نقل قولی از برادر شهید امیر حاج امینی
بردار شهید امیر حاج امینی می گوید:یک روز بر سرمزار امیر بودم که جوانی نزد من آمد و ظاهر حزب اللهی مانند داشت، او گفت:« شما نسبتی با این شهید دارید؟!» در جواب به او گفتم:« من برادرش هستم»، آن جوان گفت:« حقیقتش من در ابتدا شیعه نبودم ولی بنا به دلایلی مجبور شدم که در ظاهر به اسلام، ایمان بیاورم ولی قلباً مسلمان نشده بودم تا این که عکس برادر شما را برحسب اتفاق دیدم، پس از دیدن عکسش متحول شدم. گویی که این عکس در حال صحبت کردن با من بود؛ بعد از آن به اسلام، قلباً روی آوردم و اکنون ، هر پنج شنبه به این جا می آیم.»- بهشت زهرا/ قطعه۲۹.
فرازی از وصیت نامه ی شهید امیر حاج امینی
از شما تقاضامندم که چند موضوع زیر را همیشه بخاطر بسپارید:
هرگز دروغ نگویید، زود قضاوت نکنید، گذشت و ایثار داشته باشید.
خدایا ماراببخش وبیامرز!
خدایا عاقبت بخیرمان کن!
خدایا ماراآنی به خوئمان وامگذار!
خدایا معرفت شناخت را به ماعطا کن!
آمین یا رب العلمین
بنده ی حقیر امیرحاج امینی
روز جمعه ساعت ۱۲٫۳۰دقیقه
https://eitaa.com/Martyrs_555
| بهنام خدایِ شهیدان... |
#السلامعلیكیابقیةالله...
🇮🇷🌹محفل شهدایی حفظ آثار شهرستان تاکستان 🌹🇵🇸
| بهنام خدایِ شهیدان... | #السلامعلیكیابقیةالله...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「☁️⃟💕」
.
•رفاقتدوطرفست!
برایرفیقشھیدتچیکاراکردیکـھ
توقعداریبراتمعجزهبسازه؟(:💔
.
「☁️⃟💕」 #رفیقروزاےتنھـٰایــے'
「☁️⃟💕」 #خـٰادماݪزهࢪا
https://eitaa.com/Martyrs_555
چـاډرزهڕاحڪاېٺمےڪڼډ!
ازبےحجـابےهآشڪاېٺمےڪڼد....
ڕۅزمحـشربرزناڹبـآحجآب!
حضڕٺزهڕاۺفـاعٺمےڪڼډ..シ🌹
#چادرانه
https://eitaa.com/Martyrs_555
🌸
از شهـید بابایی پرسیدند :
عباس جان چه خبر ؟
چہ کار میکنی؟
گفت : به نگهـبانی دل مشغولیم
که غیر از خدا کسی وارد نشود.
#تلنگر
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
https://eitaa.com/Martyrs_555
میگفت؛
هیچکی پشت آدم نیست
فقط خـدا هست :)♥️
#شهیدعلیخلیلی🌱
https://eitaa.com/Martyrs_555
🇮🇷🌹محفل شهدایی حفظ آثار شهرستان تاکستان 🌹🇵🇸
میگفت؛ هیچکی پشت آدم نیست فقط خـدا هست :)♥️ #شهیدعلیخلیلی🌱 https://eitaa.com/Martyrs_555
برای اونایی که نمیشناسن بگم که علی اقا خلیلی شهید امر معروف هستن ینی بهتره بگیم شهید غیرت شهید ناموس 🙃
🇮🇷🌹محفل شهدایی حفظ آثار شهرستان تاکستان 🌹🇵🇸
برای اونایی که نمیشناسن بگم که علی اقا خلیلی شهید امر معروف هستن ینی بهتره بگیم شهید غیرت شهید ناموس
چقدر اونجا ک داداش علیمون قبل از شهادت
بااون صدای گرفتش که به سختی صداش درمیومد ازبس ک نامردا بد زده بودنش
گفت : هیچ کس پشتتون نیست هیچکس نمیاد سراغتون اگر کاری کردید برای خداعه و فقط خودش پشتتونه دلم لرزید
چقدر ادم باید مرد باشه باوجود اون همه دردو سختی و تنهایی بگه اگر برگردم عقب بازم همونکارو میکنم 🙃
داداش نویدم با علی خلیلی و امثال علی خلیلی ها رفاقت داشت و اینجاست که میشه گفت رفیق خوب ادم رو بهشتی هم میکنه ...
یڪبار کـھ با ابراهیـم صحبـت مےکردم گفــت :
وقتـے براۍ ورزش یـا مسـٰابقات کشتـے مےرفتم همیشـھ با وضو بودم :)🌹
همیشـھ هم قبـل از مسـٰابقات دو رکعـت نماز مۍخوندم . .
پرسیـدم چـھ نمازۍ ؟!
گفت دو رکعـت نمـٰاز مستحبے مےخوندم و از خـدا مےخواستم کـھ یہ وقت تو مسـٰابقات حـٰال کسے رو نگیرم🍃
#حجاب
#امام_زمان
https://eitaa.com/Martyrs_555
{🖤🥀}
•
•
خاطرات شهدا
يکي از مسئولين کاروان شهدا ميگفت:
پيکر شهدا رو واسه تشييع ميبردن...
نزديک خرم آباد ديدم جلو يکي از تريلي ها شلوغ شده
اومدم جلو ديدم...
يه دختر 14،15 ساله جلو تريلي دراز کشيده، گفتم: چي شده
گفتن: هيچي اين دختره اسم باباشو رو اين تابوت ها ديده گفته تا بابامو نبينم نميذارم رد شيد
بهش گفتم :
صبر کن دو روز ديگه ميرسه تهران معراج شهدا، برميگردوننشون...
گفت: نه من حاليم نميشه، من به دنيا نيومده بودم بابام شهيد شده،بايد بابامو ببينم
تابوت هارو گذاشتم زمين پرچمو باز کردم يه کفن کوچولو درآوردم
سه چهارتا تيکه استخوان دادم
هي ميماليد به چشماش، هي ميگفت بابا،بابا...
ديدم اين دختر داره جون ميده گفتم: ديگه بسه عزيزم بذار برسونيم
گفت: تورو خدا بذار يه خواهش بکنم؟
گفتم: بگو
گفت: حالا که ميخوايد ببريد به من بگيد استخوان دست بابام کدومه؟
همه مات و مبهوت مونده بودن که ميخواد چيکار کنه اين دختر
اما...
کاري کرد که زمين و زمانو به لرزه درآورد..
استخوان دست باباشو دادم دستش؛ تا گرفت گذاشت رو سرش و گفت:
"آرزو داشتم يه روز بابام دست بکشه رو سرم..."
✨ یازهرا (س)
تو رو خدا
یه جور زندگی کنیم
که فردای قیامت بتونیم جواب این جور چیزا رو بدیم
•
•
{🥀🖤}
#شهیدانه
https://eitaa.com/Martyrs_555