🔹#نسل_قابیل
( #جنایات_آل_سعود_در_خاورمیانه)
🔹 #جواد_بامری
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
چاپ اول| ۳۲۲ صفحه | ۲۵۰۰۰تومان
.
📚درباره‌ی کتاب
.
این کتاب نگاهی‌ست به شکل‌گیری #وهابیت در #عربستان و تاثیراتی که این تفکر بر دنیای #اسلام گذاشته است.
آئین وهابیت، از نظرات و آراء #ابن‌تیمیه گرفته شده است و در واقع بعد از مدتی #محمدبنعبدالوهاب نظرات ابن‌تیمیه را زنده کرد.
محمدبنعبدالوهاب بر این باور بود که همه مسلمانان #مشرک می‌باشند.
وهابیت مبارزه با #شرک و #بدعت و بازگشت به سیره و گفتار سلف را شعار خود قرار دادند و گرایش به #ظاهرگرایی پیدا کردند چنان که با ظاهر آیات و برداشت #سطحی_نگری حکم تکفیر مسلمانان را صادر کردند.
هدف بانیان و مروجان این مکتب، #تفرقه_افکنی میان مسلمانان و تکفیر همگان، جز یاران خودشان است. متأسفانه ایجاد تفرقه در میان مسلمانان، به گونه‌ای است که جهان #اهل_تسنن نیز دچار تفرقه شد و جنگ‌های خونینی به راه افتاد. وهابیت بذر #نفاق و کینه را بین مسلمانان کاشتند و #شبهات فراوانی را مطرح کردند که در این کتاب به بیان آنها پرداخته شده‌است.
.
خرید آسان:
http://yon.ir/X87V7
مرکز پخش:
02537840844
#سالنامه ۹۸ با محوریت شهدای شاخص یه ویژه #شهیدکاظمی منتشر شد
.
سالنامه #یادگار98 حاوی خاطرات زیبا از شهدای #مدافعان_حرم و #شهدای_شاخص دفاع مقدس به ویژه شهید #احمد_کاظمی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
.
کسی را سراغ ندارم که مدتی زیر دست حاج احمد کاظمی بوده باشد (حتی با چند واسطه) و به این زیردستی افتخار نکند، حتی اگر مورد تنبیه واقع شده باشد.
.
یادگار تقدیم به همه کسانی که از نام احمد (شهید احمد کاظمی) در یاد خود، یادگاری دارند.
.
خرید آسان:
http://yon.ir/kpGML
مرکز پخش:
02537840844
🔹#نسل_قابیل
#جنایات_آل_سعود_در_خاورمیانه
🔹 #جواد_بامری
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب
.
شاید بتوان گفت بهترین راه مبارزه با یک آیین و دین این است که با اسم آن، زشتی‌ها و پلیدی‌هایی که فطرت هر انسانی از آن متنفر است را برای دیگران به منصه ظهور گذاشت تا خود به خود وقتی اسم آن آیین و دین برده میشود، همان پستی‌ها و پلیدی‌ها و زشتی‌ها در نظر دیگران جلوه کند که پرواضح است تیشه به ریشه چنین آیین و دینی زده شده و از بین خواهد رفت.
حقیقت این است که شیطان تا زمان #محمد_بن_عبد_الوهاب هر راهی را، برای نابودی اسلام امتحان نمود و اولیاء خودش را از جن و انسان بر آن گماشت ولی شاید نتیجه قابل قبولی نگرفت تا اینکه تصمیم گرفت به وسیله محمد بن عبد الوهاب این نقشه خود را عملی نماید و گرچه تا حدی ظاهرا موفق بوده است ولی خدای تعالی در قرآن می‌فرماید:
"يريدون أن يطفؤا نورالله بأفواههم ويأبى الله إلا أن يتم نوره و لَو کَرهَ الكافرُون»؛
می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند ولی خدای تعالی نورش را تمام خواهد کرد،اگرچه مشرکان کراهت داشته باشند.
لذا به طور قطع و يقين ، این آخرین تیر شیطان در نابودی اسلام نیز به سنگ خواهد خورد و ان شاء‌الله هرچه سریعتر با ظهور امام عصر (عج)، اسلام در سراسر عالم حکومت خواهد نمود.
.
خرید آسان:
http://yon.ir/X87V7
مرکز پخش:
02537840844
#سالنامه ۹۸ با محوریت شهدای شاخص یه ویژه #شهیدکاظمی منتشر شد
.
سالنامه #یادگار98 حاوی خاطرات زیبا از شهدای #مدافعان_حرم و #شهدای_شاخص دفاع مقدس به ویژه شهید #احمد_کاظمی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
.
کسی را سراغ ندارم که مدتی زیر دست حاج احمد کاظمی بوده باشد (حتی با چند واسطه) و به این زیردستی افتخار نکند، حتی اگر مورد تنبیه واقع شده باشد.
.
#جشنواره_همسفر
پویش مطالعاتی #هشت_کتاب انقلاب و دفاع مقدس آغاز شد...
.
همزمان با چهلمین سال پیروزی انقلاب جشنواره همسفر
با محوریت ۸ کتاب ادبیات انقلاب و دفاع مقدس برگزار میگردد.
در این طرح با همکاری ناشران، کتابفروشان، مراکز پخش و مجموعه های فرهنگی 8 کتاب زیر با شرایط ویژه توزیع و ترویج میگردد.
#سربلند #توشهیدنمیشوی #چغک #اکبرکاراته_و_بچه_ننه_ها #من_مادر_مصطفی #شهربانو #خط_تماس #16سال_بعد
.
#بهشت_من_کنار_توست
#مریم_بصیری
#انتشارات_شهیدکاظمی
.
برشی از کتاب:
.
هنوز میان خواب و بیداری غوطه‌ور بود. صدایی می‌آمد و نمی‌آمد.
انگار صدای زنگ درشان بود که تا برف و باران می‌آمد تا چند روز اتصالی داشت و صدایش درنمی‌آمد. اما انگار یکی به در می‌زد.
امکان نداشت مادرش باشد، او تازه رفته بود. کسی که پشت در بود خیلی محکم در را می‌کوبید تند و بی‌امان .
راضيه زود چادرش را انداخت سرش تا خانم جان و یاسر بلند نشده‌اند برود در را باز کند.
چارچوب در به تمامی باز نشده بود که ساک ناصر زودتر از خودش وارد حیاط شد. زن خوش‌حال شد، هر چند انتظار نداشت که ناصر ناگهان پیدایش شود، اما پسر جوان اصلا خوش‌حال نبود فقط جواب سلامش را داد و خانم‌جان را صدا کرد.
پیرزن که به صدای در بیدار شده بود، در راهرو را باز کرد و با دیدن پسرش در آن حال فهمید که او از چیزی دل‌خور است.
- خانم جان، خودت بهتر از من می‌دونی که پسرت سال به سال عصبانی نمی‌شه ، اما وقتی جوش بیاره دیگه هیچ‌کس جلودارش نیست.
- چی شده ناصر، آروم باش! بذار اول چشم‌مون به جمالت روشن بشه بعد شروع کن به داد و هوار...
.
خرید آسان:
lish.ir/1afd
مرکز پخش:
02537840844