#جهت_رسیدن_به_هرحاجت_مشروع
#حاجت
🔅برای رسیدن به هر حاجت مشروع با وضو و رو به قبله و با خاطری جمع و بدون تشویش ذهن
يا 《حَيُ يَا قَيُّومُ 》 را 《3816》مرتبه بخواند.
ازمجربات است .
📚گشایش با قرآن
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان باز متوجه شدم شیخ برخاست، وضو گرفت و عبا بر سر از خانه ب
#احسن_القصص
#تشرفات
#امام_زمان
این معجزه حضرت ولی عصر ارواحنافداه چیزی است که در بین سنّی های سامرا، با وجود تعصبی که بر مذهب خود دارند، معروف است و مورد تایید تمام آنهاست و حتی از بس زیاد اتفاق افتاده آن را می شناسند، یعنی به مجرد دیدن آثار این معجزه شروع به هلهله و کارهای دیگری از این قبیل می کنند. در این باره یکی از علماء مورد وثوق و بلکه چند نفر دیگر نقل کرده اند: شبی در سامرا بودیم. شب از نیمه گذشته بود. ما همگی که شش هفت نفر می شدیم، به حرم عسکریین مشرف شدیم و هر یک شمعی در دست داشتیم اضافه بر اینکه شمع های حرم و ضریح نیز روشن بودند.
✨💫✨
در مقابل ضریح مقدس، مشغول زیارت بودیم که ناگاه لرزه و تماسی در دلمان افتاد طوری که صدای دندانهای یکدیگر را که به هم می خورد، می شنیدیم. شمعها یک باره و بدون دلیل خاموش شد، اما فضای حرم مطهر مثل روز روشن بود و صدای زنها را که در خانه هایشان هلهله می زدند، شنیدیم. از طرفی فهمیده بودیم وقتی حضرت ولیعصر ارواحنافداه تشریف می آورند، این علامات ظاهر می شود لذا یقین کردیم که آن حضرت به زیارت پدران بزرگوارشان آمده اند.
✨💫✨
خواستیم خود را به گوشه ای بکشیم و بایستیم، ولی حتی زبانمان بند آمده بود و قادر به تکلم نبودیم و بهت و حیرت و وحشتی عظیم سراسر وجود ما را فرا گرفته بود و از شدت لرزیدن و ارتعاش و هول، نزدیک بود هلاک شویم. بالاخره تاب نیاوردیم و از حرم خارج شدیم. ناقل جریان قسم خورد که کلیدی از آن در جیب من بود آن را درآوردم و به جای شمع در دست گرفتم دیدم سر آن کلید، مثل چراغ مشتعل است. باز انگشت خود را به همین شکل گرفتم، دیدم همان اتفاق افتاد. خلاصه اینکه معجزاتی که در این زمان ظاهر شده خیلی زیاد است و بیان آنها ممکن نیست.
📚عبقری الحسان ج1، ص 453
📚ملاقات با امام زمان در کربلا ص137
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@Manavi_2
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رزق
#زیاد_شدن_رزق_وروزی
✍ اگر کسی هر روز ۲۵ مرتبہ
این ذکر را بگوید روزی اش
زیاد میشود.
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیراً اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ فَإِنَّهُ لَا یَمْلِکُهُمَا أَحَدٌ غَیْرُکَ
📚 مصباح کفعمی 170
@Manavi_2
چشاتوببند
فڪرڪن
توحرمۍ
روبروۍضریح
ڪولراےداخلروشن
هواخنڪ
سنگزیرپاتخنڪ
یہڪتابزیارتنامہدستت
اشکاروصورتت
صداےهیاهوۍمردم
گریہودردلاۍزنا
یھوازجمعیتآقایونیڪی باصداےبلنددادمیزنهصلوات
ھمہصلواتمیفرستن...
نگاهتبہضریح…
هۍچشمات پروخالۍمیشہازاشڪ
زبوندلتبندمیادڪه اصنواسہڪدوم "حاجتآمدےاینجا"
فقطمحوتصویر روبہرو میشی
هۍازآقاتشڪر میڪنۍڪهطلبیدتت
وزیرلبمداممیگویۍ
"السلامعلیک یااباعبدﷲالحسین"✋🏻🕊
@Manavi_2
#هر_روز_با_شهدا
شهید بزرگوار محسن وزوایی عزیز❤️
فاتح فتح المبین
شهید محسن وزوایی رتبهی یک کنکور سراسری و دانشجوی رشتهی شیمی در دانشگاه شریف بود؛ قرار بود برای ادامهی تحصیل به آمریکا اعزام شود اما به خاطر دفاع از میهن ماند.
برای روشن شدن موفقیت شهید وزوایی در عملیات فتحالمبین با یکی از روایان سپاه به نام امیر رزاقزاده صحبت کردم. او برایم تعریف کرد: «بعد از عملیات وقتی به دوکوهه برگشتم، با محسن مصاحبه کردم و به او گفتم که قرار نیست جایی پخش شود. شهید وزوایی تا گم کردن مسیر را تعریف کرد و بعد گفت: ضبط صوت را خاموش کن تا بگویم چه اتفاقی افتاد. ضبط را خاموش کردم و وزوایی گفت: بعد از استغاثه به حضرت زهرا (س) در آن تاریکی شب، دیدم یک خانم چادری دستشان را به سمتی گرفته بودند و چون من به حضرت زهرا (س) استغاثه کرده بودم، فهمیدم که خانم به کمک ما آمدند. مسیری که حضرت نشانمان دادند، ۱۸۰ درجه خلاف آن مسیری بود که میرفتیم، من کل نیروها را عقبگرد دادم و رفتیم. باید یک ساعت و خردهای مسیر را طی میکردیم تا به توپخانه بعثیها برسیم، در هر مسیری به وزوایی الهام میشد که از کدام مسیر بروند».
بعد از تاسیس لشکر در سن ۲۱ سالگی در اردیبهشت ۱۳۶۱ آسمانی شد
#شهید
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Manavi_2