eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
688 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شهادت مَولی المُوحّدین، سیّدالاوصیاء، بابُ مدینةُ الْعلم، قَسیمُ الجَنَّة و النَّار، نَفْسُ الرّسول، صالح المؤمنین، سِدْرَةُ‌ المُنْتَهی، حَبل‌ُالله المَتین، أسدُاللّهِ الغالب، علیّ بن ابی طالب علیه‌السلام تسلیت باد 🏴 🎥 کلیپ تصویری: « علیه‌السلام، مظلومیت بشر تا روز قیامت است!» ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 «سؤال کردند از ابن‌حنبل [که] افضل صحابه کیست؟ یک کسی را گفت ـ نمی‌دانم چه کسی را ـ گفتند: چرا علیه‌السلام را نگفتی؟ تو که به علی اخلاص داشتی! [ابن‌حنبل] گفت: شما از «صحابه» سؤال کردی! [اما] علی از صحابه نیست؛ علی علیه‌السلام نفس پیغمبر است؛ است؛ روح پیغمبر است! او از صحابه است [تا] حکمی که برای صحابه است، برای [حضرت] علی می‌کنید؟! 🔸 [مانند] این مجالس عزاداری برای سیدالشهدا علیه‌السلام، مناسب هست که مجلس عزاداری برای خود حضرت امیر علیه‌السلام، منعقد بکنند. اگر آنجا غصب نمی‌شد، اینجا هم پیدا نمی‌شد! 🔸 خدا رحمتش کند [علامه] امینی را، می‌گفتند در منبر نوبت می‌رسید به...، امینی صاحب «الغدیر»؛ می‌گفت: همان بالای منبر گریه می‌کرد از مظلومیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام. 🔴 مظلومیت او (امیرالمؤمنین علیه‌السلام)، مظلومیت بشر تا روز قیامت است» سلام الله علیه @fatemiioon_news
السلام علیک یا امیرالمومنین🌺 رفقا یه چیزی یاد گرفتم برای تغییر سرنوشتتون به نحو احسنت یه گروه زدم بعضی فضائل امیرالمومنین رو جمع‌آوری کردم، هر کی هرچی از امیرالمومنین داره ویرایش شده و هشتک‌گذاری شده با‌ سند، بفرسته تو گروه تا تو ثوابش شریک بشه إن‌شاءالله https://eitaa.com/joinchat/392888433Cfe2c8ec256 یاعلی!...
🔻 وقتی شما (علیه السلام) را دعا می کنید، ایشان هم شما را دعا می کنند و دعای ایشان مستجاب است. @fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت‌های مهم شهید مطهری در رابطه با 🗓۱۲ اردیبهشت سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و @fatemiioon_news
🌹مرقد شهید ، در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 🕊شادی روحشان الفاتحه مع الصلوات @fatemiioon_news
10.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت تکان دهنده تلویزیون از ضربت خوردن آقا علی‌بن ابیطالب( علیه‌السلام) حتما ببینید ... فرق بین اسلام و حقوق بشر آمریکایی رو ببینید @fatemiioon_news
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✊واکنش حاج به حاشیه‌های اخیر ظریف ♦️سرِ نیزه که رحل قرآن شد/ وقت تضعیف «» شد ♦️آخرین ضربه‌های بود/ اشعری شیر شد، رجزخوان شد ♦️شر شد و فتنه شد، تلاطم‌شد/ امر مولا در این میان گم‌شد ♦️رشته افتاد دست / اشعری، انتخاب مردم شد @fatemiioon_news
☑ روایت از لحظات آخر عمر با برکت امام علی علیه السلام ✉️ علی برایم پیام فرستاده بود تا شاهد وصیتش باشم. پرسشی دلم را ویران کرده ‌بود. نمی‌توانستم نپرسم. جانم قرار پیدا نمی‌کرد. از سویی می‌دانستم که چنان پرسشی او را آزار می‌دهد. اما او پاسخی به من داد که خواب و آرام را از من گرفت. اکنون که او شهید شده است. تصویرش در برابر چشمانم ثابت مانده است و همان لبخند و همان واژه‌هایی که گویی هزار بار صیقل خورده بودند. پرسیدم: "ای امیرمومنان تو برتری یا👈آدم؟" در چشمان پر مهرش شعله‌ای از شرم افروخته شد. نگاه‌اش را به سقف دوخت. نگاهی به پسران و دخترانش کرد که دورتادور او ایستاده بودند. سکوت محض بود. همه منتظر بودیم تا واژه‌ها مثل پرنده‌هایی رنگارنگ از آشیانه دهانش بیرون آیند و فضا را پر کنند و ترانه بخوانند. فرمود: از خودستایی بیزارم... سکوت کرد. ادامه داد: " اگر این آیه نبود که: "از نعمت‌های پروردگارتان سخن بگویید." خاموش می‌ماندم و سخنی نمی‌گفتم." باز هم سکوت کرد. شعله‌ی شرم در نگاهش می‌سوخت. " آدم در بهشت عدن متنعم بود. تنها خداوند از او خواست که به خوشه گندم نزدیک نشود. شد و از گندم خورد. از دستور خداوند سرپیچید. به من گفته نشده بود که نان گندم نخورم. اما گویی همان فرمان عتیق در گوشم زنگ می‌زد. گفتم من بار آن فرمان را در زندگی‌ام بر دوش می‌گیرم. صعصعه؛ ✋من در تمام عمرم به اختیار نان گندم نخورده‌ام." فرزندانش آهسته می‌گریستند. زینب چشم از علی بر نمی‌داشت. پرسیدم:" 👈 ابراهیم؟" فرمود: " ابراهیم در ملکوت آسمانها سیر کرد. خداوند ملکوت آسما‌نها و زمین، ملکوت هستی را به او نشان داد؛ اما جانش هنوز طمانینه و آرامش ایمان را نیافته بود. مثل نهالی نورس در برابر طوفان تردید می‌لرزید. از خداوند پرسید: "چگونه مرده‌ها را زنده می‌کنی؟ خداوند در برابر پرسش او پرسش دیگری مطرح کرد. مگر ایمان نداری؟ گفت دارم؛ اما دیدن ایمانم آرزوست. ✋من در تمام عمرم هیچگاه غبار تردید و تشویش برخاطرم ننشست. اگر همه حجاب‌ها بر طرف شوند بر یقین و طمانینه‌ی جانم اندکی افزوده نمی‌شود." چشم‌هایش خندید. به دور دستی که در افق دید ما نبود نگاه می‌کرد. پرسیدم:"👈نوح؟" فرمود: "نوح در راه دعوت مردمش به راه خداوند بسیار آزار دید. عمر درازش سرشار از آزار و زخم زبان بود. و نیز زخم‌هایی که بر پیکرش می‌نشست. سرانجام دلش گرفت و بی‌تاب شد و مردم خود را نفرین کرد. از خداوند خواست که هیچ یک از کافران را بر زمین زنده مگذارد. ✋من هم بسیار آزار دیدم. کژی‌ها و ناراستی‌ها. زخم هایی که روح را می‌سوزانید. در هر دم به من زرداب درد نوشانیدند. بی‌تاب نشدم و همیشه از خداوند خواستم آنان را کمک کند. گفتم خدایا آنان را دریاب نمی‌دانند چه می‌کنند؛ نمی‌دانند چه می‌گویند." پرسیدم:"👈موسی؟" فرمود:" هنگامی که خداوند به موسی گفت: به نزد فرعون برو و او را به راه خداوند دعوت کن. موسی در دلش هراسی پدیدار شد. به خداوند گفت: من یکی از آنان را کشته‌ام. اکنون ترس جانم را دارم؛ مبادا مرا بکشند. هنگامی که پیامبر به من گفت: به کعبه برو و بت‌ها را بشکن. به خاطرم نیامد که ✋ من بسیاری از سران قریش را کشته‌ام، ممکن است در اندیشه کشتنم برآیند؛ راحت و روان مثل ماهی در آب؛ رفتم و بت‌ها را شکستم." پرسیدم:"👈عیسی؟" فرمود:" عیسی برادرم! هنگامی که مریمِ پاک، درد زایمان گرفت از حرم بیرون رفت تا در خارج بیت‌المقدس کودکش به دنیا بیاید. مادرم فاطمه به درون حرم رفت. ✋من پسر کعبه‌ام..." از شوق می‌لرزیدم. اما آخرین پرسش رهایم نمی‌کرد. بر زبانم نمی‌گشت. چشمانم را بستم و شتابزده پرسیدم: اما👈محـمـد؟ علی لبخند زد، شکفته شد. گفت: "✋من یکی از بندگان محمدم🌷" دیگر بی‌تاب بودم. سر بر دامانش نهادم و گریستم. ✋دست بر شانه‌ام گذاشت. درست مثل آن غروب غم‌انگیز جنگ جمل. هر دو برادرم زید و سبحان شهید شده ‌بودند. من هم زخمی بودم. تشنه و گریان. تصویر آنان با سیمایی خونین و خندان در برابرم بودند. سرود توحید می،خواندند. علی دستم را فشرد و گفت:" صعصعه؛ آن‌ها راحت شدند و ما سهم بیشتری از رنج را باید بر دوش بکشیم. شکیبا باش. تو تنهایی طولانی و غم انگیزی را در پیش روی داری. 🏴 علی را شبانه و غریبانه دفن کردیم. و گفتم: خداوند تو را رحمت کند، ای امیرمومنان! خداوند در سینه تو بزرگ بود و تو به ذات او آگاه بودی. ✨ مشتی از خاک مزار علی را برداشتم. بوئیدم. بوسیدم و بر سر و رویم افشاندم. گریستم و به خاک گفتم: "ای خاک! اگر می دانستی چه کسی را در بر گرفتی، هر گذرنده‌ای نوای ناله و زاری‌ات را می‌شنید. ای مرگ! اگر می‌گفتی که فدیه می‌پذیری جانم را فدای علی می‌کردم. ای روزگار! علی را از ما گرفتی، چه بد زمانه‌ای هستی"😭 ✍ کاوه 📚الانوار النعمانية ج۱ ،ص ۲۷ @fatemiioon_news
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯کلیپ ویژه و خیلی مهم💯 ⭕️🎥وای از آن روزی که رهبر در میان ما باشد ولی حرف رهبر کوچک شمرده شود!!! 🔥چرا هیچ صدایی از سوی علماء و بزرگان به گوش جامعه نمی رسد و چرا عمار گونه وارد میدان نمی شوند؟!؟ 🙏لطفاً با تمام توان منتشر کنید. 🎥استاد پورآقایی(خیلی خیلی مهم) @fatemiioon_news
🥀 روز و دوم ماه مبارک التماس دعای فرج 🤲 @fatemiioon_news