اِ؎﴿قَلـــᰔــب ؏ـــآلم اِمڪٰان۔۔۔𔘓﴾،
بیـــــآ و گـَرد گٰامهآیـــــت رٰا ؛
توتیـــــآ؎ چشمٰانمآن قــَـــرٰار ده۔۔۔ꕤ
#امام_زمان ﷻ
#عید_بیعت
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
دَر اِنتـــــظٰار دیـــــدَنت هَمہ دلهـــــآ بےقَرارند ...
اِ؎ تَک ﴿سِتـــــآره بِهشـــــت۔۔★﴾؛
حَسرَت بہِ دلمآن نَگزٰار۔۔۔۔♡
#عید_بیعت
#امام_زمان ﷻ
#آغاز_ولایت
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#مهارتهای_کلامی ۱۹ ▪️در آموزههای اهل بیت، یکی از گناهان زبان، مساویِ بیدینی است ... و کسی که به
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهارتهای کلامی_20.mp3
12.86M
#مهارتهای_کلامی ۲۰
« وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ.
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ.» سوره قلم / ۱۰ و ۱۱
✘ قرآن بیزار است از:
زیاد قسم خوردن، بیوزنی و بیهودگی کلام، عیبجویی و استخراج ضعف از دیگران، طعنه و تحقیر، خبر بردن از جایی به جای دیگر ....
و توصیه میکند؛
ازاطراف این انسانها حتماً پراکنده شوید...
🔥نکند خودمان اینگونه باشیم!
#استاد_شجاعی 🎤
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
چہِانتـــــظـٰار؏ــــجیبے۔۔۔ꕤ!
نہ ڪوششے۔۔۔
نهد؏ـــٰایے۔۔۔
فَقطنِشســـــتہایمْ..!
گوییمخُـــــدٰاڪُندڪهبیآیـے ۔۔۔ !🥲
#امام_زمان ﷻ
#تلنگرانه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#پایان قسمت8⃣3⃣ کتاب صوتی " ترکش های ولگرد" اثر داوود امیریان (داستان های طنز دفاع مقدس) با صدای
امشب داستان جدید شروع میشه به در خواست دوستان گل هم گروهی داستان این دفعه صوتی نیست
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_اول
(داستانی عبرت آموز)
گاهی روزگار به بازیهای عجیبی دعوتت میکند وتو را درمسیری قرار میده که اصلا تصورش هم نمیکردی!!پانزده سال پیش هیچ گاه تصور نمیکردم مغلوب چنین سرنوشتی بشم!
ااااااااااههههه..!!!!!!این روزها خیلی درگیر کودوکیهامم.چندسالی میشه که خواب آقام رو ندیدم. میدونم باهام قهره.شاید بخاطر همینه که بی اختیار هفته هاست راهم رو کج میکنم به سمت محله ی قدیمی و مسجد قدیمی! با اینکه سالها از کودکیهام گذشته هنوز گنبد و مناره ها مثل سابق زیبا و باشکوهند.من اما به جای اینکه نزدیک مسجد بشم ساعتها روی نیمکتی که درست درمقابل گنبد سبز رنگ مسجد وسط یک میدون بزرگ قرار داره مینشینم و با حسرت به آدمهایی که باصدای اذان داخل صحن وحیاطش میشن نگاه میکنم.وقتی هنوز ساکن این محل بودم شنیدم که چندسالیه پیش نماز پیر ومهربون کودکیهام دیگه امامت این مسجد رو به عهده نداره و از این محل نقل مکان کردن به جای دیگری.
پیش نماز جدید رواولین بار دم در مسجد دیدمش.یک تسبیح سبز رنگ به دست داشت و با جوونایی که دوره اش کرده بودند صحبت وخوش وبش میکرد.معمولا زیاد این صحنه رو میدیدم.درست مثل امروز!!! او کنار مسجد ایستاده بود با همون شکل وسیاق همیشگی ومن از دور تماشاش میکردم بدون اینکه واقعا نیتی داشته باشم این چند روز کارم نشستن رو این نیمکت و تماشای او و مریدانش شده بود.! شاید بخاطر مرد مهربون کودکیهام، شاید هم دیدن اونها حواس منو از لجنزاری که توش دست وپا میزدم پرت میکرد.آره اگر بخوام صادق باشم دیدن اون منظره حس خوبی بهم میداد.ساعتها روی نیمکت میدون که به لطف مسئولین شهرداری یک حوض بزرگ با فواره های رنگین چشم انداز خوبی بهش داده بود مینشستم و از بین آدمهای رنگارنگی که از کنارم میگذشتند تصویر اون جماعت کنار در مسجد حال خوبی بهم میداد.راستش حتی بدم هم نمیومد برم داخل مسجد و اونجا بشینم.اما من کجا و مسجد کجا؟!!!
ادامه دارد..
به قلم ✍ #ف_مقیمی
کپی بدون ذکر نام وآدرس نویسنده اشکال شرعی دارد😊
آیدی وآدرس نویسنده👇
@moghimstory
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD9XxVgHZxF0tRsThQ
حجاب فاطمی👆👆
متاسفانه لینک کانال باطل شده ولی ما به خاطر شرعی بودنش لینک و آیدی را میگذاریم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2