eitaa logo
شهدایی
365 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
35 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدایی
#رمان #مبارزه_با_دشمنان_خدا #پارت_چهاردهم کم کم مفاهیم جدیدی در زندگی من شکل می گرفت،مفاهیمی که ب
دیگه جون مبارزه کردن و درگیر شدن نداشتم، رفتیم توی حرم، یه گوشه خودمو ول کردم و تکیه دادم به دیوار، دعای ندبه شروع شد. با حمد و ستایش خدا و نبوت پیامبر، شروع شد و ادامه پیدا کرد، پله پله جلو میومد و اهل بیت پیامبر و وارثان ایشون رو یکی یکی معرفی می کرد. شروع شد، تمام مطالبی که خوندم، توحید خدا، همزمان با حمد الهی، سیره و وقایع زندگی پیامبر توی بخش نبوت، حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) . با هر فراز، تمام مطالبی رو که خونده بودم مثل فیلم از مقابل چشمم عبور می کرد، نبوت پیامبر، وفات پیامبر، امام علی ، امام حسن ، امام حسین. لحظه به لحظه و با عبور این مطالب، ذهنم داشت مطالب رو کنار هم می چید. از بین تناقض ها و درگیری ها و سردرگمی ها، جواب های صحیح رو پیدا می کرد. ضربان قلبم هر لحظه تندتر می شد، سنگینی عجیبی گلو و سینه ام رو پر کرده بود و هر لحظه فشارش بیشتر می شد، دقیقه ها با سرعت سپری می شدند، دیگه متوجه هیچ چیز نمی شدم. تمام صداهایی که توی سرم می پیچید، لحظه به لحظه آروم تر می شد، بچه ها بهم ریخته بودن و منو تکان می دادن، اونها رو می دیدم ولی صداشون در حد لب زدن بود. صدای قلبم و فرازهای آخر ندبه، تنها صوتی بود که گوش هام می شنید و توی سرم می پیچید. کم کم فشار روی قلبم آروم تر شد، اونقدر آروم، که بدن بی حسم روی زمین افتاد. چشم هام رو باز کردم، زمان زیادی گذشته بود، هنوز سرم گیج و سنگین بود، دکتر و پرستار بالای سرم حرف می زدند، اما صداشون رو خط در میون می شنیدم. یه کم اون طرف تر بچه ها ایستاده بودند،نگرانی توی صورت شون موج می زد، اما من آرام بودم. از بیمارستان برگشتیم خوابگاه، روی تخت دراز کشیدم، می تونستم همه حقایق رو جدای از دروغ ها و تناقض ها ببینم، هیچ چیز گنگ یا گیج کننده ای برام نبود . گذشته ام رو می دیدم که غرق در اشتباه زندگی کرده بودم،تا مرز سقوط و هلاکت پیش رفته بودم، با یه نیت خدایی، توی لشگر شیطان ایستاده بودم و ... . باید انتخاب می کردم،این بار نه بدون فکر و کورکورانه، باید بین زندگی گذشته ام، خانواده، کشورم، و خدا، یکی رو انتخاب می کردم. حس می کردم شیاطین به ستم هجوم آوردن، درونم جنگ عظیمی اتفاق افتاده بود، جنگی که لحظه لحظه شعله های آتشش سنگین تر میشد. ** همین طور که غرق فکر بودم، همون طلبه افغانی جلو اومد و با شرمندگی حالم رو پرسید. نگاهش کردم اما قدرت حرف زدن نداشتم، وسط بزرگ ترین میدان جنگ تاریخ زندگیم گیرافتاده بودم، یکم که نگاهم کرد گفت: _حق داری جواب ندی، اصلا فکر نمی کردم این طوری بشه،حالت خراب بود و مدام بدتر می شدی،به اهل بیت توسل کردیم که فرجی بشه. دیشب خواب عجیبی دیدم، بهم گفتن فردا صبح، هر طور شده برای دعای ندبه ببریمت حرم. هیچ مرده ای قدرت تصرف در عالم وجود رو نداره، اهل بیت پیامبر، بعد از هزار و چهار صد سال، زنده بودند. بزرگ ترین نبرد زندگی من تمام شده بود، تازه مفهوم کربلارو درک کردم، کربلا نبرد انسان ها نبود، کربلا نبرد حق و باطل بود، زمانی که به هر قیمتی باید در سپاه حق بایستی، تاآخرین نفس. من هم کربلایی شده بودم... ... 🔴
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون شرح:) مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهدایی 🌷اللهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌷 [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪارے ڪردے دیگہ هیشڪے بہ چشمهاے👀 خستہ من نمیاد❌ ڪارے ڪردے دل💔 من میخواد هرجوریہ بہ چشم تو بیاد😔 🕊 -شهدایی --🥀🕊🥀🕊🥀-- @Martyrs16
...🌹 ✍حجاب یعنی من حیا دارم .... هر لباسی نمیپوشم .... جلوی نامحرم مراقب رفتارم هستم.... ✍حجاب یعنی  خواهر عزیزم همسرت اومد بیرون نگران نباش❗️  زندگی تو برای من اهمیت دارد؛ من با حجابم...من مراقب رفتارم هستم... نگران همسرت نباش❗️ ✍حجاب یعنی من به بالا رفتن آمار طلاق کمک نمیکنم❗️  من به دلسرد شدن یک مرد از خانمش کمک نمیکنم ✍حجاب یعنی برادر با خیال راحت در خیابون قدم بزن... با خیال راحت کار کن... با خیال راحت درس بخوان... من به هیچ وجه آرامش روانی تو را بهم نمیریزم ... ✍حجاب یعنی همسر عزیزم من فقط و فقط متعلق به تو هستم نه هیچکس دیگری❗️ یعنی من به تو و این زندگی وفادار هستم یعنی زیبایی من فقط برای یک نفر❗️ ✍حجاب یعنی ای شهید من پاسدار خونَت هستم ... ✍حجاب یعنی مادر جان...یازهرا...من وارث چادر خاکی تو هستم ... ✍حجاب یعنی ای چشمان ناپاک من میدان را برای هرزگی شما باز نمیگذارم .... ✍حجاب یعنی لبخند رضایت ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙✨ تو چنان در دل من رفته که جان در بدنے :)♥️🕊 🌿 📸
به قصد زیارت حاج احمد کاظمی راه افتادیم سمت اصفهان.خانمم به آقا محسن گفت: شما هم که مثل همسر من به ماشینتون نمی رسید.محسن گفت :👇 همه اینها رو باید بذاریم بریم.. باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون😊 🕊 🍃🌸 شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من‌شنیدم‌سرعشاق‌به‌زانوی‌شماست وازآن‌روز‌سرم‌میل‌بریدن‌دارد . . 💔'(: شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهدایی
19.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ ❣هرشب❣ بخوان جان آقام عج💚 ❤️دعـــــــــــای فـــــــــــرج ❤️ 🦋 بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم 🦋 💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.💚 ❤️دعــای سـلامتی امــام زمــــان(عج)❤️ 💚"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💚 و 3 تا سوره توحید ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ کانال شهدایی🕊 @Martyrs16
هدایت شده از شهدایی
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃