فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن کمیک
بچه کشاورزی که سردار دلها شد
🔹به مناسبت ۱ فروردین، تولد
❣شهید حاج قاسم سلیمانی ❣
🇮🇷
#سردار_دلها
#عید_نوروز
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🔰من آموخته ام :
🌀ساده ترین راه برای شاد بودن،
دست کشیدن از گلایه است...
🔰من آموخته ام :
🌀تشویق یک آموزگار خوب،
می تواند زندگی شاگردانش را دگرگون کند...
🔰من آموخته ام :
🌀افراد خوش بین نسبت به افراد بدبین٬
عمر طولانی تری دارند...
🔰من آموخته ام :
🌀نفرت مانند اسید،
ظرفی که در آن قرار دارد را از بین می برد...
🔰من آموخته ام :
🌀بدن برای شفا دادن خود توانایی عجیبی دارد،
فقط باید با کلمات مثبت با آن صحبت کرد...
🔰من آموخته ام :
🌀اگر می خواهم خوشحال باشم،
باید سعی کنم دل دیگران را شاد کنم...
🔰من آموخته ام :
🌀اگر دو جمله ی «خسته ام» و «احساس خوبی ندارم» را از زندگی حذف کنم، بسیاری از بیماری ها و خستگی ها برطرف می شوند...
🔰من آموخته ام :
🌀وقتی مثبت فکر می کنم ،
شادتر هستم و افکار مهرورزانه در سرم می پرورانم...
💥و سرانجام اینکه من آموخته ام :
«با خدا همه چیز ممکن است...»💥
تمام لحظاتتون خدایی🌷🌱
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
✅ قرار همیشگی مشارکت در طرح فرزندان غدیر (حمایت از درمان زوجهای نابارور)
🔸️ لطفا کمک های خود را برای مشارکت در این طرح
🔹️ به کد دستوری :
# 10 * 6655 * ( بدون سقف واریز )
یا
# 3131 * 780 * (بدون نیاز به اینترنت)
🔹️ و یا توسط شماره کارت :
5859 8370 0006 4010
🔹️ و یا به وسیلهشماره شبا :
IR 8201 8000 0000 0023 1035 3054
بنام کانون فرهنگی حضرت خدیجه ( علیها السلام ) واریز نمایید و به شماره ۰۹۱۰۱۵۷۱۷۱۱ پیامککنید.
#مشارکت
#قالب_دوم
#فرزندان_غدیر
💠 @samtekhoda3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض رهبر انقلاب در هنگام سلام به محضر امام زمان (عج) در ابتدای سخنرانی نوروزی
#عید_نوروز
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
▫️نگاه کن! ترنّم کوثر بر لبهای حسین علیهالسلام جاری است.💦✨
چقدر شمیم یاس دارد این دختر!
لبخندش کار خندههای مادر را میکند برای عمهجانش.
اما آینه ،کوچک و بزرگ ندارد...
"فاطمه" اگر باشی، دنیا تنگ است برای لبخندت!
❤ پژواک خندههایت تنها در روزگار ظهور طنینانداز خواهد شد.
✨🤲🏻🌹 الهی بحقّ رقیّه سلاماللهعلیها، عجّل لولیک الفرج...
#گرافیک_مهدوی
#حضرت_رقیه_س
#میلاد_حضرت_رقیه
@oshaghroghaye_۲۰۲۲_۰۳_۲۱_۱۸_۰۰_۳۲_۸۱۵.mp3
5.53M
🔈 #سرودبسیارشنیدنی
🎧 هـمـه دنیای حـسـیـن
🎤 حاج حسین سیب سرخی
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#عطرنماز 💞🌻💞
#خدایا_وقت_اذان_استو
#لحظه_ی_اجابت_دعا 🤲
🌹 دلمان را به نور معرفت خودت روشن بفرما 🤲
🌷 در این لحظات روحانی دعا برای سلامتی و رفع مشکلات همه انسانها فراموش نشه..
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعای_فرج 🤲
#امام_زمان
#عید_نوروز
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#مهدےجان💚
🌷من شنیدم که شما فصل بهاری آقا
به دل خستهی ما صبر وقراری آقا
💞عمر آن قرن گذشت وخبری از تو نشد
هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟
🦋در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیم
غافل از اینکه شما اصل بهاری آقا
🌸راستی بی نفست حال که تحویلی نیست
چه شود سر به سر خسته گذاری آقا
🍃هفت سین، سین سرور قدمت کم دارد
زرد هستیم اگر سبز نباری آقا
#عید_نوروز
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💢نامت ای نامدارِ فروردين، زينتِ هفتسينِ خانه ماست.
به مناسبت یکم فروردین، سالروز تولد حاج قاسم سلیمانی
💔💔💔
#سردار_دلها
#عید_نوروز
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
#مهرومهتاب
پارت۱۸۷
در راه هر دو ساکت بودیم.سهیل نگران نگاهم میکرد و من حرفی برای گفتن نداشتم.میدانستم پدر و مادرم در جریان هستند و از مبلغی که توسط،سعیل برایم فرستاده بودند ،معلوم بود که خیلی نگرانند.
سهیل مرا به خانه خودشان برد.گلرخ میز شام را چیده و منتظر ما بود.کفگیری برنج در بشقابم کشیدم ،گلرخ با خنده گفت:«چقدر زیاد کشیدی!!»
با بی حوصلگی گفتم:«اشتها ندارم.»
سهیل یک تکه بزرگ گوشت مرغ در بشقابم گذاشت و گفت:«بخور مهتاب،از صبح سر پایی.»
تشکر کردم و با بی میلی شروع به خوردن کردم.
گلرخ همانطور که غذا میخورد گفت:«راستی؛خبر جدید رو شنیدی؟»
پرسشگر نگاهش کردم که ادامه داد:«پرهام داره زن میگیره.»
سهیل زیر لب گفت:«حالا چه وقت این حرفاس.»
با صدایی گرفته پرسیدم:«طرف کی هست.؟»
گلرخ خندید و گفت:«یه باربی!!»
متعجب نگاهش کردم که گفت:«اسمش هلیاس،انقدر ناز و ادا داره که نگو.همه خنده شون میگیره.باعشوه و ناز حرف میزنه و دائم سرش رو تکون میده و میگه نه ....مرسی!!»
ناخودآگاه از اداهای گلرخ خنده ام گرفت .گلذخ هم خندید و گفت:«هورااا....موفق شدم بخندونمت.»
سهیل هم خندید و گفت:«تو تو هر کاری که اراده کنی موفق میشی خانوم.»
آخر شب از سهیل خواستم که مرا به خانه خودم ببرد ،هرچه سهیل و گلرخ اصرار کردند که شب را همانجا بمانم قبول نکردم،هیچ جا مثل خانه خودم آرامش نداشتم.
وقتی در خانه را باز کردم همه چیز جای خالی حسین را فریاد میزد.جلوی تلوزیون نشستم و سعی کردم خودم را مشغول کنم اما بی فایده بود.صورت مظلوم حسین مقابل چشمانم بود و کنار نمی رفت.
تلوزیون را خاموش کردم.وضو گرفتم و سر سجاده ام نشستم.کتاب دعای قدیمی حسین را با احتیاط برداشتم و شذوع کردم به خواندن دعا.با زاری و التماس از خدا خواستم حسینم را شفا بدهد تا با آسایش سالهای سال کنار هم زندگی کنیم.آنقدر دعا خواندم و گریه کردم تا بلاخره قلبم پر از آرامش شد و همانجا کنار سجاده خوابم برد.
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻