الاسلام و المسلمین محرابیان
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
●☜ #کــــــــــبــزرگــانـــــلام☟
⤵️برملا نشدن گناهان
💠🔹حاج شیخ حسنعلی نخودڪی میگویند:
پیامبر صلی الله علیه میفرمایند:
🔸هر ڪس بخواهد ڪـه خداوند اورا بـه ڪارهای زشت وناپسند موفق ندارد و نامـه معاصیش را بر ملا نسازد پس از هر نماز این ذڪر را بخواند:
🍃اللَّهُمّ إِنّ مَغفِرَتِڪَ أَرجی مِن عَمَلی وَ إِنَّ رَحمَتِڪَ أَوسَعُ من ذَنبی
🍃اللَّهُمَّ اِن لَم أَڪُن أَهلاً أَن أَبلُغَ رَحمَتُڪَ،فَرَحمَتُڪَ أَهلٌ أَن یَبلُغنی لأَنَّها وَسِعت ڪُلَّ شَیءٍ بِرَحمَتِڪَ یا أَرحَم الرَّاحمینَ
📗معراج السعادة، صفحه۶۸۴
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
*🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊*
*مهربانے و فداڪارے...*🌙
*شهید حجت باقری*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۳ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: فارس،فراشبند
محل شهادت: سوریه
*🌹همرزم← چند روزی میشد با سر و وضع گلی میومد به اتاق؟؟؟🍁 وقتی میپرسیدم کجا بودی؟؟؟ فقط لبخند میزد.(: میدانستم از گفتن موضوع خودداری می کند.🍂چند روزی این ماجرا تکرار شد تا اینکه یک شب که شیفت بودم گاه و بیگاه خوابم میبرد و چرت میزدم⚡ که یک لحظه متوجه شدم سایه ای از جلوی چشمانم رد شد‼️ وسوسه شدم و سایه را تعقیب کردم، دنبالش رفتم دیدم حجت مشغول نظافت حیاط و سرویسهای بهداشتی است.‼️ خجالت کشیدم و دویدم سمتش، خواستم ادامه کار را به من بسپارد،🍂 گفتم شما فرماندهی این کارها وظیفه ماست که نیروی شما هستیم،🍃جواب داد کاری که برای رضای خدا باشد جایگاه انسان را تغییر نمیدهد من این کار را دوست دارم،🌙 چون می دانستم بچه ها اجازه انجامش را نمیدهند🥀قبل از نماز صبح و توی تاریکی انجام می دهم.🍃 از خودم خجالت کشیدم، سرم را پایین انداختم🥀و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری»🌙 فرمانده پایگاه بود اما با کارگرا کارگری میکرد🍁 توی ساخت ساختمون کمشکون میکرد🪜 کارگرا میگفتن که ما نمیدونستم آقا حجت فرمانده هست🥀و میگفته من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم و غذای خودشو به ما میداد و میگفت من با نون خالی هم سیر میشم🥀واقعا شهادت حقش بود💫و عاقبت هم در سوریه با اصابت ترکش خمپاره🥀 آسمانی شد*🕊️🕋
*شهید حجت باقری*
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرجهم
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت سی ودوم:زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد!
💎جوان بودم و نپخته. گاهی آدم حرفایی می زنه و بدون اینکه به عواقبش فِکر کنه، کاری می کنه که ممکنه تموم هستی خودشو بیهوده به خطر بندازه. منم مثلاً میخواستم یه جوری رو بعثیا تاثیر بذارم و بقول معروف ارشادشون کنم. حرفی از زبونم پرید که نزدیک بود بیهوده سر خودم و عده ای دیگه رو بباد بده.
💎مقداری عربی کتابی بلد بودم و کم و بیشی از حرفای اونا رو میفهمیدم و بزحمت چند کلمه ای ام می تونستم صحبت کنم. بعثیا مرتبا از لفظ#مجوس استفاده می کردن و به ما می گفتن فرس المجوس. میخواستم یه جوری حالیشون کنم که اینجور نیست و ما دو ملت مسلمونیم و حتی اهالی بعضی شهرای مرزی ما رابطه ی خویشاوندی با هم دارن و قبل از انقلاب رفت و اومد صمیمی با هم داشتن و هر کدوم از ما احتمال داره اقوام و نزدیکانی تو کشور دیگه داشته باشیم.
💎این بود که دست و پا شکسته به یکی از عراقیا گفتم که ما مجوس نیستیم و دو ملت مسلمان و برادریم که رابطه ای خویشاوندی با هم داریم و خود من اقوامی در بغداد دارم که سالها قبل رفتن اونجا و ساکن هستن. تا این حرفا رو زدم حساس شد و رو کرد به یکی دیگه گفت این احتمالا نفوذی و از نیروهای معارض عراقی باشه. اصلا فکرشو نمی کردم این برداشت از صحبتام بشه! در جا خشکم زد .عجب غلطی کردم. اگه ببرن زیر شکنجه و مجبورم کنن اقواممو تو عراق لو بدم، اون وقت سر اون بیچاره ها چی میاد؟
💎تو دلم#هزار_لعنت به خودم فرستادم که آخه این چه حرفی بود زدی. بذار شب و روز هی بگن مجوس و مشرک. ساکت شدم و تو دلم#متوسل شدم به اهل بیت(ع)که بخاطر اون بیچاره ها هم که شده این نگهبان عراقی چیزی نگه و ماجرا کِش پیدا نکنه. نمی دونم چه اتفاقی افتاد. ولی خدا رو شکر اونم ترتیب اثر نداد و مشکلی پیش نیومد، ولی تا چند روزیکه بصره بودم تو دلم آشوبی بود و همش خودمو سرزنش میکردم و البته درس عبرتی برام شد که بیجا هر حرفی رو به زبونم جاری نکنم...
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت سی و سوم:غم و شادی
🍂شکمم از گشنگی به پشتم چسبیده بود. تو تموم#شش_شبانه روز گذشته فقط دو وعده چیزِ مختصری خورده بودم. یه بار#روز_سوم که تو خط مقدم عراقیا مقداری نون و کنسرو به من دادن و تو این سه روزِ اسارت هم فقط یه بار اونم قاچاقی یکی از سربازا که مقداری دل رحمتر بود پنهونی یه تکه نون کوچیک بشکل ساندویچ با دوتا کوفته داخلش، دستم داد بود و با اشاره به من گفت که سریع بخورم تا کسی متوجه نشده و منم با حرکت سر ازش#تشکر کردم. این تنها غذایِ من تو#سه_شبانه روز اسارت و تنهاییم تو بصره بود. البته خدا رو شکر آب در اختیارم بود وازین بابت مشکلی نداشتم.
🔻 بچه ها اومدند
🍂#روز_سوم با تنهایی سپری شد و#شب_چهارم در باز شد طبق معمول خودمو برای یه کتک و بازجویی دیگه آماده کردم، ولی برخلاف معمول با صحنه متفاوتی روبرو شدم. هشت نفر از بچه بسیجیا رو در حالی که با کابل می زدن آوردن تو اتاق. ای کاش هرگز چنین صحنه هایی رو نمیدیدم. خدا نشناسا مثل یه عده کفتارِ گشنه افتاده بودن به جون اون طفلکیا و می زدن در حالیکه چند تا از بچه ها لت و پار و زخمی بودن.
🍂بعد از یه کتک کاری مفصل رفتن و درو پشت سرشون بستن. نمی دونستم خوشحال باشم یا ناراحت. احساس دوگانه عجیبی بین غم و شادی داشتم. از طرفی تو اون دیار غربت و وحشت از تنهایی دراومده بودم و بعد از#شش_شبانه_روز (سه روز میون آتش دو طرف و سه روز اسارت)چشمم به جمال گل پسرای نازنین وطن روشن شد و مایه خوشحالی بود و از طرفی از اینکه جمعی از بهترین فرزندان ایران اسلامی تو چنگال این جلادای بی رحم گرفتار شده بودن و اینجور بی رحمانه شکنجه میشدن ناراحت بودم و موقتا غمِ اسارت خودم از یادم رفت و دلم بحال اونا سوخت. درک میکردم الان چه حالی دارن.
🍂با رفتن بعثیا گپ و گفتگو بین من و بچه ها شروع شد و من توضیحات مختصری از وضع و اوضاع و نحوه بازجویی و برخورد بعثیا حین بازجویی رو براشون شرح دادم و از وضعیت جبهه و عملیات و نحوه اسارتشون پرسیدم و چیزایی دستگیرم شد...
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش_گل_دکوراتیو 🌹🌺
تزئین دیوار و پرده با گلهای دکوراتیو
••———*💕*~💕~*💕*———••
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
#نماز_شب
🔺 گاهى گناهان و دروغ ها، سبب محرومیّت انسان از نماز شب مى گردد و شیرینى عبادت و نیایش، از انسان گرفته مى شود.
در حدیث است: «اِنّ الرَّجُلَ لَیَكْذِبُ الْكِذْبَة فَیُحْرَمُ بِها عَنْ صَلاةِ اللَّیْلِ» (نورالثقلین، ج۳، ص۲۰۴) گاهى كسى دروغ مى گوید، و به همین سبب از نماز شب محروم مى شود.
انسان، با تداوم نماز شب و تهجّد و عبادت هاى شبانه، مى تواند به مقامى از كمال و صفاى نفس و قرب به خدا برسد كه چشم و گوش و دستِ خدایى پیدا كند (جز حق نبیند، جز حق نشنود و جز حق، عمل نكند) و به آنجا برسد كه هر دعایى كند، مستجاب گردد. (ثواب الاعمال، ص۸۸)
📚 پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
#شهیدانه
✅حالا بذار یکم بی نمازها نماز بخونن!
✍بهش گفتم :پسرم تو به اندازه کافی جبهه رفتی، دیگه نرو! دفاع از انقلاب و ولایت فقط مال تو نیست بزار بقیه هم سهمشون رو ادا کنند.
چیزی نگفت و یک گوشه ساکت نشست.
فردا صبح که خواستم نماز بخونم اومد جانمازم رو جمع کرد و گفت :بابا جان شما به اندازه کافی نماز خوندی حالا بزار یکم بی نمازها نماز بخونن. خیلی زیبا منو قانع کرد که دفاع از ولایت سهمیه بردار نیست .دیگه حرفی برای گفتن نداشتم رفت شهید شد پیکرش هم برنگشت اما سربلندم پیش رهبرم.🍃
#شهید_مدافع_حرم_رضا_حاجیزاده
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8
✨﷽✨
🔴کرامت عجیب حضرت امام رضاعلیه السلام در شفای بیمار آلمانی
🌼خاطره ای بسیار زیبا و خواندنی از خادم امام رضا(علیه السلام)
💠برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضاعلیه السلام با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع) برگزار شد.
✍در این برنامه، هر یک از خادمان به ذکر خاطرهای از روزها و شبهای حضور خود در حرم پرداختند. یکی از آنها خاطره بسیار زیبا و تکان دهندهای را بازگو کرد که ناخودآگاه اشک را از چشمان هر مسلمان و غیر مسلمانی جاری میکرد.وی خاطره خود را این گونه روایت کرد: در یکی از شبها، متوجه سروصدایی در یکی از بخشهای نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود.موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید....
بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانوادهای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانوادهام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم.آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، امامهشتم شیعیان است که حرم آن در مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین آلمان رو به #حرم بایستید و از ایشان طلب شفا و درمان کنید.
گفتم اما من #مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به #همه کمک میکنند. در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: "ای آقایی که من شما را نمیشناسم اما میگویند به همه کمک میکنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کردهاند... از شما میخواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید".۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت "سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است".با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه میرود. باورم نمیشد...!!!
گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد. با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت "از جایت بلند شو" گفتم من بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمیتوانم بلند شوم.گفت "شما میتوانی حرکت کنی، بلندشو...پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو".پسرم میگفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و میتوانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم. پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمدهام تا مبلغی را که نذر کردهام به حرم تحویل دهم.
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
https://chat.whatsapp.com/EyPamMSGHoN6bCdViRV62B