eitaa logo
خانه خدا
67 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
201 ویدیو
49 فایل
راه های ارتباطی ما: سایت:www.masjed-allah.ir تلگرام:masjeed_allah@ اینستاگرام:masjedallah ادمین:Hematsaberini
مشاهده در ایتا
دانلود
«ماه شعبان ماه پيامبر اکرم(ص) است. در اين ماه، خدای متعال به احترام پيامبر می‌خواهد از همۀ ما دستگيری کند؛ «شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ‏ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَان‏»؛ اين ماه را خدای متعال در رحمت خودش پيچيده است. فرمودند کمک شما به من اين است که شما روزه بگيريد تا من بتوانم دستتان را بگيرم. البته نه اينکه از روزه ما چيزی به پيامبر(ص) می‌رسد، بلکه اگر ما روزه گرفتيم اگر ما اهل تهجّد و عبادات و اهل ترک معصيت بوديم، درواقع، دستمان را در دست پيامبر(ص) گذاشته‌ايم و کار پيامبر را در هدايت خودمان آسان کرده‌ايم». ☑️ @mirbaqeri_ir
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💠 روز 💠 💎دلیل نامگذاری ماه شعبان به این نام 🔻پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم: إنَّما سُمِّيَ شَعبانُ لأِنَّهُ يَتَشَعَّبُ فيهِ أرزاقُ المُؤمِنينَ ❇️ ماه شعبان، ناميده شد؛ زيرا روزی‌هاى مؤمنان در اين ماه قسمت می‌شود . 📚 ثواب الأعمال، ص ۶۲ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• @HawzahNews
هدایت شده از نهج البلاغه
💎هدایت اهل بیت علیهم السلام ▫️بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِى الظَّلْماءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْياءِ، وَ بِنا اَفْجَرْتُمْ عَنِ السِّرارِ 💠به وسيله ما در تاريکيهاى (جهل و گمراهى و جاهليّت) هدايت يافتيد و به کمک ما به اوج ترقّى رسيديد و در پرتو شعاع ما (خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)) صبح (سعادت) شما درخشيدن گرفت و تاريکيها پايان يافت» 📘 🔶 @Nahj_Et
هدایت شده از حدیث گراف
27.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام على عليه السلام: چه زود مى گذرد ساعات روز و روزهاى ماه و ماه هاى سال و سال هاى عمر! ما أسرَعَ السّاعاتِ فِي اليَومِ، و أسرَعَ الأيّامَ فِي الشَّهرِ، و أسرَعَ الشُّهورَ فِي السَّنَةِ، و أسرَعَ السّنينَ (السَّنَةَ) فِي العُمرِ! نهج البلاغه، از خطبه 188 🆔 @hadisgraph
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
استادی با شاگرد خود از میان جنگلی می گذشت. استاد به شاگرد جوان دستور داد نهال نورسته و تازه بار امده ای را از میان زمین برکند. جوان دست انداخت و به راحتی آن را از ریشه خارج کرد. پس از چندقدمی که گذشتند٬ به درخت بزرگی رسیدند که شاخه های فراوان داشت . استاد گفت:این درخت راهم از جای بر کن. جوان هرچه کوشید ٬نتوانست. استاد گفت: بدان که تخم زشتی ها مثل کینه ٬ حسد و هرگناه دیگر هنگامی که در دل اثر گذاشت٬ مانند ان نهال نورسته است ٬ که براحتی می توانی ریشه ان را در خود برکنی٬ولی اگر آن را واگذاری٬ بزرگ و محکم شود و همچون آن درخت در اعماق جانت ریشه زند. پس هرگز نمی توانی آنرا برکنی و ازخود دور سازی. امام على علیه السلام: هر کس کینه را از خود دور کند، قلب و عقلش آسوده گردند. 📚(غررالحکم، ج5، ص 326، ح8584) 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💠 روز 💠 💎 موعظه‌ای دیداری 🔻امام کاظم علیه‏ السلام: ما مِن شَی‏ءٍ تَراهُ عَیناکَ إلاّ و فیهِ مَوعِظَةٌ؛ ❇️ در هر چیزی که چشمانت می ‏بیند، موعظه‌ای است. 📚بحار الأنوار: ج ۷۸ ، ص ۳۱۹ •┈┈••✾••┈┈• @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
لقمان حکیم گفت: من سیصد سال با داروهای مختلف،  مردم را مداوا کردم؛ و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛ که هیچ دارویی بهتر از “محبت” نیست ! کسی از او پرسید:  و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟ لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛ “مقدار دارو را افزایش بده !! ” امروز سعی کنیم یه اتفاق خوب توی زندگی دیگران باشیم مثل یه چتر توی روزای بارونی مهربون باشیم صمیمی بدون شک هزاران مهربونی به ما برمیگرده ... 👳 @mollanasreddin 👳
🔴 اینجا آخر الزمان است...... 🔵 یک روایت واقعی ..... 🔺 بعد از ۶٠سال زحمت، تو این دنیا ۴ دهنه مغازه دارم و یک باب آپارتمان با همسرم تنها زندگی میکنم و ۴ فرزندم، زندگی تشکیل داده اند. دو تا عروس دارم و دو تا داماد و چند تا هم نوه ی شیرین زبان... یکی از مغازه ها را خودم میچرخانم و بقیه را اجاره داده ام . اوایل شروع کرونا، همسرم خیلی اصرار داشت که این روزها مغازه را تعطیل کنم، چون با مشتری های زیادی سر و کار دارم، نکند کرونا بگیرم، اما من گوش نکردم . همسرم برای اینکه مرا متقاعد کنه، همه ی بچه ها را شام دعوت کرده بود و کلی تدارک دیده بود. من اطلاع نداشتم و دَم عید مشتری زیاد بود و دیروقت رسیدم خونه. دیدم همسرم خیلی گرفته و غمگین نشسته و کلی غذا و میوه و... پرسیدم چی شده، مهمان داریم؟ چرا ناراحتی؟ گفت: بشین خستگی رفع کن فعلا شام بخور برات تعریف میکنم.  بعد از شام گفت: امروز زنگ زدم به بچه ها گفتم پدرتون حرف منو گوش نمیکنه میره درِ مغازه با این همه آدم سروکار داره می ترسم کرونا بگیره من نگرانش هستم، امشب همتون بیایید شام خونه ما ببینیم راضیش میکنیم نره مغازه، اما همشون به بهانه های مختلف زنگ زدن و گفتن نمی تونیم بیایم. گفتم اینکه ناراحتی نداره حتماً کار داشتند. گفت چه کاری، اونا از ترس اینکه تو کرونا نگرفته باشی نیومدن. راستش خودم هم حالم گرفته شد و چند تا لعنت و نفرین کردم به کرونا و این وضع که پیش اومده و... به خاطر نگرانی همسرم، مغازه را تعطیل کردم و بدون اطلاع بچه ها رفتیم کیش. بعد از چند روز یکی از پسرا زنگ زد که بگه مادر بزرگ زنش چشم عمل کرده که بریم بهش سر بزنیم. ولی همسرم حرفشو قطع کرد و از روی دق و دلی و با ناراحتی بهش گفت: تو به فکر مادربزرگ زنت هستی، نمی پرسی بابات کجاست و حالش چطوره ؟ پسره گفت چطور مگه ؟ همسرم گفت: راستش بابات گرونا گرفته الآن چند روزه آوردمش بیمارستان حالش وخیمه و احتمالاً یکی دو روز دیگه هم زنده نیست. پسره مثلاً ناراحت شد و گفت: نمیشه که ما بیایم بهش سر بزنیم، باید چکار کنیم ؟ همسرم گفت: هیچی اگه فوت کرد خودشون دفنش میکنند و مراسم هم که ممنوعه و... منم کلی خندیم. و گفتم خوب فکری کردی که اینطوری گفتی بهشون، ببینیم چه کار میکنند.! حدود یه هفته تو کیش موندیم و برگشتیم. البته تو این مدت بچه ها باز هم زنگ میزدند و احوال منو از مادرشون میپرسیدن و ایشون هم روز آخر گفت؛ که من فوت کردم و مشغول کارهای قانونیش برا دفن هست. آخرین باری که بچه ها به مادرشون زنگ زدند، همه می گفتند: احتمالاً تو هم گرفتی، آزمایش دادی؟! ایشون هم گفت: نه، ممکنه، چون همش پیش باباتون بودم! بهمین خاطر اصلاً نیامدن که به مادرشون هم سر بزنند تا اینکه یه روز بهشون گفت: نترسید، آزمایش دادم و خوشبختانه من نگرفتم، اومدن خونه رو ضدعفونی هم کردن و...  گفتن پس شب میاییم پیشت. قرار گذاشتیم من تو اتاق پنهان بشم و بازی را ادامه بدیم. وقتی بچه ها اومدن، پس از کمی ابراز ناراحتی و پخش یه جعبه خرمایی که یکیشون آورده بود و... یکی از عروسا گفت: خدا بیامرزه، عمر خودشو کرده بود، خوب شد بچه ها که جوونن نیومدن که بگیرن. یکی از دامادا گفت: خدا رحمتش کنه، حمیدجان دیر وقته، اون برگه ها را نشون مامان بدید...! یکی از دخترا ناراحت شد و گفت: حالا چه وقت این کارهاست و... هر چهارتاشون رفته بودند دنبال انحصار وراثت و بین خودشون مغازه ها را توافق و تقسیم کرده و آپارتمان را برای مادرشون در نظر گرفته بودند و کاغذی هم بین خودشون امضا کرده بودند و حالا سراغ سند ها را میگرفتند...!!! همسرم گفت؛ حداقل بذارید کفن خدابیامرز خشک بشه و... تو همین لحظه از اتاق اومدم بیرون و خدمت همه شون رسیدم... وقتی دیدم به جای 4 تا فرزند، «چهارتا ویروس کرونای پفیوز» بزرگ کردم، همونجا تصمیم گرفتم مغازه ها و آپارتمانم را بفروشم و پولشو برای کمک به بیماران کرونایی اهدا کنم و با همسرم به دیاری دیگر کوچ کنیم، دیاری روستایی و عشایری که چند تا گوسفند بگیریم و تا پایان عمر با احشام و حیوانات زندگی کنیم که «چوپانی گوسفندان» به مراتب از بزرگ کردن این گونه فرزندان بهتر و پر بارتره... 📚 امیرستار نصیریانی، (نیکوکاری که پول فروش چهار مغازه را به بیماران کرونایی کازرون،اهداکرد)
🌸 هنگامی كه شیطان به خداوند متعال گفت: من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه می‏ كنم. فرشتگان پرسیدند: شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است، پس چگونه انسان نجات می‏ یابد؟! خداوند متعال فرمود: راه بالا و پایین باز است راه بالا: نیایش و راه پایین: سجده بنابراین، كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند ، یا سری بر آستان او بساید می‏ تواند شیطان را طرد كند. 📚 تفسیر موضوعی قرآن کریم (آیت الله جوادی آملی)، مراحل اخلاق در قرآن . ═✧❁🌸❁✧═ 🍀 @taleghanmg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا