امروز سه شنبه
قضای ⇠ #نماز_مغرب
بعد از هر نماز قضا خواندن دعای فرج(الهی عظم البلا...) برای سلامتی و فرج و مقدر شدن ظهور آقا جانمون حضرت مهدی (روحی لک الفدا) اجباری است🌹🌹🌹
﴿آیــّت الله بهــــٰـاءالـــــدینے𑁍⇉﴾:
⇇مــٰـــا تَجـــــربہ زیـــٰــاد؎،
بہ دَســـــت آوردهایـــــم و وجـــــدٰان نــِـــمودهایـــــم کِہ⇩⇩⇩
⇦بــَـرٰا؎ رهــٰـــایے أز مُشـــــکلٰات،
۔۔ رٰاههـٰــــایے أســـــت کِہ ،
⇦بِهتـــــریـــــن آنهـــٰــا کہ خـُــــود مـــٰــا ،
حـِــــس کـَــــردهایـــــم و
بہ کُمـــــک آنهــٰـــا بہ حــٰـــاجتهـــٰــایمـٰــــان
◇ رسیـــــدهایـــــم،⇨
چهــــٰـار⁴ چیـــــز أســـــت:↡↡
¹⇠نــَـــذر کــَردن گـــــوسفَنـــــد بـــَرا؎ فُقـــــرٰاء،
²⇠خـــــوٰانـــــدن حــَدیـــــث کســـــٰاء بہ طُـــــور پِے دَر پِے
³⇠ پَـــردٰاختـــــن صـــــدّقہ
⁴⇠خَتـــــم صلّـــــوٰات.
✿ آیــّـــت بَصـــــیرت، ص⁶⁸✿
#سخن_بزرگان
#کلام_بزرگان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
خطبه ۲۱۶ فراز ۱ خطبه اي در صفين 🎇🎇🎇#خطبه۲۱۶🎇🎇🎇 🌹حقوق اجتماعي (پس از ستايش پروردگار!) خداوند س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
خطبه ۲۱۶ فراز ۱ خطبه اي در صفين 🎇🎇🎇#خطبه۲۱۶🎇🎇🎇 🌹حقوق اجتماعي (پس از ستايش پروردگار!) خداوند س
خطبه ۲۱۶
فراز۲
خطبه اي در صفين
🎇🎇🎇#خطبه۲۱۶🎇🎇🎇
🍃حقوق متقابل رهبري و مردم
پس خداي سبحان! برخي از حقوق خود را براي بعضي از مردم واجب كرد، و آن حقوق را در برابر هم گذاشت، كه برخي از حقوق برخي ديگر را واجب گرداند، و حقي بر كسي واجب نمي شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهي بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم، و حق مردم بر رهبر است، حق واجبي كه خداي سبحان، بر هر
دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پايداري پيوند ملت و رهبر، و عزت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمي شود جز آنكه زمامداران اصلاح گردند، و زمامداران اصلاح نمي شوند جز با درستكاري رعيت. و آنگاه كه مردم حق رهبري را ادا كنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد، و راههاي دين پايدار، و نشانه هاي عدالت برقرار، و سنت پيامبر (ص) پايدار گردد، پس روزگار اصلاح شود، و مردم در تداوم حكومت اميدوار، و دشمن در آرزوهايش مايوس مي شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيت ستم كند، وحدت كلمه از بين مي رود، نشانه هاي ستم آشكار، و نيرنگبازي در دين فراوان مي گردد. و راه گسترده سنت پيامبر (ص) متروك، هواپرستي فراوان، احكام دين تعطيل، و بيماريهاي دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگي فراموش مي شود، يا باطل خطرناكي در جامعه رواج مي يابد، احساس نگراني نمي كنند، پس در آن زمان نيكان خوار، و بدان قدرتمند مي شوند، و كيفر الهي بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد، و نيكو همكاري نماييد. درست است كه هيچ كس نمي تواند حق اطاعت خداوندي را چنانكه بايد بگذارد، هر چند در به دست آوردن رضاي خدا حريص باشد، و در كار بندگي تلاش فراوان نمايد، لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهي را رعايت كند كه يكي از واجبات الهي، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن، و برپا داشتن حق، و ياري دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دين بيشتر باشد، بي نياز نيست كه او را در انجام حق ياري رسانند، و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند، و در ديده ها بي ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسي را در انجام حق ياري كند يا ديگري به ياري او برخيزد. (پس يكي از ياران بپا خواست و با سخني طولاني امام را ستود، حرف شنوايي و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:)
كسي كه عظمت خدا در جانش بزرگ، و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد، و از او سزاوارتر كسي كه نعمتهاي خدا را فراوان در اختيار دارد، و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسي بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهي بر او فراوان باشد
#نهج_البلاغه
💠باهم نهج البلاغه بخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
□بہ کـــَــعبہ تِکـــــیہ بـــــزَن ⇩⇩⇩
⇦دَر هـــــوٰا؎خـُــــوش،
⇠⇠﴿مَهــــــــــد؎ﷺ𔘓⇉!﴾
◇بہ گـــــوشِ مـَــــردمِدنیــٰـــا بگـــــو..
⇠⇠« أَنَـــــا ألْمَهـــــد؎ ﷺ🤍»
#امام_زمان
#سوریه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
﴿آیـــّــت الله کِشمیـــــر؎𔘓⇉﴾
□گـــٰــاهے کِہ دلــَـــم⇩⇩⇩
⇦ بـــــَرا؎ مــُـــولٰا خِـــــیلے تَنـــــگ مےشَـــــود⇨
«ســـــوره مـــــؤمِنـــــون» را مےخـــــوٰانـــــم؛
◇◇ایـــــن ســـــوره ،
⇠﴿عـــــلّے(علیهالسلام)𑁍﴾ أســـــت.
#سخن_بزرگان
#کلام_بزرگان
#باباعلی
-«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_پنجاه و هفتم ✍ بخش چهارم 🌸نشست کنارم و دستمو گرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_پنجاه و هفتم ✍ بخش چهارم 🌸نشست کنارم و دستمو گرفت
#رمان "
#رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی
قسمت_پنجاه و هفتم ✍ بخش پنجم
🌸تورج از اون به بعد خودشو عمو صدا می کرد مثلا می گفت عمو اومد ، عمو گرسنه اس ، عمو داره میره ، و این شد که شوخی شوخی همه بهش عمو می گفتن و منم عمو صداش می کردم بعدا از خودش شنیدم از وقتی به دوستانش سور عمو شدنش رو داده بود اونا هم عمو صداش می کردن …… و ما متوجه شدیم که همون طور که توی ذهن یکی یکی ما اثر گذار بود توی اجتماع هم قبولش داشتن و روش حساب می کردن …..
وقتی من به دیدن مینا رفتم تا خودم این خبر رو بهش بدم اونو تو حال بدی دیدم مینا داشت از دست می رفت بشدت لاغر و افسرده شده بود و سوری جون می گفت از اتاقش بیرون نمیاد…
و اولین چیزی که بهم گفت این بود که دیدی ولم کرد؟ کاش این کارو نمی کردم و همین طور با هم دوست بودیم حداقل من اونو می دیدم و اینقدر دل تنگ نمی شدم ….. دارم فکر می کنم خودمو بکشم ….
🌸گفتم : ای وای این چه حرفیه می زنی ، دیوونه شدی آدم عاقل !!!؟؟؟ گفت چون تو به ایرج رسیدی نمی فهمی من چی میگم …..گفتم من هرگز مثل تو ضعیف نیستم قسم می خوردم اگر می دونستم ایرج منو دوست نداره خودمو به خاطرش ناراحت نمی کردم چرا که وجود من بیشتر از اینا ارزش داره که به خاطر یک نفر خودمو از بین ببرم …. ببینم چند تا سئوال ازت می کنم … به نظرت اگر الان تورج تو رو ببینه در مورد تو چی فکر می کنه ؟ بگو ؟….
.گفت : نمی دونم دیگه برام مهم نیست …
گفتم من بهت میگم یک آدم بدبخت که احتیاج به ترحم داره ……
🌸گفت : همینم هست مگه نیست ؟
گفتم تو می خوای این طوری باشی و زندگیتو نابود کنی؟ به جای این کار بلند شو خودتو بساز و تورج رو به دست بیار؛؛ از پس فکر کرده که تو دست یافتنی هستی خیالش راحته که هر وقت اومد تو هستی ….
مینا می خوام برات یک نسخه بپیچم …می خوای عمل کنی ؟
گفت : نمی دونم …گفتم اول کلاس کنکور با جدیدت درس بخون منم کمکت می کنم تمام روزو شبت رو بزار روی درس و تمام سعی خودتو بکن که قبول بشی….. دوم… چند تا لباس خوب و قشنگ بخر و بپوش سوم موهاتو کوتاه کن و تا مدتی بدون آرایش راه نرو .. داروی آخر مرتب بگو من باید بتونم هم کنکور قبول بشم هم تورج رو بدست بیارم …..این کارو تا موقعی که کنکور میدی باید ادامه بدی ….
🌸پرسید اگر هیچ کدوم نشد چی ؟ گفتم اولا همین ، اگر نشد ، مانع کارت میشه دوما خوب به درک که نشد حداقل تو آدمی بودی که نهایت سعی خودتو کردی … و سرتو بالا میگیری …. مینا جان روزی بود که من فکر می کردم توی منجلابی افتادم که دیگه هرگز نمی تونم ازش بیرون بیام ولی همون شب عمه اومد و منو از اون خونه آورد بیرون توی این دنیا چیزی قابل پیش بینی نیست تو چه می دونی فردا خدا برات چی می خواد ولی تلاش آدمه که به زندگی جون میده نا امیدی از مرگ بدتره تو رو خدا به خودت بیا ….
🌸من الان نسخه رو برات می نویسم فردا میام بهت سر می زنم,, چون من دارم دکتر میشم ، اگر عمل کرده بودی بازم میام اگر نه تو ارزش اینکه باهات دوست باشم رو نداری ولت می کنم … من دوست ضعیف و بیچاره نمی خوام …….و بوسیدمش و خداحافظی کردم و گفتم عزیزم فردا می بیمنت در ضمن شما داری خاله میشی ولی باید یک خاله ی خوب و سرافراز باشی.
ادامه_دارد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2