eitaa logo
داروخانه معنوی
7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️باطل شدن نماز با خواندن دعای «الهی عظم البلا» ✅ مستحب بودن دعای سلامتی در نماز «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
+بہ قُـــــولِ؛ ﴿ حـــٰــاج آقــٰـــا مُجتــّـــهد؎𑁍﴾ : □عــٰـــاشق أگر رَنـــــگے أز مَعشـــــوق نَگیـــــرد ؛ ⇇دَر «عِشـــــق »خـُــــود صــٰـــادق نیـــــست ! □مٰا بـِــــدون گــــِـریہ بـــَــرٰا؎، حَضـــــرت ﴿سیـــّــدالشُهـــــداﷺ𔘓⇉﴾ ↶نِمےتونیـــــم زنِـــــده بِمونیـــــم . . «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
خطبه ۱۶۰ فراز آخر در بيان عظمت پروردگار 🎇🎇🎇#خطبه۱۶۰🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🌹راه و رسم زندگي پيامبر اسلام (ص) پ
خطبه ۱۶۱ فراز ۱ در بيان صفات پيامبر 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 وصف پيامبر (ص) و اهل بيت (ع) خداوند پيامبرش را با نوري درخشان، و برهاني آشكار، و راهي روشن، و كتابي هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيكوترين خانواده، و درخت وجودش از بهترين درختان است، كه شاخه هاي آن راست و ميوه هاي آن سر به زير و در دسترس همگان است، زادگاه او مكه، و هجرت او به مدينه پاك و پاكيزه است، كه در آنجا نام او بلند و دعوتش به همه جا رسيد، خدا او را با برهاني كامل و كافي (قرآن) و پندهاي شفابخش، و دعوتي جبران كننده فرستاد، با فرستادن پيامبر (ص) شريعتهاي ناشناخته را شناساند، و ريشه بدعتهاي راه يافته در اديان آسماني را قطع كرد، و احكام و مقررات الهي را بيان فرمود. پس هر كس جز اسلام ديني را انتخاب كند به يقين شقاوت او ثابت، و پيوند او با خدا قطع، و سقوطش سهمگين خواهد بود، و سرانجامش رنج و اندوهي بي پايان و شكنجه اي پردرد مي باشد. بر خدا توكل مي كنم، توكلي كه بازگشت به سوي او باشد، و از او راه مي جويم، راهي كه به بهشت رسد و به آنجا كه خواست اوست بيانجامد. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️«أمیرالمُـــــؤمِنین عـــــلّےﷺ » ؛ مےفَـــــرمــٰـــایَنـــــد: ◇◇کَـــــسے کِہ↡↡ ⇇ مُنتـــــظر أمـــــر مــــٰـا (ظُهـــــور) أســـــت، ↶مــــٰـانَنـــــد «شَهیـــــد؎𑁍» أســـــت ، کِہ دَر خـــــونِ خـُــــود، _ غَلتیـــــده أســـــت.✿ ⃟ ⃟ ↷ ◈الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّه‏‌.◈◈ 📚 تُحـَــــف العُـــــقول، ص¹¹⁵ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
◈◈"پیــٰـــامبـــــَرﷺ": آتـَــــش‌بـَــــرکـــــسےکِہ↡↡ ⇤ بہ مـَــــن‌ایمـــٰــان‌آوردِه‌۔۔۔ □و﴿عـــــلّےعلیه‌السلام‌𔘓﴾" رٰا.. ⇇دوســـــت‌دٰاشـــــتِہ؛ ↶وولٰایتـــــش‌رٰاپــــَـذیـــــرفتہ،↷ ╰➤ «حـَــــرٰام‌أســـــت...»🌺 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_دوم بخش_دوم 🌼🌸وقتی به هوش اومدم هادی و زنش اعظم رو
" "بر اساس قسمت_دوم بخش_سوم 🌼🌸من فقط یک عمه داشتم که در سن چهارده سالگی زن علیرضا خان تجلی شده بود که از ثروتمندان تهرون بود… شاید من سه یا چهار بار بیشتر عمه رو ندیده بودم ولی حرفش تو خونه ی ما زیاد زده می شد. می دونستم خیلی پولداره و دوتا پسر و یک دختر داره که فقط دخترش ازدواج کرده… عمه خیلی دوست نداشت با فامیل رفت و آمد کنه برای همین ما هیچ وقت خانواده ی اونو ندیده بودیم. عمه فقط موقعی میومد که کسی مرده باشه و تو مراسمش شرکت می کرد. همون موقع هم طوری رفتار می کرد که معلوم بود ما از دماغش بالا نمیریم…. 🌸🌼شاید یکی دو بار جواب سلام منو داده بود و همین. پس وقتی چشمم به اون افتاد مطمئن شدم اتفاقی افتاده و دلم فرو ریخت… از در که اومد تو زد زیر گریه و گفت: الهی عمه فدات بشه. این چه بلایی بود سر تو اومد و یتیم شدی… داداشم رفت و تو رو بی پدر کرد. 🌼🌸دیگه نفهمیدم چیکار می کنم با اینکه خودمو آماده کرده بودم که هر خبری رو بشنوم بازم کنترلم از دستم در رفت … فکر کنم صدای شیون من و عمه تمام بیمارستان رو خبر کرد.. چون همه ریختن تو اتاق من تا ما رو ساکت کنن … هادی می گفت: عمه، مگه قرار نبود به رویا نگی؟ عمه همین طور که گریه می کرد با دستمال بینی شو گرفت و گفت :بی خود… بی خود… غلط کردین. تا حالا هم بهش نگفتین بچه تو دلش می مونه …. 🌸🌼بعد اومد و من رو نوازش کرد و گفت: من که نمردم عمه جون خودم هواتو دارم. هر وقت کاری داشتی به خودم بگو تنهات نمی زارم ناراحت نباش …. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا