هدایت شده از من و کتاب
گروهکهای تکفیری که امروزه در کشورهای اسلامی تاخت و تاز و جنایت میکنند نزدیک به چهل سال پیش در کردستان ایران توسط پاسداران جوان و مقاومت مردم قهرمان کردستان نابود شدند.
انتشارات شهید کاظمی کتاب «پاسداران جوان؛ از حاکمیت تا سقوط گروهکها در کردستان» نوشته غلامحسین فرحی یزدی را چاپ و روانه بازار کرد.
وقتی این کتاب مطالعه میشود یقین پیدا میکنیم که اگر روزی پاسداران جوان و مردم قهرمان کردستان نبودند و در برابر گروهکها مقاومت نمیکردند، امروز هم کشور ما میدان تاخت و تازه تروریستهایی مثل داعش بود. وقتی که تاریخ را به عقب برمیگردیم و جنایات گروهکها در کردستان را مرور میکنیم به این باور میرسیم که منشاء گروههای تکفیری و گروهکهای ایران یکی است چون دقیقا نزدیک به چهل سال پیش جنایات امروز گروههای تکفیری در کردستان ایران تکرار انجام میشد.
#نشرشهیدکاظمی
02537840846
www.manvaketab.ir
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
گفت و گوی مشرق با زینب عرفانیان درباره تازه ترین اثرش "کتاب مربع های قرمز"
عرفانیان: خاطرات رزمنده هایی که دارند از بین ما می روند را دریابیم...
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#شهید_کاظمی
#خط_تماس
به قلم محمدرضا بایرامی
۱۲۰,۰۰۰ ریال
«خط تماس»، روایت دو روز پایانی زندگی پرافتخار سردار شهید حاج احمد کاظمی است که بایرامی با ظرافتی قابل تامل از این دو روز که شاید اتفاق ویژهای در آن رخ نداده باشد داستانی 251 صفحهای ساخته که نه تنها خواننده را خسته نمیکند بلکه برای رسیدن به آخرین صفحه و حادثهای که وی از آن با خبر است مشتاقتر میشود.
02537840844
manvaketab.ir
جوان است و عاشق و سر به هوا
همه ی لذت های دنیا را با هم می خواهد
به هیچ چیز هم اعتقاد ندارد جز شنیده هایش
دنبالش برود حتما به آن می رسد ، قدرت و انگیزه جوانیش را بر می دارد و می افتد دنبال عشقش....
بریده ای از کتاب :
شمشیردار با نوک شمشیر سکه های بر زمین افتاده را پس و پیش می کند.
- باقی اش کو؟
پینه دوز نگاهش می کند.
- باقی؟ تنها همین بود؟
- دروغ نگو پیرمرد. تمام دارایی تو تنها همین دو کیسه است؟ می خواهی باور کنم؟
- شمشیردار نگاهش را تیز می کند و شمشیرش را بالا می آورد و به راحله اشاره می کند.
- و آنکه در دست های توست؟!
پینه دوز سر تکان می دهد:
- او با خود کیسه ای ندارد.
- شمشیردار می خندد: خودش را می گویم، خودش از هزار سکه بیشتر می ارزد، نمی ارزد؟!
پینه دوز ترسیده ، راحله را تنگ در آغوش می گیرد.
- هرگز اجازه نمی دهم.
راحله ترسیده، در خود می لرزد
- پدر.. مبادا بر من دست یابد!
ص 139
من و کتاب
"پنجشنبه فیروزهای" رروایتی از یک #دانشجو ست که به سادگی مخاطب با آن همذات پنداری می کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست.
رمان وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو میشود که برای زیارت راهی #مشهد شدند.
نویسنده با زیرکی و در عین حال توجه به جنبه های مختلف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن #دختران_جوان_دانشجویی میبرد که در این سفر همراهند.
این رمان، از لحاظ بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت #امروزی است.
به عبارت سادهتر این رمان در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه روشنکفرانه است.
#یه_پاراگراف_بی_مقدمه
🔻پدر مریم آرام به شهاب گفت:
«می دونی از صبح تا الان که اینجا نشستم چند نفر از فامیل و دوست و آشنا، پیام دادن که #عکس دخترمو با توی یه لا قبا توی سایت دیدن؟!
احتمالا مادر و خواهر که داری...
پس می فهمی چی میگم.
حالا مثل بچه آدم بلند شو از جلو چشمم تشریف ببر تا ادبیاتم عوض نشده! »
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#سارا_عرفانی 📝
#نیستان