#مکیال_المکارم 🔴شناخت و معرفت نسبت به امام زمان ارواحنافداه 📍قسمت یازدهم ✅ ادامه ویژگیهای امام زمان ارواحنا فداه که موجب وجوب دعا برای ایشان است. 💠اباحه(و اجازه تصرف در)حقوقی که از آن حضرت در دست ماست ▫️روایتی از امام صادق در کافی هست که فرمودند: به تحقیق که تمام زمین برای ما است و هر چه خداوند از آن برآرد همه از برای ماست. هر آنچه از زمین در دست شیعیان ما هست، بر آنها حلال است تا هنگامیکه قائم ما بپا خیزد و مالیات آنرا از آنان بگیرد و زمین را در دست ایشان واگذارد و آنچه در دست غیر شیعیان است، هر سودی که از آن ببرند بر آنها حرام است و هنگامیکه قائم ما بپا خیزد، زمین را از دستشان بگیرد و آنها را به خواری از آن بیرون راند. 💠استنصار ویاری خواستن آن حضرت ▫️در توقیعی که آن حضرت به شیخ مفید نوشته اند، آمده: ما نظر خود را از شما برنمی گیریم ( که به حال خود وا بمانید) و فراموشتان نمی کنیم، اگر چنین نبود، گرفتاریها شما را پای می انداخت و دشمنان شما را از بین می بردند. 💠امنیت راهها وشهرها با ظهور آن حضرت ▫️در بحار الانوار از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند: هرگاه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، به عدالت حکم می کند. و در زمان او ستمگری برچیده می شود و بوسیله آن حضرت، امنیت در راهها برقرار می شود و زمین برکاتش را برمی آورد و هر حقی به حقدار می رسد.... 💠احیاء و زنده کردن دین خدا 💠و اعلای کلمه الله در دعای ندبه می خوانیم: ▫️ این محیی معالم الدین واهله ▫️کجاست آنکه نشانه ها و آثار دین و اهل دین را زنده کند؟ و در بحار الانوار آمده است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: نهمین آنها قائم خاندان و مهدی من است.البته بعد از غیبتی طولانی ظاهر خواهد شد و دین خدا را آشکار خواهد کرد و با کمک الهی حمایت و بوسیله فرشتگان خداوند، یاری خواهد شد. پس زمین را از عدل وداد پر کند، چنانکه از ستم و بیداد پر شده باشد.... ◀️ ادامه دارد.... 📚منبع: مکیال المکارم ▫️ما جان به کفان منتظر دلداریم از یاس و رکود و کاهلی بیزاریم ▫️مشتاق حضوریم و مهیای قیام همواره مطیع و هر زمان بیداریم 📍با مرور کتاب مکیال‌المکارم با ما همراه‌باشید. #امام_زمان #ام_البنین #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج #کلاس_مهدویت

༻🖤༺ قدم اگر خمید ،فدای سر حسین جانم به لب رسید ،فدای سر حسین ام البنینِ سابقِ این شهر عاقبت، شد مادر شهید ،فدای سر حسین... #ام_البنین #امام_زمان #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

ای مادر ابالفضل... 🎤 کربلایی حمید علیمی #شور 🏴 وفات حضرت #ام‌البنین #امام_زمان #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

📌 مادرماه🌙 ▪️ خوب است مادر شبیه شما باشد، ✨🕊سرباز آماده کند برای میدان، برای هم‌قدم شدن با امام زمانش. آن وقت دنیا پُر می‌شود از شهامت و عشق، پُر از علمدار. 🔘 حضرت #ام_البنین #امام_زمان #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

❤️ #امام_علی علیه السلام فرمودند: 🍃 ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ، ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺻﻔﻰ ﺍﺯ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺻﻒ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ. 📚ثواب اعمال و عقاب اعمال #امام_زمان #ام_البنین #نماز_اول_وقت #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

ابوذر از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پرسید : «چه می فرمایید درباره مردی که به سود خود[وبرای خدا] کارمی کند، امامردم اورا دوست می دارند؟» فرمود: «تلک عاجل بشری المومن»  « آن بشارت زودهنگام(قبل از ورودبه بهشت) برای مؤمن است». صدوق، معانی الاخبار، ص٣٢٢. #ام_البنین #امام_زمان #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

🥀از توسل به حضرت ام‌ّالبنین سلام‌الله‌علیها و استمداد از ایشان، تا فتح قلّه‌ی کرامت... وفات حضرت #ام‌البنین سلام‌الله‌علیها ✅ حتما وقت بذارید و گوش کنید #ام_البنین #امام_زمان #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

آیت الله بهجت(ره) 🌷🌱برای چشیدن مزه هر نماز ، بعد از هر نماز، در سجده بگو: 🦋«الهی اَذِقنی حَلاوَةَ ذِکرِکَ وَ لِقائَکَ وَ الحُضُورَ عِندِک» ❄️💫خدایا شیرینی یاد و دیدار و حضور نزد خودت را به من بچشان. #ام_البنین #امام_زمان #نماز_اول_وقت #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

#پادکست| اثر نیت‌ مادران در سرنوشت فرزندان حضرت ام‌البنین(سلام الله علیها) چه نیّت‌هایی کردند؟ هر چه شما می‌بینید در عظمت وجود مقدّس اباالفضل العباس(علیه السلام)، برای نیّت‌های مادرشان حضرت ام‌البنین(سلام الله علیها) است. 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان #ام_البنین #امام_زمان #اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻 #مهرومهتاب پارت۱۴۸ نویسنده:ت،حمزه لو با خوشحالی گفتم:"خیلی ممنون که اومدی،واقعا فکر نمیکردم بیای." همانطور که سرش پایین بود خندید و جواب داد:"فقط به خاطر تو اومدم." در پوست خودم نمیگنجیدم.حسین آهسته صدایم کرد و پرسید:"مهتاب......تو به خاطر من روسری سرت کردی؟!" سرم را تکان دادم که لبخندی از عمق وجود زد و گفت:"خیلی ازت ممنونم،امیدوارم لایق این همه تغییر مثبت در تو باشم." باشنیدن صدای مادرم که صدایم میزد،به حسین نگاه کردم و گفتم:"حسین....برای شام نمی مونی؟!" با مهربانی خندید و گفت:"اگه اجازه بدی دیگه برم." با اینکه دلم میخواست حسین کنارم باشد ولی دوست نداشتم در جمعی بماند که احساس خوبی ندارد،باحسین خدا حافظی کردم و به داخل خانه رفتم.از پشت پنجره پدر و سهیل را دیدم که با رویی گشاده حسین را بدرقه کردند و دعا کردم که مهرش بیش از پیش به دل خانواده ام بنشیند. نیمه شب بود و مهمانها کم کم میرفتند،لیلا هم خداحافظی کرد و رفت که پرهام به سمتم امد و با ناراحتی گفت:"با ریشوها میپری مهتاب خانوم!!!" با حرص گفتم:"تو مأمور ثبتی؟؟" با تعجب پرسید:"ثبت چی؟!" با عصبانیت جواب دادم :"ثبت پرواز!!" و بعد رو از پرهام برگرداندم و به سمت آشپزخانه رفتم. وقتی همه رفتند ساکت و غمگین به سالن که حسابی به هم ریخته و کثیف بود نگاه میکردم.مادرماز فرط خستگی روی مبل دراز کشیده بود و طاهره خانوم مشغول تمیز کردن اتاقها بود.به آشپزخانه رفتم تا لیوان آبی بخورم و به اتاقم بروم که پدرم را در حال چای خوردن دیدم. با دیدن من پرسید:"مهتاب....این آقای ایزدی حزب اللهیه؟!" با خستگی گفتم:"چطور مگه؟" با خنده گفت:"آخه هم زودی در رفت هم تو اون زمانی که اینجا بود یه لحظه هم سرش رو بالا نیاورد!!" با بی حوصلگی جواب دادن:"من چه میدونم پدر من،خسته ام میرم بخوابم ،شب بخیر" و فوری به طرف اتاقم رفتم تا پدرم سوال دیگری از من نپرسد. صبح با صدای زنگ تلفن از جا پریدم،خواب الود گوشی را برداشتم که صدای حسین به گوشم رسید:"سلام،مهتاب بابات بیداره؟؟!" خواب از سرم پرید،پرسیدم:"بابام!!!!چیکارش داری؟" خیلی جدی گفت:"کارش دارم،میخوام باهاش صحبت کنم!" گفتم:"در مورد چی؟!" فوری گفت:"حالا بعدا میفهمی.بیداره یانه؟!" نگاهی به ساعت انداختم و گفتم :"دیشب خیلی همه خسته بودن و دیرم خوابیدن،هنوز خوابن،میخوای بیدار شد بگم بهت زنگ بزنه،خونه ای؟؟" حسین جواب داد:"آره،امروز خونه هستم،باشه منتظرم." 🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻