7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثر فوق العاده
دمنوش کُندر بر بیمار کرونایی ...
حتما ببینید...
#کرونا
@fatemiioon_news
🔴 همزمان با انفجار مهیب در صنایع موشکی #اسرائیل ؛
توئیت معنادار اکانت «کانال #سپاه پاسداران» ؛
واللّهُ عَزيزٌ ذُو انِتقام».(سوره مائده/۹۵)
@fatemiioon_news
✍سوال:چرا این همه بلاها و بیماریها و مشکلات و گرفتاری ها برای #شیعیان و مسلمین وجود دارد. مگر حضرت نفرمودند: ما شما را رها نمیکنیم؟
جواب این که: مقصود حضرت این نیست که در دنیا سختی و بلا و گرفتاری هایی مثل جنگ و زندان و سیل و زلزله و بیماری و فقر و امثال این ها دامنگیر هیچ کدام نمی شود. .خیر، این ها سنت ها و امتحان های خدا در دنیا هستند و دنیا با همین چیزها دنیاست، وگرنه بهشت بود و عالم آخرت. مقصود این است که آن بلاهایی را که باعث نابودی شیعیان و مومنان می گردد و آن ها را ریشه کن می سازد، از آنان دور می کنیم.
📚استاد عالی
@fatemiioon_news
🍃این شعر #سعدى به صورت افقی وعمودی یک جور خوانده میشود🍃
ز چهره، افروخته، گل را، مشکن
افروخته، رخ مرو، تو دیگر، به چمن
گل را، تو دیگر، مکن خجل، ای مه من
مشکن، به چمن، ای مه من،قدر سخن
🍃@fatemiioon_news
◾️ ربکا کوها قهرمان وزنهبرداری زنان اروپا اهل کشور لتونی، چندی پیش #مسلمان شد و از همه مردم خواست تا تصاویر #بیحجاب او را نشر ندهند.
@fatemiioon_news
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴
🌴🌴
🌴
سلام بر کریم ابن کریم
#عبدالله_ابن_الحسن 🌷
طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی
من باشم و در حسرت سقا بمانی🌷
من عبد تو بودم که عبدالله گشتم
نعم الامیری، عالی اعلا بمانی🌷
فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد
من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟! 🌷
قلبم، سرم، دستم همه نذر دو چشمت
من می دهم جان در ره تو تا بمانی🌷
آقا نبینم در ته گودال باشی
ای زینت دوش نبی بالا بمانی🌷
بالا نشینی و تو را پایین کشیدند
زیر لگدها زیر دست و پا بمانی🌷
به این آب فرات و خنده هایش
راضی شده لب تشنه در این جا بمانی🌷
با این که چندین عضو از جسم تو کم شد
تو تا ابد عشق دل زهرا بمانی🌷
✍حسین ایزدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@fatemiioon_news
🔆 متن شبهه :
⁉️از حالا با هجمه ی دشمن در مورد ماه رمضان و روزه نگرفتن به خاطر بیماری کرونا مواجهیم، لطف کنید بفرمایید نظر مراجع نسبت به روزه ماه رمضان چیست؟ و چه جوابی میتوان درمورد چنین شبهاتی داد؟
🔆 پاسخ شبهه :
1⃣ اینکه افراد غیر متخصص مروج روزه نگرفتن باشند و مردم را بدون استناد علمی از روزهداری بازدارند کار درستی نیست و وجهه شرعی ندارد، اگر این مطلب از زبان غیر متخصصین شنیده شود هیچ لزومی ندارد مورد توجه قرار گیرد. تا زمانیکه مضر بودن و آسیب رسانی روزه از زبان متخصص بیان نشود، وجوب و استحباب آن به قوت خود باقی است.
2⃣ اما اگر هر زمان نظر متخصصان براین بود که روزهداری، سلامتی روزهداران را به مخاطره میاندازد انجام این فریضه الهی نباید صورت گیرد. حتی اگر در امور واجب این نظر برای متخصصان امر محرز گردد و خوف ضرر برای مکلف ایجاد شود در نتیجه روزه واجب نیست اما تا به امروز هیچ متخصصی چنین صحبتی نداشته و وجوب و استحباب روزه به حال خود باقی است.
3⃣ نظر شما را به استفتایی که از محضر #مقام_معظم_رهبری شده است جلب می کنیم:
سؤال: بعضی از پزشکان که به مسائل شرعی ملتزم نیستند، بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع می کنند آیا گفته این پزشکان حجت است یا خیر؟
پاسخ: اگر پزشک امین نباشد و گفته او هم اطمینان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتباری ندارد و در غیر این صورت نباید روزه بگیرد.
پی نوشت:
اجوبه الاستفتائات مسئله748
#روزه
#ماه_مبارک_رمضان
@fatemiioon_news
#شهدای_ارتش
🎈پس از پیروزی انقلاب، در شرایطی که دشمنان کمین کرده انقلاب و به تبعیت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناک انحلال ارتش را سرداده بودند و ارتش در حساسترین شرایط حیات خود قرار گرفته بود، امام خمینی (رحمه الله علیه ) به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طی پیامی با قاطعیت هرچه تمامتر ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام یکپارچگی و وحدت ارتش فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرمودند و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند...
🌹 سید علی اقبالی دوگاهه در یکم آبانماه 1359 در یک ماموریت برونمرزی با عملیات موفقیت آمیز در راه برگشت، رادار راهبردی دشمن پرنده آهنین او را نشانه رفت و هواپیمای وی مورد اصابت موشک قرار گرفت. پرنده زخمی که خلبان جوان آن را به زحمت به 30 کیلومتری شرق موصل نزدیک مرز ایران رسانده بود، سقوط کرد و اقبالی با چتر نجات هواپیما را ترک کرد و به اسارت دشمن بعثی درآمد. خلبان دلیر ایران زمین بیشتر تلمبهخانهها و نیروگاههای برق عراق را از کار انداخته بود و طرحهای عملیاتی وی موجب شده بود تا صادرات 350 میلیون بشکه نفت عراق از کار بیفتد... صدام به خون این شهید تشنه بود و صدام دستور داد پس از دستگیری اقبالی بدنش را دو نیمه کردند. نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی دیگر در موصل عراق مدفون شد...
کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی سرلشگر خلبان، شهید سید علی اقبالی دوگاهه
🌹جنگاور بود، چترباز بود، دورههایی که یک رنجر باید ببیند را گذرانده بود کلاه سبز بود. از خیلی سال قبلتر مسئول حوزه بسیج و مسئول آموزش ناصحین شد و همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست. قبلا یکبار به عراق رفته بود اما آن موقع ماموریتش طولانی نبود. محسن درست است که پسرم بود، اما پشت و پناهم بود، روزی هم که آمد و گفت میخواهد به سوریه برود میدانستم این راه، شهادت دارد، خودم هم در دوران دفاع مقدس جبهه بودم، میدانستم شرایط جنگ چگونه است. البته این را هم قبول داشتم که شهادت نصیب هر کسی نمیشود و اینهایی که امروز میبینید شهید شدهاند، برگزیده هستند. محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند و حتی در وصیتنامهاش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست مبارکشان را روی سرم بکشند که قسمت نشد و البته آقا بعد از شهادتش سر مزار محسن آمد و چند دقیقهای ایستادند.
📖کتاب مدافعان حرم ناصر کاوه
برشی از زندگی شهید محسن قوطاسلو
🌹وقتي برای آخرین بار دیدمش سفيد مثل مهتابي شده بود. تازه اصلاح كرده بود چشمهايش باز بود. تفنگ را به زور از دستش در آورده بودند. اگر سوراخ روي قلبش نبود ميگفتم خوابيده... گوشهي لبهايش چين خورده بود... درد داشت. آنقدر به خطوط صورتش، حالت لبهايش دقت كرده بودم كه فهميدم چه معنايي دارد. به پسرها گفتم: "كف پاي بابا را ببوسيد. پاي بابا خيلي خسته است"... بعد هم يك پروانه آمد نشست روي پيكر حسن. بعد پرواز كرد و با حسن آمد تا قبر لباسهاي خونياش را پسرها شستند و من همهي آنها را تميز و مرتّب در كمد نگه داشتهام. حالا سالهاست كه از رفتن حسن ميگذرد؛ مينشينم و عكسها را جلويم ميچينم و نگاه شان ميكنم و بر تنهائيم فكر ميكنم بچهها هستند اما حسن نيست...
📖کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
روایتی از همسر سرلشگر شهید آبشناسان
🌹 یکی از تکاورانی که در حماسه خرمشهر در ابتدای جنگ حضور داشتند، خاطره ای فراموش نشدنی در تاریخ این سرزمین را از آن روزها چنین بیان کردند: "پس از این که خرمشهر سقوط کرد و به دست دشمن افتاد، بین ما و دشمن پل خرمشهر حایل شد که با تخریب آن مانع از ادامه پیشروی دشمن شده بودیم. دشمن برای تضعیف روحیه ما، جنازه یکی از دخترانی را که در طول محاصره به شهادت رسیده بود و در شهر جای مانده بود را در آن سوی پل به یکی از تیرهای برق کنار پل در سمتی که ما ببینیم، بسته بود. تکاوران دلیر ما که این صحنه را دیدند، به خاطر حفظ ناموس وطن، برای برگرداندن جنازه آن دختر ایرانی به آن سوی رودخانه رفته، سه نفر از تکاوران شهید شدند و پیکرشان همانجا ماند اما توانستند جنازه آن دختر ایرانی یعنی ناموس وطن را از چنگ دشمن آزاد کرده و به این سمت پل بیاورند...."
📖کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
@fatemiioon_news
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🔴#تزکیه و #ذکر الله
♦️امام خمینی(رحمه الله علیه ): اگر همین #ماه_مبارک_رمضان مسلمین خودشان را طور جمعی به ضیافت خدا وارد کرده بودند و تزکیه کرده بودند، تصفیه کرده بودند خودشان را ممکن نبود زیر بار ظلم بروند.
♦️ زیر بار ظلم رفتن مثل ـ ظلم ـ ظلم کردن، هر دواش از ناحیه عدم تزکیه است؛ قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی، در نماز عید این سوره را مستحب است بخوانند.
♦️امر به تزکیه و ذکر الله، ذکر اسم الله: قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی و ذَکَرَ اسْمُ رَبِهِ فَصَلّی. تزکیه، ذکر اسم الله و صلوه اینها مراتبی است اگر ما به این رسیده بودیم، نه حال انفعالی پیدا می کردیم برای پذیرش ظلم و نه ظالم بودیم همه از این است که تزکیه نشدیم.
📚صحیفه امام، ج 18، ص 449، تیر 63
🔴#امام_خامنه_ای(مدظله العالی ):
♦️طبيب خودتان باشيد. بهترين كسى كه میتواند بيماریهای روحی را تشخيص دهد، خودمان هستيم.
♦️روى كاغذ بنويسيد: حسد، بخل، بدخواهى، تنبلى، بدبینی و...؛
♦️اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم.
♦️ماه رمضان فرصتی است که یکی یکی این بیماریها را تا آنجایی که بشود برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماریها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوی و واقعی.
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_خدا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
@fatemiioon_news
#شهدای_سپاهی(1)
📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت, روز تأسیس #سپاه پاسداران میهمان شهدای سپاهی هستیم👇
🌹 بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد... دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود. در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد... در طریقالقدس برادرش ابراهیم را از دست داد... در رمضان پایش زیر تانک له شد. در خیبر شیمیایی شد... سال ۶۲ فرزند دومش (امیر) سالم بدنیا آمد... در بدر دستش از مچ قطع شد.. بچهی سومش هم معلول به دنیا آمد.
امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف #جهاد را از گردنش برداشته بودند... با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظهای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد و جزء اولین نفرات در نوک پیکان حمله قرار داشت به #شهادت رسید و گردانش موفقترین گردان در کل عملیات لقب گرفت...
او سالها بعد تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت...
کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی
🌹چند وقتی بود بچه ها صبح که پا میشدند، میدیدند پوتینهاشون واکس زده دم مقر جفت شده بود... با چند تا بچه ها قرار گذاشتیم تا ببینیم کار کیه؟!...
یه شب، نیمه شب یکدفعه از خواب بیدار شدم و صدای توجه ام رو جلب کرد، یه نفر با یه گونی داشت آروم از مقر میرفت بیرون، دنبالش رفتم، یه گوشه نشست و شروع کرد به واکس زدن پوتین ها.
بدون توجه خودم رو بهش رسوندم و روبرویش ایستادم... برای چند لحظه ماتم برد اون اسماعیل بود، فرمانده لشکر بدر. خواستم چیزی بگم که گفت، هیس!! هیچ چیزی نگو و قول بده بچهها هم چیزی نفهمند...
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی, فرمانده سپاه بدر
🌹حاج حسین اسكندرلو 👈 شب پیش از شهادتش درجمع رزمندگان شركت كننده در این عملیات گفته بود: «امشب شب عاشورا است، حفظ انقلاب و این منطقه خون میخواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ كنیم دشمن تا جاده اندیمشك - اهواز پیش خواهند آمد»...
🌹 پشت بی سیم گفتیم, فلانی! نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه شوند و روحیهشان را از دست بدهند. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق. از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب قند دادیم بهش، به فکر این بودیم چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیروها بجوشد. واقعا کسی را نداشتیم. حاج قاسم بعد از شهادت حاج عمار گفت: «کمرم شکست.» دوستانی که جنازه عمار را دیده بودند میگفتند: مثل کسی بوده که روزها و شبهای متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده... کتاب مدافعان حرم, ناصر کاوه
روایت زندگی شهید مدافع حرم, محمد حسین محمد خانی معروف به عمارحلب
🌹 کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود، میرفتن دفتر کارشون من رو با خودشون میبردن توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یخچال خیلی کوچک جلسههای بابا (حاج قاسم) که طولانی میشد به من میگفت برو تو اون اتاق و استراحت کن، توی یخچال آب و آبمیوه و شکلات تافی بود از همون تافیها که پوستشون رنگی رنگی بود و وسطشون شکلات، ساعتها توی همون اتاق می شستم تا جلسه بابا تموم بشه و برم پیشش از توی یخچال چندتا تافی می خوردم و آبمیوه و آب، وقتی جلسه بابا تموم میشد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق میپریدم بغلش منو می شوند روی پاهاش، میگفت: بابا چیا خوردی؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم... دونه به دونه بهش میگفتم حتی آب معدنی و شکلات، موقع رفتن دستمو که میگرفت تو راه کاغذ رو به یه نفر میداد و میگفت: بده به حسابداری، دختر من این چیزا رو استفاده کرد، بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن. کتاب من قاسم سلیمانی هستم, ناصر کاوه
روایتی از فرزند شهید, فاطمه سلیمانی
🌹شهید هاشم کلهر تعداد ۲۰ دندانش در فکه زیر رمل رفت، دست راستش و سه انگشت چپش در جوانرود در پادگان حضرت رسول دفن شد، قسمتی از بدنش باتفاق شهید ابراهیم حسامی و حسین محمدی در جفیر باقی ماند و سرانجام نیمی از کمر و پاهایش در بهشت زهرا آرام گرفت... در واقع "شهید هاشم کلهر" از غرب تا جنوب و بهشت در چهار منطقه قبر دارد... کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
برشی از زندگی شهید, هاشم کلهر
@fatemiioon_news