فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانویی به پزشک گفت :
نمیدانم چرا افسرده ام و خود را
زنی بدبخت میدانم .
پزشک گفت : باید ۵ نفر از خوشبخت ترین
مردم شهر را بشناسی و از زبان
آنها بشنوی که خوشبختند .
زن رفت و پس از چند هفته برگشت ،
اما اینبار اصلاً افسرده نبود .
به پزشک گفت : برای پیدا کردن آن ۵
نفر ، به سراغ ۵۰ نفر که فکر می کردم
خوشبخت ترین هایند رفتم ، اما وقتی
شرح زندگیشان را شنیدم ، فهمیدم که
خودم از همه خوشبخت ترم .
خوشبختی یک احساس است و لزوما
با ثروت بدست نمی آید .
خوشبختی ، رضایت از زندگی
و سپاسگزاری برای داشته هاست ،
نه افسوس برای نداشته ها.
👳 @mollanasreddin 👳
باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء،سرلشگر خلبان حسین لشگری،اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ 🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم 🔸سالها درسلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی میدانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود اومیگفت: از۱۸سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🔸بهترین عیدی که این ۱۸سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد،نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم 🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا۱۲ماه) درحسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ سالروز شهادت قهرمان وطن، سرلشکر خلبان،حسین لشگری🌺🌿🌺 چقدر در معرفی قهرمانان واقعی ما به نسل جوان کوتاهی شده است و ارزش ها نادیده گرفته شده.
🌀هر کس به زبان خودش جهاد_تبیین کند .این امر بر همه ما واجب است
هدایت شده از محمد صادقی
✅شکار احمقداخلی توسط باهوشخارجی
لطفا مطلب زیررا که درخصوص پاسخ سفیرسوئد به صادق زیباکلام است بصورت گسترده منتشرکنید.
رسانههای اصلاحطلب نمیخواهند این افتضاحسیاسی منتشرشود
صادق زیباکلام نامهرا به سفیرسوئد مینویسد و درآن میخواهدکه سوئد نام علیمطهریرا بعنوان نامزدهای جایزنوبل درج نماید (درصورتیکه نوبل مربوط به کشور نروژ است) وبعد سفیرسوئد پاسخی قاطع به وی میدهد.(اینمدعی دکترایسیاسی هنوز نمیداند جایزهنوبل برای کشور نروژ است).
تو دهنیسیاسی سفیرباشعور سوئد به زیباکلام بیبصیرت
وقتی سفیرسوئد به زیباکلام تذکر میدهد و اعتراف میکند سردارسلیمانی مستحق جایزهنوبل هست نه علیمطهری:
پاسخ سفیرسوئد به نامه زیباکلام:
زیباکلام عزیز
سلام و ابراز دوستی و آرزوی موفقیتتان برای اعلیحضرت کارل گوستاو شانزدهم دریافت شد. به جنابعالی اطمینان میدهمکه جامعه نهمیلیون و هفتصدهزار نفری سوئد، همچون نیمقرن گذشته، در آرزوی صلحجهانی برایهمه ـ از جمله مردمان تمدنباستانی و بزرگ ایران ـ است.
دریافت پیشنهاد آناستاد علومسیاسی دانشگاه، برایما شگفتانگیز بود. باید اعتراف کنم درابتدا این فرضیه را بررسی کردیم که با یک شوخیسیاسی بزرگ رو به رو هستیم و به دنبال سناریوهایی برای واکنش به شوخطبعی تاریخیایرانیان بودیم اما آنگاه که مطمئن شدیم جنابعالی کشورما را با کشور همسایهمان نروژ، اشتباه گرفتهاید، این فرضیه رد شد. بسیاری از مردم اروپا «ایران» را با«عراق» اشتباه میگیرند و حالا یک استاد دانشگاهایرانی،«سوئد»را با «نروژ» اشتباه گرفتهاست. ضربالمثلی در زبان فارسی است که میگوید: "این به آن در!"
هر چند پیشنهاد جنابعالی برای قرار گرفتن نام آقای علیمطهری در فهرست نامزدهای جایزهصلح نوبل، به کشور متبوع من مرتبط نیست اما از دیدگاه شخصی، ثابتکننده نظریه جنابعالی در کتابتان به نام «ماچگونه ما شدیم»است. مهمترینعلت عقبماندگی ایران در دوره معاصر خود شما هستید.
خواهشمندم اینجمله را یک اهانت ارزیابی نکنید. اگراز مردمسوئد بپرسند مهمترینایرانی دارایصلاحیت برای گرفتن جایزهصلح نوبل کیست، پاسخ بسیاری ازآنها، نامزد پیشنهادی جنابعالی نخواهدبود. شاید شما مانند خودما درهنگام دریافت نامهتان ـ شگفتزده شوید وقتی بشنوید مردم سوئد، ژنرال «قاسم سلیمانی»را شایستهترین فرد خاورمیانه برای دریافت جایزهصلح نوبل میدانند. او مهمترین فردی استکه توانسته در چندسال اخیر، مقابل جنایات گروه تروریستی داعش بایستد، کشتارها را متوقفکند و جان انسانهای غیرنظامی بسیاری را نجات دهد.
بهعنوان یکفرد علاقمند به کشور بزرگایران، به جنابعالی پیشنهاد میکنم با کمک دیگراستادان دانشگاههایخاورمیانه، برای معرفی ژنرالسلیمانی به آکادمی جایزهصلح نوبل درسالجاری بکوشید و افتخاریدیگر را بهنام کشورتان ثبت کنید.
با احترام پیتر تیلر.🕊🏴
🔻تو آدم نمیشوی
▪️روزی روزگاری پادشاهی به وزیرش می گوید که: ای وزیر من زمانی که جوان بودم پدرم همیشه به من می گفت "تو آدم نمیشی". خیلی دوست داشتم تا بتوانم نظرش را عوض کنم.
▫️وزیر می گوید: قربان شما هم اکنون یک پادشاه هستید. به نظرم شرایطی فراهم آورید که پدرتان شما را ببیند، آنگاه نظرش تغییر خواهد کرد.
بنابر حرف وزیر، پادشاه دستور می دهد که شرایط سفر را به روستایی که پادشاه در آنجا بدنیا آمده بود فراهم کنند تا پدرش که هنوز در خانه ی قدیمی خودش در آن روستا زندگی می کرد او را ببیند.
پادشاه با تمام عظمت خود به همراه وزیران و سربازان و همراهان سوار بر اسب زیبا و با وقار خود به روستا می روند. سپس دستور می دهد تا سربازان پدرش را از خانه اش گرفته و به میدان روستا بیاورند.
همه ی اهالی روستا در حال تکریم و تعظیم به پادشاه بودند اما زمانی که پدر پادشاه به میدان می آید خیلی آرام و ساده در مقابل پادشاه که بر اسب سوار بود می ایستد.
▪️پادشاه می گوید که: ای پدر ببین من پسرت هستم. همان کسی که می گفتی آدم نمی شود. ببین که من هم اکنون پادشاه این مملکت هستم و همه از من فرمان می برند. حال چه می گویی؟
▫️پیرمرد نگاهی به روی پسرش می اندازد و می گوید: من هنوز سر حرف هستم. تو آدم نمیشی.
من هرگز نگفتم تو پادشاه نمیشی، گفتم تو آدم نمیشی. تو اگر آدم بودی به جای اینکه سرباز بفرستی دنبال من خودت می آمدی در خانه را می زدی و من در را برایت باز می کردم. اگر تو آدم بودی حال که من آمده ام به احترام من که پدرت هستم از اسب پیاده میشدی.
نه، من از نظرم بر نمی گردم. تو آدم نمیشی.
#حکایت
👳 @mollanasreddin 👳
🔴 چهار هزار ملک در کربلا منتظر ظهور هستند
و لقد نزل الی الارض من الملائکة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غبر الی ان یقوم القائم فیکونون من انصاره و شعارهم یا لثارات الحسین
به تحقیق چهار هزار فرشته برای نصرت و یاری حسین [ علیه السلام] به زمین فرود آمدند. آنان هنگامی که نازل شدند، دیدند حسین [ علیه السلام] کشته شده است، از این رو، ژولیده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت کردند و همچنان هستند تا این که قائم، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است.
📚 بحار الانوار، ج ۴۴ص ۲۸۵
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌐@kashkool_et
هدایت شده از ملانصرالدین👳♂️
🔻علم اندوزی
📜 لقمان حکیم به فرزندش فرمود: با دانشمندان هم نشینی کن! همانا خداوند دل های مرده را به حکمت زنده می کند، چنان که زمین را به آب باران.
#پند
#لقمان
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از شبکه حضرت ولی عصر (عج)
47.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کرامات حضرت رقیه(سلام الله علیها)
💠
آیت الله حسینی قزوینی
#کرامات #حضرت_رقیه_س
#شبکه_جهانی_حضرت_ولیعصر_عج
وبسایت رسمی: (www.valiasr-aj.com)
ایتا: 🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/2849767479C0d5e53a286
🔻رحمت خدا
🌴ﭘﯿﺮﻣﺮﺩی ﺗﻬﯽ ﺩﺳﺖ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺗﻨﮕﺪﺳﺘﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﺎﺋﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻏﺬﺍﺋﯽ ﻧﺎﭼﯿﺰ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.
🌴ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﻫﻘﺎﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺍﺵ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻩ ﺯﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ ﺑﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺧﻮﺩ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺝ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﯿﺪ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ :ﺍﯼ ﮔﺸﺎﯾﻨﺪﻩ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﮔﺸﻮﺩﻩ ﻋﻨﺎﯾﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎ ﻭ ﮔﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺑﮕﺸﺎﯼ.
🌴ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ، ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﯾﮏ ﮔﺮﻩ ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻨﺪﻡ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺖ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
🍂ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯼ ﯾﺎﺭ ﻋﺰﯾﺰ
🍂ﮐﺎﯾﻦ ﮔﺮﻩ ﺑﮕﺸﺎﯼ ﻭ ﮔﻨﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﯾﺰ
🍂ﺁﻥ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻧﯿﺎﺭﺳﺘﯽ ﮔﺸﻮﺩ
🍂ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩ ﺑﮕﺸﻮﺩﻧﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟!
🌴ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﺸﺴﺖ ﺗﺎ ﮔﻨﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺩﯾﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺭﻭﯼ مقداری ﺍﺯ ﺯﺭ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ!
ﭘﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺍﺿﻌﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻃﻠﺐ ﺑﺨﺶ ﻧﻤﻮﺩ.
#حکایت
#پند
#رحمت
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از زمانه
35.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند کوتاه| تاریخچۀ پیادهروی اربعین؛ از سال ۶۱ قمری تا امروز
🔹پیادهروی اربعین از آیینهای امروز و دیروز نیست؛ قصههای فراوانی دارد از همان اولین اربعین ۶۱ قمری تا امروز که ۱۳۸۴ سال میگذرد. در این مستند کوتاه گذری کردهایم بر همین قصهها.
🍃[ #زمانه: پویشی برای همه مردم ایران ]✨
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @zamanehh
🔻کریم
🌳درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
🌳کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟
🌳کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد.
🌳درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.
#داستان
#پند
#کریم_خان_زند
👳 @mollanasreddin 👳