فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝جاهلیت مدرن
🔸نشانه های اخرالزمان
#آخرالزمان
@fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر فوق العاده
دمنوش کُندر بر بیمار کرونایی ...
حتما ببینید...
#کرونا
@fatemiioon_news
🔴 همزمان با انفجار مهیب در صنایع موشکی #اسرائیل ؛
توئیت معنادار اکانت «کانال #سپاه پاسداران» ؛
واللّهُ عَزيزٌ ذُو انِتقام».(سوره مائده/۹۵)
@fatemiioon_news
✍سوال:چرا این همه بلاها و بیماریها و مشکلات و گرفتاری ها برای #شیعیان و مسلمین وجود دارد. مگر حضرت نفرمودند: ما شما را رها نمیکنیم؟
جواب این که: مقصود حضرت این نیست که در دنیا سختی و بلا و گرفتاری هایی مثل جنگ و زندان و سیل و زلزله و بیماری و فقر و امثال این ها دامنگیر هیچ کدام نمی شود. .خیر، این ها سنت ها و امتحان های خدا در دنیا هستند و دنیا با همین چیزها دنیاست، وگرنه بهشت بود و عالم آخرت. مقصود این است که آن بلاهایی را که باعث نابودی شیعیان و مومنان می گردد و آن ها را ریشه کن می سازد، از آنان دور می کنیم.
📚استاد عالی
@fatemiioon_news
🍃این شعر #سعدى به صورت افقی وعمودی یک جور خوانده میشود🍃
ز چهره، افروخته، گل را، مشکن
افروخته، رخ مرو، تو دیگر، به چمن
گل را، تو دیگر، مکن خجل، ای مه من
مشکن، به چمن، ای مه من،قدر سخن
🍃@fatemiioon_news
◾️ ربکا کوها قهرمان وزنهبرداری زنان اروپا اهل کشور لتونی، چندی پیش #مسلمان شد و از همه مردم خواست تا تصاویر #بیحجاب او را نشر ندهند.
@fatemiioon_news
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴
🌴🌴
🌴
سلام بر کریم ابن کریم
#عبدالله_ابن_الحسن 🌷
طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی
من باشم و در حسرت سقا بمانی🌷
من عبد تو بودم که عبدالله گشتم
نعم الامیری، عالی اعلا بمانی🌷
فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد
من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟! 🌷
قلبم، سرم، دستم همه نذر دو چشمت
من می دهم جان در ره تو تا بمانی🌷
آقا نبینم در ته گودال باشی
ای زینت دوش نبی بالا بمانی🌷
بالا نشینی و تو را پایین کشیدند
زیر لگدها زیر دست و پا بمانی🌷
به این آب فرات و خنده هایش
راضی شده لب تشنه در این جا بمانی🌷
با این که چندین عضو از جسم تو کم شد
تو تا ابد عشق دل زهرا بمانی🌷
✍حسین ایزدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@fatemiioon_news
🔆 متن شبهه :
⁉️از حالا با هجمه ی دشمن در مورد ماه رمضان و روزه نگرفتن به خاطر بیماری کرونا مواجهیم، لطف کنید بفرمایید نظر مراجع نسبت به روزه ماه رمضان چیست؟ و چه جوابی میتوان درمورد چنین شبهاتی داد؟
🔆 پاسخ شبهه :
1⃣ اینکه افراد غیر متخصص مروج روزه نگرفتن باشند و مردم را بدون استناد علمی از روزهداری بازدارند کار درستی نیست و وجهه شرعی ندارد، اگر این مطلب از زبان غیر متخصصین شنیده شود هیچ لزومی ندارد مورد توجه قرار گیرد. تا زمانیکه مضر بودن و آسیب رسانی روزه از زبان متخصص بیان نشود، وجوب و استحباب آن به قوت خود باقی است.
2⃣ اما اگر هر زمان نظر متخصصان براین بود که روزهداری، سلامتی روزهداران را به مخاطره میاندازد انجام این فریضه الهی نباید صورت گیرد. حتی اگر در امور واجب این نظر برای متخصصان امر محرز گردد و خوف ضرر برای مکلف ایجاد شود در نتیجه روزه واجب نیست اما تا به امروز هیچ متخصصی چنین صحبتی نداشته و وجوب و استحباب روزه به حال خود باقی است.
3⃣ نظر شما را به استفتایی که از محضر #مقام_معظم_رهبری شده است جلب می کنیم:
سؤال: بعضی از پزشکان که به مسائل شرعی ملتزم نیستند، بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع می کنند آیا گفته این پزشکان حجت است یا خیر؟
پاسخ: اگر پزشک امین نباشد و گفته او هم اطمینان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتباری ندارد و در غیر این صورت نباید روزه بگیرد.
پی نوشت:
اجوبه الاستفتائات مسئله748
#روزه
#ماه_مبارک_رمضان
@fatemiioon_news
#شهدای_ارتش
🎈پس از پیروزی انقلاب، در شرایطی که دشمنان کمین کرده انقلاب و به تبعیت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناک انحلال ارتش را سرداده بودند و ارتش در حساسترین شرایط حیات خود قرار گرفته بود، امام خمینی (رحمه الله علیه ) به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طی پیامی با قاطعیت هرچه تمامتر ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام یکپارچگی و وحدت ارتش فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرمودند و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند...
🌹 سید علی اقبالی دوگاهه در یکم آبانماه 1359 در یک ماموریت برونمرزی با عملیات موفقیت آمیز در راه برگشت، رادار راهبردی دشمن پرنده آهنین او را نشانه رفت و هواپیمای وی مورد اصابت موشک قرار گرفت. پرنده زخمی که خلبان جوان آن را به زحمت به 30 کیلومتری شرق موصل نزدیک مرز ایران رسانده بود، سقوط کرد و اقبالی با چتر نجات هواپیما را ترک کرد و به اسارت دشمن بعثی درآمد. خلبان دلیر ایران زمین بیشتر تلمبهخانهها و نیروگاههای برق عراق را از کار انداخته بود و طرحهای عملیاتی وی موجب شده بود تا صادرات 350 میلیون بشکه نفت عراق از کار بیفتد... صدام به خون این شهید تشنه بود و صدام دستور داد پس از دستگیری اقبالی بدنش را دو نیمه کردند. نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی دیگر در موصل عراق مدفون شد...
کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی سرلشگر خلبان، شهید سید علی اقبالی دوگاهه
🌹جنگاور بود، چترباز بود، دورههایی که یک رنجر باید ببیند را گذرانده بود کلاه سبز بود. از خیلی سال قبلتر مسئول حوزه بسیج و مسئول آموزش ناصحین شد و همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست. قبلا یکبار به عراق رفته بود اما آن موقع ماموریتش طولانی نبود. محسن درست است که پسرم بود، اما پشت و پناهم بود، روزی هم که آمد و گفت میخواهد به سوریه برود میدانستم این راه، شهادت دارد، خودم هم در دوران دفاع مقدس جبهه بودم، میدانستم شرایط جنگ چگونه است. البته این را هم قبول داشتم که شهادت نصیب هر کسی نمیشود و اینهایی که امروز میبینید شهید شدهاند، برگزیده هستند. محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند و حتی در وصیتنامهاش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست مبارکشان را روی سرم بکشند که قسمت نشد و البته آقا بعد از شهادتش سر مزار محسن آمد و چند دقیقهای ایستادند.
📖کتاب مدافعان حرم ناصر کاوه
برشی از زندگی شهید محسن قوطاسلو
🌹وقتي برای آخرین بار دیدمش سفيد مثل مهتابي شده بود. تازه اصلاح كرده بود چشمهايش باز بود. تفنگ را به زور از دستش در آورده بودند. اگر سوراخ روي قلبش نبود ميگفتم خوابيده... گوشهي لبهايش چين خورده بود... درد داشت. آنقدر به خطوط صورتش، حالت لبهايش دقت كرده بودم كه فهميدم چه معنايي دارد. به پسرها گفتم: "كف پاي بابا را ببوسيد. پاي بابا خيلي خسته است"... بعد هم يك پروانه آمد نشست روي پيكر حسن. بعد پرواز كرد و با حسن آمد تا قبر لباسهاي خونياش را پسرها شستند و من همهي آنها را تميز و مرتّب در كمد نگه داشتهام. حالا سالهاست كه از رفتن حسن ميگذرد؛ مينشينم و عكسها را جلويم ميچينم و نگاه شان ميكنم و بر تنهائيم فكر ميكنم بچهها هستند اما حسن نيست...
📖کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
روایتی از همسر سرلشگر شهید آبشناسان
🌹 یکی از تکاورانی که در حماسه خرمشهر در ابتدای جنگ حضور داشتند، خاطره ای فراموش نشدنی در تاریخ این سرزمین را از آن روزها چنین بیان کردند: "پس از این که خرمشهر سقوط کرد و به دست دشمن افتاد، بین ما و دشمن پل خرمشهر حایل شد که با تخریب آن مانع از ادامه پیشروی دشمن شده بودیم. دشمن برای تضعیف روحیه ما، جنازه یکی از دخترانی را که در طول محاصره به شهادت رسیده بود و در شهر جای مانده بود را در آن سوی پل به یکی از تیرهای برق کنار پل در سمتی که ما ببینیم، بسته بود. تکاوران دلیر ما که این صحنه را دیدند، به خاطر حفظ ناموس وطن، برای برگرداندن جنازه آن دختر ایرانی به آن سوی رودخانه رفته، سه نفر از تکاوران شهید شدند و پیکرشان همانجا ماند اما توانستند جنازه آن دختر ایرانی یعنی ناموس وطن را از چنگ دشمن آزاد کرده و به این سمت پل بیاورند...."
📖کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
@fatemiioon_news
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🔴#تزکیه و #ذکر الله
♦️امام خمینی(رحمه الله علیه ): اگر همین #ماه_مبارک_رمضان مسلمین خودشان را طور جمعی به ضیافت خدا وارد کرده بودند و تزکیه کرده بودند، تصفیه کرده بودند خودشان را ممکن نبود زیر بار ظلم بروند.
♦️ زیر بار ظلم رفتن مثل ـ ظلم ـ ظلم کردن، هر دواش از ناحیه عدم تزکیه است؛ قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی، در نماز عید این سوره را مستحب است بخوانند.
♦️امر به تزکیه و ذکر الله، ذکر اسم الله: قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی و ذَکَرَ اسْمُ رَبِهِ فَصَلّی. تزکیه، ذکر اسم الله و صلوه اینها مراتبی است اگر ما به این رسیده بودیم، نه حال انفعالی پیدا می کردیم برای پذیرش ظلم و نه ظالم بودیم همه از این است که تزکیه نشدیم.
📚صحیفه امام، ج 18، ص 449، تیر 63
🔴#امام_خامنه_ای(مدظله العالی ):
♦️طبيب خودتان باشيد. بهترين كسى كه میتواند بيماریهای روحی را تشخيص دهد، خودمان هستيم.
♦️روى كاغذ بنويسيد: حسد، بخل، بدخواهى، تنبلى، بدبینی و...؛
♦️اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم.
♦️ماه رمضان فرصتی است که یکی یکی این بیماریها را تا آنجایی که بشود برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماریها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوی و واقعی.
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_خدا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
@fatemiioon_news
#شهدای_سپاهی(1)
📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت, روز تأسیس #سپاه پاسداران میهمان شهدای سپاهی هستیم👇
🌹 بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد... دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود. در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد... در طریقالقدس برادرش ابراهیم را از دست داد... در رمضان پایش زیر تانک له شد. در خیبر شیمیایی شد... سال ۶۲ فرزند دومش (امیر) سالم بدنیا آمد... در بدر دستش از مچ قطع شد.. بچهی سومش هم معلول به دنیا آمد.
امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف #جهاد را از گردنش برداشته بودند... با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظهای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد و جزء اولین نفرات در نوک پیکان حمله قرار داشت به #شهادت رسید و گردانش موفقترین گردان در کل عملیات لقب گرفت...
او سالها بعد تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت...
کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی
🌹چند وقتی بود بچه ها صبح که پا میشدند، میدیدند پوتینهاشون واکس زده دم مقر جفت شده بود... با چند تا بچه ها قرار گذاشتیم تا ببینیم کار کیه؟!...
یه شب، نیمه شب یکدفعه از خواب بیدار شدم و صدای توجه ام رو جلب کرد، یه نفر با یه گونی داشت آروم از مقر میرفت بیرون، دنبالش رفتم، یه گوشه نشست و شروع کرد به واکس زدن پوتین ها.
بدون توجه خودم رو بهش رسوندم و روبرویش ایستادم... برای چند لحظه ماتم برد اون اسماعیل بود، فرمانده لشکر بدر. خواستم چیزی بگم که گفت، هیس!! هیچ چیزی نگو و قول بده بچهها هم چیزی نفهمند...
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی, فرمانده سپاه بدر
🌹حاج حسین اسكندرلو 👈 شب پیش از شهادتش درجمع رزمندگان شركت كننده در این عملیات گفته بود: «امشب شب عاشورا است، حفظ انقلاب و این منطقه خون میخواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ كنیم دشمن تا جاده اندیمشك - اهواز پیش خواهند آمد»...
🌹 پشت بی سیم گفتیم, فلانی! نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه شوند و روحیهشان را از دست بدهند. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق. از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب قند دادیم بهش، به فکر این بودیم چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیروها بجوشد. واقعا کسی را نداشتیم. حاج قاسم بعد از شهادت حاج عمار گفت: «کمرم شکست.» دوستانی که جنازه عمار را دیده بودند میگفتند: مثل کسی بوده که روزها و شبهای متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده... کتاب مدافعان حرم, ناصر کاوه
روایت زندگی شهید مدافع حرم, محمد حسین محمد خانی معروف به عمارحلب
🌹 کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود، میرفتن دفتر کارشون من رو با خودشون میبردن توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یخچال خیلی کوچک جلسههای بابا (حاج قاسم) که طولانی میشد به من میگفت برو تو اون اتاق و استراحت کن، توی یخچال آب و آبمیوه و شکلات تافی بود از همون تافیها که پوستشون رنگی رنگی بود و وسطشون شکلات، ساعتها توی همون اتاق می شستم تا جلسه بابا تموم بشه و برم پیشش از توی یخچال چندتا تافی می خوردم و آبمیوه و آب، وقتی جلسه بابا تموم میشد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق میپریدم بغلش منو می شوند روی پاهاش، میگفت: بابا چیا خوردی؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم... دونه به دونه بهش میگفتم حتی آب معدنی و شکلات، موقع رفتن دستمو که میگرفت تو راه کاغذ رو به یه نفر میداد و میگفت: بده به حسابداری، دختر من این چیزا رو استفاده کرد، بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن. کتاب من قاسم سلیمانی هستم, ناصر کاوه
روایتی از فرزند شهید, فاطمه سلیمانی
🌹شهید هاشم کلهر تعداد ۲۰ دندانش در فکه زیر رمل رفت، دست راستش و سه انگشت چپش در جوانرود در پادگان حضرت رسول دفن شد، قسمتی از بدنش باتفاق شهید ابراهیم حسامی و حسین محمدی در جفیر باقی ماند و سرانجام نیمی از کمر و پاهایش در بهشت زهرا آرام گرفت... در واقع "شهید هاشم کلهر" از غرب تا جنوب و بهشت در چهار منطقه قبر دارد... کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی شهید, هاشم کلهر
@fatemiioon_news
#شهدای_سپاهی(2)
📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت, روز تأسیس #سپاه پاسداران میهمان شهدای سپاهی هستیم👇
🌹 فکر میکنم همسرم تنها یک آرزو در دنیا داشت و برای آن بسیار تلاش میکرد. قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که حتماً وقت عقد آن را برایم بخواه. وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم. آن لحظات تمام دغدغهام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم که چه دعایی داشت؟... نمیدانستم چه کنم. در همین اثنا، خواهر آقا صالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت این را داداش فرستاد. دستمال را باز کردم، روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: "دعا کن من شهید شوم"... یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا کردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما واقعاً تصور نمیکردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود...
کتاب مرواریدهای بی نشان، ناصرکاوه
برشی از زندگی شـهیـد عبدالصالح زارع
🌹محمدباقر شب قبل از عملیات خیبر. به بچه های گردانش گفت: هر كس از مال و منال دنیا، اولاد و عیال، قرض، خرج و... نگران است و از این دنیا نبریده است، ما چراغها را خاموش كردیم بدون هیچ خجالتی برگردد... اكنون حضرت امام، اعلام كرده اند كه, رزمندگان عزیز در عملیات آزادسازی جزایر مجنون، علی وار جنگ كنید و اگر به شهادت رسیدید، شهادت تان حسین گونه باشد. حالا من به صراحت می گویم كه مأموریت ما، مأموریت شهادت است و یك درصد هم احتمال ندارد كه احدی برگردد و تا آخرین نفر آنجا خواهیم ماند تا به نحو احسن، مأموریت خود را انجام دهیم... در آخرین تماسش به مهدی باكری می گوید: بنده امام حسین را این دو سه قدمی می بینم... کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی شهید مشدی عباد
🌹بازهم مست شدم از لبخندش. با جعبه ای شیرینی به خانه آمد. می دانست که من بیشتر از هر چیز هوس چیزهای شیرین می کنم...لبخندی زد. از همان لبخند های مست کننده اش. محو صورتش بودم. گفت: دیگه موقعش رسیده... جعبہ را باز کرد و شیرینی در دهانم گذاشت. گفتم: خیرِ انشاءاللہ.گفت: خیر است. وقتش رسیده به عهدمون وفا کنیم. اشکهام میریخت بی اختیار... خدایا به این زودی فرصتم تمام شد؟... نمیخواست مرد بودنش را با گریه کم رنگ کنه، ولی نتونست بغض گلویش را مخفی کند. گفتم: در این هیاهوی شهر که همه دنبال مارک و ملک و دلار و جواهرند، کسی قدر میدونه این مهربونی تو را؟... و باز هم مست شدم از لبخندش... گفت: لطف این کار درهمین است ..."گمنامی و اخلاص برای خدا"
کتاب مرواریدهای بی نشان، ناصرکاوه
به روایت همسر شهید مدافع حرم، شهید میثم نجفی
🌹مردم از من قبول کنید... من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم. اما این را بدانید والله علمای شیعه را تماماً و از نزدیک می شناسم. الان چهارده سال شغل من همین است. علمای لبنان را می شناسم. علمای پاکستان را می شناسم. علمای حوزه خلیج فارس را می شناسم. چه شیعه و چه سنی... والله، اشهد بالله، سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی, "آیت الله العظمی امام خامنه ای" است... اگر عاقبت به خیری می خواهید باید پیروی از ولی فقیه کنیم... در قیامت خواهیم دید, "مهمترین محور محاسبه اعمال, تبعیت از ولایت فقیه است."
کتاب من قاسم سلیمانی هستم, ناصر کاوه
🌹یک طرف ایمانم بود و یک طرف احساساتم. احساسم میگفت اجازه نده برود اما ایمانم عکس احساسم بود. گفتم برو و با مادرت خداحافظی کن و برگرد اما زود برنگرد، ساعت ۶ عصر رفت و ساعت ۱۱ شب بازگشت، از او پرسیدم مادرت چه گفت؟... پاسخ داد: هیچ کلامی نگفت و فقط گریه کرد من هم که این را شنیدم خیلی گریه کردم. "دستانم را گرفت و اشک ریخت و گفت دلم را لرزاندی، بعد از چند دقیقه گفت اما نمیتوانی ایمانم را بلرزانی"... "نفسم را میگرفت وقتی در راه پله داد میزد: "یادت باشد، یادت باشد"... وقتی پیکرش را آوردند، صورتش را که لمس کردم سردی جسمش جانم را گرفت، تنش خیلی سرد بود، هرگز آن سردی صورتش را فراموش نمیکنم. آن چند دقیقه ی آخر که باهم بودیم را نمیدانستم چه کنم فقط در آغوش گرفته بودمش و میگفتم دوستت دارم...
کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
روایتی از همسر شهید مدافع حرم، حمید سیاهکالی
@fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 دجال ظهور کرده است!!
🔺توضیحات جالب حجت الاسلام عالی در مورد «دجال»، از قول شهید سید محمد صدر
#رسانه #تلویزیون #ماهواره
☑️ دجال همان فرهنگ و محتوای فاسد غرب است که یهود و صهیونیسم جهانی بواسطه انواع رسانهها، فضای مجازی و... در قالب فیلمها و سریال ها، موسیقی، بازی کامپیوتری ، شبکههای اجتماعی و... در سطح جهان منتشر و ترویج میکند و در حال دور کردن مردم از سبک زندگی سالم و الهی است
@fatemiioon_news
❌ یک اشتباه بزرگ و فراگیر در ایران
🔄 لطفا این پیام #نشر_حداکثری شود
🔸 یکی از اشتباهات بزرگ و غلط بسیار نابهجا این است که مقابل نام #پیامبر یا اهل بیت #حروف (ص)، (ع)، (عج) یا (س) به جای (صلیالله علیه و آله)، (علیهالسلام)، (عجلالله فرجه) یا (سلاماللهعلیها) به کار برده میشود که بسیار کار خلاف و ناپسندی است و در حقیقت این بیحرمتی به پیامبر اکرم و اهل بیت علیهمالسلام است. اشتباهی که متأسفانه در همهجا به غلط مرسوم شده و حتی در کتابهای درسی و دینی ما نیز کاملا مشهود است و کمتر کسی این تذکر را به مردم میدهد.
📖 شیخ عباس قمی در کتاب سفینةالبحار نقل میکند: «اولین کسی که (ص) یا (ع) را برای به کار بردن پس از اسم اهلبیت اختراع کرد بر اثر این بیحرمتی دستش فلج شد»
📝 از طرفی دیگر بر طبق نظر مراجع، آوردن صلیالله علیه و آله یا علیهالسلام و... بعد از نام اهلبیت امری واجب نیست بلکه #مستحب است.
📌 #نتیجه_گیری مهم: بنا به آنچه گفته شد ادب حکم میکند در متنی که میخواهید اسامی ائمه را بیاورید و محدودیت تعداد کاراکتر و یا دلایل دیگر دارید و نمیتوانید از عباراتی مانند صلیالله علیه و آله، علیهالسلام، عجلالله تعالی فرجه و... استفاده کنید، بهتر است اصلا پس از نام اهل بیت چیزی ننویسید و از نوشتن (ص) یا (ع) اکیدٱ خودداری کنید.
⭕️ ناگفته نماند که در روایات آمده اگر کسی پس از نام اهل بیت از عبارات کامل که پیشتر ذکر شد استفاده کند، مادامیکه آن متون بین مردم رواج داشته باشد، برای شخص نویسنده ثواب و حسنه مینویسند.
👈 لطفٱ این پیام را #نشر_حداکثری کنید و به دیگران آموزش و تذکر دهید تا این سنت غلط و بیحرمتی (که ناخواسته است)، ریشهکن شود.
📚 ۱- برگرفته از صحبتهای حجتالاسلام فرحزاد به نقل از خبرگزاری بین المللی قرآن
۲- رسالهٔ توضیح المسائل ۹ مرجع، تدوین و تطبیق: لطیف و سعید راشدی، ص۶۳۲
۳- بحارالأنوار، ج۱۹ ص ۷۱
@fatemiioon_news
🔷🌹💠🌹🔷🌹💠🌹🔷🌹💠
جنازه ای برای مادر😭
♥️شهید یوسف داورپناه در۱۵ تیرماه سال۱۳۴۴هجری شمسی، در شهر کرمان به دنیا آمد.
🔸در رشته برق فارغ التحصیل شد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
🔹پس از آن که گروهکهای تجزیه طلب وتروریست درغرب کشور اقدام به آشوب واغتشاش کردند و شهرهای کردنشین ایران رااشغال کردند،شهید یوسف داورپناه داوطلبانه رهسپارکردستان شدو با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درشهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی به مبارزه با گروهک های تروریست کردی پرداخت.
👈بگذارید خود مادر شهید تعریف کند :😭
🔸یوسف بعداز انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائما به منطقه کردستان رفت وآمد داشت.
چند بار به شدت مجروح شده بود.
خوب یادم هست، ماه مبارک رمضان ازطرف سپاه آمدند و گفتند که یوسفت زخمی شده وحالا در بیمارستان امام تبریز بستری است.
🔹افطارنکرده راهی تبریزشدم.
دربیمارستان از دور یوسف راشناختم، مادرقربانش بشود چوب زیر دستش گذاشته بود و در میان تعداد زیادی از مجروحین ایستاده بود.
🔸ازدورصدایش زدم وخود را دوان دوان به آغوشش رساندم، صدای شیون و زاری ام بیمارستان رابه هم زد، همه داشتند ما را نگاه میکردند، مادری که مدت هاس پسر دلبندش راندیده و یوسفی که مجروح درآغوش مادرش آرام گرفته...
🔹یوسف گفت:مادر! تورابه خدا آرام باش! گریه نکن،من را ازآغوشت بیرون بکش؛
بچه هابادیدنت یاد مادراشان می افتند و دلشان میگیرد...
رنگ به رخسار نداشت.
🔸بعدازچندروزاز بیمارستان مرخص اش کردیم و آمدیم خانه در روستای کوتاجوق ارومیه.
🔹درمنطقه همه او را میشناختند، ضد انقلاب و دمکرات کینه عجیبی ازیوسف درسینه داشتند، چندین نفراز سرکرده هایشان راغافل گیر و دربند کرده بود.
🔸شب خوابید! گفته بود برای نماز بیدارش کنم. نیم ساعتی به اذان مانده بود که بیدارشدم، دیدم دموکرات ها روی دیوارهای خانه با چراغ به یک دیگرعلامت میدهند. پدرش رابیدارکردم، گفتم: دمکرات هابیرون خانه هستند.
گفت:آن ها هیچ کاری نمی توانند بکنند.
🔹آقایوسف بیدارشد،گفت : مامان چه خبره؟
گفتم: چیزی نیست،
نگاهی به ساعت کرد و برای نماز وضوگرفت، رکعت اول نمازش راخوانده بود که دمکرات ها واردخانه شدند، همه جا را گرفتند، یوسف بدون توجه به آن هانمازش راخواند و تمام کرد.
🔸اسلحه رابه سمت من گرفتند، گفتند:
لامصب! توهم حزب اللهی هستی؟
یوسف تفنگ را ازپیشانیم کشید و گفت:
شمابرای گرفتن من آمده اید، پس با مادرم کاری نداشته باشید، میخواستند یوسف را ببرند.
یوسف گفت: مرا ازپشت بام ببرید!
گفتند:می ترسی که ازنگاه های مردم روستا شرم سارباشی؟
🔹گفت: می ترسم که زنان روستا مرا ببیند و هراس دلهایشان را فرابگیردو فکرکنند که شمابه منطقه مسلط شده اید!
گفتند: تونمازمیخوانی؟ برای رهبرت است؟ این نماز برای خدا نیست واین عبادت ها قبول نیست.
🔸گفت:نام #رهبرم را به زبان نیاور، من برای #رهبری میجنگم که یک ملت در #نماز به او اقتدا میکنند، در این حال یکی از زنان دمکرات با قنداق تفنگ ضربه محکمی به دهان یوسف زد که غرق درخون شد.خلاصه یوسفم رابردند...
🔹صبح شد پیغام آوردند که یوسف را شهیدکرده ایم؛ پدرومادرش را برای تحویل جنازه به مقر حزب بیاورند.
پدرش باشنیدن این خبر همان جادق کرد وجان سپرد.
🔸من وبرادرش به آن سوی رودخانه رفتیم؛ یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضدانقلاب رابه هلاکت رسانده بود؛
جلوی چشمم بستند به گاری وسربریدند؛
دستان وپاهای یوسفم راباساتورقطعه قطعه کردند؛ انگشتانش رابریدند؛
جگرش رادرآوردند.😔
اعضاو جوارحش را ازهم پاشیدند.
به من گفتند:به امام توهين کن.
امتناع کردم گفتند: حال که چنین است او را با جنازه فرزندش دراین اتاق تنها بگذارید تا دق کند گفتند:اجازه نداری ازاینجا خارج شوی😔
🔹دو روز من و جنازه پاره پاره فرزندم در آن اتاق بودیم.😔 صبح آمدند برام آب وغذا آوردند.
بیاد شهید تشنه لب کربلا افتادم. بعد من وجنازه فرزندم رابردند در یک بیابان وگفتند:
همین جا بادستان خودت زمین رابکن و دفنش کن...😔😔😔
#شهدا
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شادی روح شهداصلوات🌷
💫🌹💫💫🌹💫🌹💫💫🌹💫💫🌹💫
@fatemiioon_news
📚 استفاده از اسپری تنفسی هنگام روزه
💠 سوال: مبتلا به #آسم هستم و در روز چند مرتبه باید از #اسپری_تنفسی استفاده کنم مصرف #اسپری هنگام روزه داری چه حکمی دارد؟
✅ جواب: استعمال اسپری که حاوی داروی رفع #تنگی_نفس است برای روزه دار اشکال ندارد و موجب بطلان #روزه نمی شود.
#احکام_روزه #استفاده_از_اسپری_برای_روزه_دار
🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️
@fatemiioon_news
⭕️ تفکر #انقلابی اینطور است که میخواهد با اتکا به دانشمندان جوان ایرانی غنیسازی 60درصد را شروع کند و 3روز بعد موفق میشود؛😎
▪️تفکر #غربزده اینطور است که میخواهد با التماس به کدخدا مشکلات را 100روزه حل کند ولی بعد از 8سال در مدیریت بازار مرغ میمانند!🤨
☑️ این تفاوت تفکر است...
#انتخابات
@fatemiioon_news
اوج خونسردی
بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد. یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد. بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».
#شهید_ابراهیم_هادی
کتــاب سلام بر ابراهیم، ص41-40
امام حسين (عليهالسلام)
با گذشتتريـن مـردم، كـسى است كـه در زمان قـدرت داشـتن، گـذشت كند.
بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج71، ص 400
@fatemiioon_news