eitaa logo
داروخانه معنوی
6.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
126 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
♡┅═════════════﷽══┅┅ ﴿امــــٰـام سیّدعلّےخــٰـــامنه‌ا؎﴾: "آن‌ کــَـسےکہ، ⇠ریـــــشِہ کـَــــن‌ خـــــوٰاهدشُـــــد، ‎⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اســـــرٰائیل أســـــت" ایـــــن مـَــــرد الٰهے هــَرچہ فَـــــرمـــــودَند: ↭ شُـــــد!!! ❍↲⃝ پـــَــس مُنتـــــظر بــــٰـاشیـــــد...□□ ۳ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
مراقبت از خود ۱۲_1.m4a
12.14M
👌☑️سخن‌ چینی از خود 🌾قسمت دوازدهم حاجیه خانم رستمی فر «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز شنبه قضای ⇠ بعد از هر نماز قضا خواندن دعای فرج(الهی عظم البلا...) برای سلامتی و فرج و مقدر شدن ظهور آقا جانمون حضرت مهدی (روحی لک الفدا) اجباری است🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز شنبه جزء خوانی قرآن کریم داریم هدیه به آقا جانمون حضرت مهدی عجل اله برای سلامتی و ظهور و فرجشون ان شاءالله مهلت خواندن جزء ها تا است هر کس تمایل به شرکت در ختم قرآن را داره وارد لینک زیر بشه و اسم و فامیلش را بنویسه https://eitaa.com/joinchat/170918372C42e49e2bdb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡┅═════════════﷽══┅┅ «حــٰـــاج‌ آقـــــآ حق‌ّشنـــٰــاس‌» ⇦فــَـــرمودنـــــد: ⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خـــــدٰا نکـُــــند!!! ⇇پـَــــروردگٰار... ↶کــَسےرٰا بہ خُـودش‌ واگـــذار‌ کـُــــند.↷ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
♡┅═════════════﷽══┅┅ گـــُــفتم‌کہ ⇦خُدایـــٰـــامُــرٰاد؎بِفــــرســـــت۔۔۔ □طوفـٰــــان‌زدہ أم‌۔۔ ⇦رٰاه‌ نجـــٰــاتے بِفــــرســـــت۔۔۔۔ فَـــــرمـودکِہ بٰـــــا‌↡↡ ،⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زمــــــزمہ؎ "یـــٰــا‌مهـــﷺـــد؎" «نـَــــذر‌گُــل‌نـَــرگس‌صلّـــــوٰاتےبِفرســـــت» «اللّهم‌صلّ‌علّےمُحمّدو‌آلِ‌محمّد‌و‌عجّل‌فَرجَهم » أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
خطبه ۲۲۳ فراز١ تلاوت يا ايها الانسان... 🎇🎇🎇 #خطبه۲٢٣ 🎇🎇🎇 💥#هشدار از غرور زدگيها برهان گناهكار
خطبه ۲۲۳ فراز ۲ تلاوت يا ايها الانسان... 🎇🎇🎇 ٢٣ 🎇🎇🎇 چگونه‌بودن پس سستي دل را با استقامت درمان كن، و خوابزدگي چشمانت را با بيداري برطرف كن، و اطاعت خدا را بپذير، و با ياد خدا انس گير، و ياد آر كه تو از خدا روي گرداني و در همان لحظه او روي به تو دارد، و تو را به عفو خويش مي خواند، و با كرم خويش مي پوشاند! در حالي كه تو از خدا بريده و به غير خدا توجه داري! پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا! و چه ناتوان و بي مقداري تو، كه بر عصيان او جرات داري، در حالي كه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در گستره رحمت او آرميده اي، نه بخشش خود را از تو گرفته، و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلكه چشم بر هم زدني، بي احساس خدا زنده نبودي، يا در نعمت هاي او غرق بودي، يا گناهان تو پرده پوشي شد، و يا بلا و مصيبتي را از تو دور ساخته است، پس چه فكر مي كني! اگر او را اطاعت كني؟ بخدا سوگند! اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانايي و قدرت برابر بودند وجود داشت تو نخستين كسي بودي كه خود را محكوم مي كردي، بر زشتي اخلاق و نادرستي كردار. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مَسئـــــلہ احســــٰـان ⇦ بہ« پــِـــدر و مـــٰــادر𔘓» ، ⇦ بعـــــد أز مَسئـــــلہ تـــُــوحیـــد خُـــدٰا ؛ ╰─┈➤ وٰاجـــــب‌تــَرینِ واجبــــٰـات أســـــت. ﴿عـــــلّامہ طبــٰـــاطبــٰـــايے۞﴾ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی قسمت_شصت و چهارم ✍ بخش چهارم 🌸حالا فقط منو تورج می دونس
" "بر اساس داستان واقعی قسمت_شصت و پنجم ✍ بخش اول 🌸صبح دکتر صالح اول وقت اومد بالای سر عمو …. بعد از معاینه ای که از اون کرد … خبر خوبی برای ما نداشت سکته آسیب زیادی بهش زده بود ولی گفت که امکان داره با فیزیو تراپی بهتر بشه ……. ایرج هم هنوز به هوش نیومده بود ولی اوضاع تنفسی و نبضش عادی بود و خودم مرتب اونو چک می کردم و بالای سرش بودم …. منو و تورج تا صبح هیچکدوم نخوابیدیم ….. صبح بعد از ویزیت دکتر صالح که خاطرم جمع شد ..ایرج رو سپردم به یکی از دوستام و رفتم خونه و خیالم راحت بود که عمه و تورج هم بالای سرش هستن می خواستم تا بچه ها بیدار نشدن خودمو برسونم … 🌸اونا بشدت احساس ناامنی می کردن و نمی خواستم این احساس در اونا بیشتر بشه… وقتی رسیدم هر دو خواب بودن ….حتی مینا و بچه های اون و سوری جون هم هنوز بیدار نشده بودن ……….. کنار تخت تبسم روی زمین نشستم و دست کوچولوشو گرفتم توی دستمو خوابم برد …… وقتی بیدار شدم هر دو شون روی پای من بودن و با سر و صورت من ور می رفتن ….. سعی کردم عادی باشم بهشون صبحانه دادم انگار که نمی خوام جایی برم می خواستم تو آرامش از شون جدا بشم در حالیکه دلم مثل سیر و سرکه می جوشید ….. حالا چه طوری اونا رو راضی کردم و دوباره برگشتم بیمارستان بماند ….. 🌸عمه بی قراری می کرد ….هم از دیدن ایرج با اون حال شوکه بود هم اینکه متوجه شده بود برای علیرضا خان اتفاق بدی افتاده که توی سی سی یو رفته و می خواست عمو رو ببینه…به زحمت کنترلش می کردیم …. تورج گفت بزار بدونه این طوری بهتره تا کی می خوایم پنهون کنیم …… گفتم : باشه منم موافقم ولی این با تو من توانشو ندارم تو آماده اش کن و رفتم کنار ایرج، اون هنوز بیهوش بود بوسیدمشو وضعیتش رو کنترل کردم و برگشتم …… وقتی رسیدم عمه رو در حال گریه دیدم بد جوری ناله می کرد ، فهمیدم که تورج بهش گفته …… اونقدر حالش بد بود؛؛ که نمی تونستم آرومش کنم … شدت ناراحتی عمه ؛ میزان عشق و علاقه اونو نسبت به شوهرش نشون می داد ….و کاملا پیدا بود که هنوز بشدت عاشق اونه ……….. ادامه_دارد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی قسمت_شصت و پنجم ✍ بخش اول 🌸صبح دکتر صالح اول وقت اومد با
" "بر اساس داستان واقعی قسمت_شصت و پنجم ✍ بخش دوم 🌸دیگه همه خودمون رو آماده کرده بودیم؛؛ چاره ای جز این نداشتیم …… وقتی خدا دوباره ایرج رو به ما داده بود نمی تونستیم نا شکر باشیم و به بدی از بدتر ساختیم ….. بعد از ظهر ایرج به هوش اومد هنوز چشمش رو باز نکرده بود که منو صدا کرد … کنارش بودم دستشو گرفتم و گفتم : جانم عزیزم من اینجام قربونت برم …. آهسته گفت : چی شده ؟ من چی شدم چرا اینجام ؟ 🌸گفتم : یادت نیست تو کارخونه دعوا شده بود ؟ گفت : چرا ، بابام ، بابام کجاس ؟ حالش خوبه ؟ گفتم آره خوبه یک کم زخمی شده داره بهتر میشه ….. دست منو فشار داد و پرسید تو از کجا با خبر شدی ؟ گفتم من اومدم کارخونه سلیمان زنگ زد به من خبر داد …. گفت : اون چطوره خیلی زخمی شده بود ….. گفتم اونو یک نفر دیگه بسترین بقیه خوبن رفتن خونه هاشون … 🌸فردا صبح سوری جون بچه ها رو که خیلی بی تابی می کردن آورد بیمارستان تا ایرج رو ببین … هر دو متحیر بودن هی به من و ایرج نگاه می کردن و دلیلی پیدا نمی کردن و نمی دونستن چه اتفاقی افتاده ….. ولی ترجیح دادم با واقیعت روبرو بشن تا اینکه مجبور باشیم مرتب بهشون دورغ بگیم …… ده روز بعد که قلب علیرضا خان تثیت شد اونو با صندلی چرخ دار بردیم خونه ….. دیگه مجبور بودم بچه ها رو هر روز بیاریم تا ایرج رو ببینن …. 🌸خوب منم که نمی تونستم زیاد برم خونه پس این طوری برای اونا بهتر بود ……. دخترا بعد از اینکه یک بار اومدن دیگه تو خونه بند نمی شدن و هر روز بهانه می گرفتن و می خواستن پیش ایرج باشن . این بود عمه هر روز اونا رو با اسماعیل میاورد بیمارستان و با خودش بر می گردوند ….. و اونجا بود که اون دوتا با شغل من آشنا شدن ….. حالا وقتی می گفتم مریض دارم اونا متوجه بودن که من چی میگم و زود قانع می شدن ……. یک روز من رفتم دانشگاه تا کارای فارق التحصیلی مو انجام بدم یک سری کارایی که با تعطیلی و اعتصاب نتونسته بودم بهش برسم ….. یک راست رفتم دفتر .پرسیدم جناب ترابی نیستن ؟ دفتر دار گفت الان اینجا بودن و رفتن به اتاق کنفراس ….. با عجله خودمو رسوندم اونجا … اتاق کنفراس جایی نبود که در بزنیم این بود که یک هو در باز کردم و وارد شدم ….. 🌸چیزی که دیدم باورم نمیشد …خیلی جالب بود شهره با دو تا دختر دیگه و چند تا مرد جوون دور هم نشسته بودن من بین اونا دونفری رو که خودشونو ساواکی معرفی کرده بودن شناختم ….. اونا با هم حرف می زدن و جلسه داشتن ……. در رو از تو بستم و فقل کردم… و رفتم جلو …تا چشمشون به من افتاد از جا پریدن ….. شهره از بر خورد اون دونفر و من متوجه شد که اونا رو شناختم …. دست پیش گرفت این اخلاق اون بود هیچوقت خودشو تو این جور مواقع نمی باخت 🌸گفت : چیه ؟چته ؟ما باید مطمئن می شدیم تو جاسوس نیستی اگر ما رو لو می دادی چیکار می کردیم ؟ ما تمام مدتی که تو می خوردی می خوابیدی برای این انقلاب زحمت می کشیدیم حالا که انقلاب پیروز شده تو هیچ حقی نسبت به این ممکلت نداری تو یک انگلی که باید جامعه تو رو از وجودت پاک کنه به هیچ دردی نمی خوری …… تو الان حرفی برای گفتن نداری … در واقع ضد انقلاب محسوب میشی و خودتم می دونی که طاغوتی هستی .. حالا حساب شما رو بعدا باید رسید ….. ادامه دارد... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌔 ♨️موانع نمازشب 🔸از جمله های حیله های شیطان ،بی اهمیت جلوه دادن مستحبات است....مثلا این که نماز شب واجب نیست....تا انسان خود را به دردسر و زحمت بیندازد. 🔸از این قبیل وسوسه ها در چنته شیطان فراوان است....توجه به آثار این اعمال می تواند در خنثي کردن چنین وسوسه ای موثر باشد. 🔸اینکه بدانیم رعایت همین امور، کلید سعادت است و در توفیقات الهی را به روی انسان باز می کند. به عنوان مثال در مورد نمازشب گفته اند:بدون آن، دست یابی به مقامات و کمالات عالیه ممکن نیست. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️✨نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️ ❤️✨خـــــــدایــــــا ؛ 🤍✨در این شب زیبا زمستانی ❤️✨مهربانی بـه دلــهـا 🤍✨برکت تو خونـه هـا ❤️✨برطرف شدن غمهـا 🤍✨برطرف شدن مشکلات ❤️✨و مستجاب شدن دعاهـا 🤍✨را نصیب همه عزيزانم بگردان. ❤️✨آمــــیــــن یـــــا رَبَّ 🤍✨لا به لای رنگهای زیبا و هوای ❤️✨دلــپــذیــر زمستانی 🤍✨آرامش و خوشبختی ❤️✨وعـشــق مــانــدگــار 🤍✨را بـراتـون آرزو میکنم ❤️✨شـب زمستانیتـون زیـبـا 🤍✨شــبتون آروم و در پناه خدا «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛ ﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند : خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾ در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
•~🌸🌿~• وَلےبَچہ ھآ اَز‌قَضا‌ٓشُدڻ نَمآز‌صُبحتون‌ْبِتَرسیدْ! میڱن‌ْخُدآ؛ أڱہ بِخوٰاد‌خِیر؎رو‌؛ أزیِہ بَنده‌ا؎بڱیرھ۔۔۔۔!!! نَمآز‌صُبحِش‌ْرو‌قضٰا‌مےڪُنِه! 💥 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
اعمال قبل خواب😍 شبتون پر نور⭐🌜 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا