eitaa logo
من حسینی ام
185 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
11 فایل
ما سـاده دلـیم بـﮧ دلـے کار نـداریـم جز حضـرتـ ارباب خـریدار نـداریـم با لطمـﮧ بـروے بـدن خود بنوشتـیـم مـا مست حـسـیـنـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
babolharam mirzamohamadi.mp3
1.53M
خلوت کنید و گوش بدین و گریه کنید که شهادت مادرمان هست ، 🖤😭😭 استاد میرزامحمدی 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🔴 به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/Man_Hoseyniam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته💔😭  ◾️در مدینه ماتمی چون ماتم زهرا نبود چون به گلزار نبی جز یک گل زیبا نبود در تمام زندگی داغی برای مرتضی سخت چون داغ عزیزش حضرت زهرا نبود. ◾ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بر همگان تسلیت باد🏴
🖤 انگار كه اتفاقي نيفتاده. آن دو نفر آمدند در خانه علي و گفتند «براي عيادت فاطمه آمده‌ایم». علي نگاهشان نكرد، گفت «بايد از او اجازه بگيرم». رفت كنار فاطمه «فاطمه جان! می‌خواهند بيايند داخل، اجازه می‌دهی؟» فاطمه با همه ناراحتی‌اش گفت «علی‌جان! خانه خانه توست و من همسر تو هستم. هرآنچه می‌خواهی انجام بده». آمدند تو، احوال پرسيدند، اما از دختر پيامبر جوابي نشنيدند. فاطمه گفت: - اگر حديثي از رسول خدا بگويم به آن اعتراف می‌کنید؟! - بله - نشنیده‌اید از رسول خدا كه خشنودي فاطمه، خشنودي من است و خشم فاطمه، خشم من؟ - شنیده‌ایم. فاطمه سرش را بلند كرد و گفت: پس من خدا و فرشتگانش را شاهد می‌گیرم كه شما به من ظلم كرديد و مرا به خشم آورديد. 📌 انتخابی از کتاب مادر آفتاب، نوشته مهرالساداات معرك‌نژاد •┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈•
🖤 فرستاد شوهرش را خبر كنند. علي كه آمد رو كرد به او. گفت «پسرعمو! اين چند سالي كه با هم زندگي كرديم، به تو دروغ نگفتم، با تو مخالفت هم نكردم...» علي گفت «پناه بر خدا! تو خداشناس‌تر از آن بودي كه من را ناراحت كني، به خدا قسم! جدايي از تو مصيبتي است كه تسليتي ندارد». سر فاطمه‌اش را چسباند به سينه. هر دويشان گريه كردند. 📌 انتخابی از کتاب مادر آفتاب، نوشته مهرالساداات معرك‌نژاد •┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈•