🍃خانم جون گفت:
- دختر و پسر هر دو مال خود شمان، مختارین، اجازه مام دست شما.
بعد با مهربانی و چشم هایی پر از شیطنت رو به من گفت:
- مادر، محمد آقارو راهنمایی کن برین حرفاتون رو بزنین، خدا وکیلی حرف راست به هم بزنین. چاخان نکنین.
باز همه خندیدند و من در حالی که از شدت خجالت احساس می کردم از صورتم بخار بلند می شود گفتم: «با اجازه» و جلوتر از محمد به راه افتادم.
🍃هنوز به روشنی فضای اتاق را می بینم. انگار همین دیروز بود. مبل های مخملی بزرگ با میزِ گردِ گردو که رویش یک ظرف بلور بزرگ پایه دار پر از میوه های تابستانی بود. آینه و شمعدان نقره ی عروسی مادرم و عکس پدربزرگم که سر طاقچه ما را نگاه می کرد. پرده های مخمل زرشکی که تورهای سفید وسط آن با جریان هوا تکان می خورد و بازتاب شیشه های رنگی پنجره، رنگارنگ و زیبایش کرده بود. با صدایی لرزان گفتم «بفرمایید» و خودم روی مبل اولی ولو شدم. محمد هم روبرویم نشست. من که از لرزش بدنم کلافه بودم سرم را آن قدر پایین انداخته بودم که تقریباً چانه ام به سینه ام چسبیده بود. چه سکوت مزخرفی بود. سرم را بلند کردم تا ببینم محمد در چه حالی است که نگاهم برای چند لحظه توی نگاه چشم های مهربان و سیاهش که انگار به من لبخند می زد، گره خورد. دوباره سرم را پایین انداختم، ولی با یک حس خوب، جای اضطرابم را شوقی ناشناخته و خاص گرفته بود. آرام و مهربان گفت:
- شما اول صحبت می کنی یا من بگم؟!
لرزان گفتم: «شما» با لحنی بی نهایت نرم و شمرده گفت:
- اول باید آروم بشی. چرا این قدر می لرزی؟ من هنوزم محمدم، برادر زری که مسئله های ریاضی ات رو حل می کرد. فرقی کردم؟!
چقدر لحن صدایش گرم و آرامش بخش بود. دوست داشتم ساعت ها حرف بزند و گوش کنم، ولی ساکت شد و منتظر بود. نمی دانستم چه بگویم.
دوباره گفت: «مهناز خانم؟!» سرم را بلند کردم و با لبخندی که ناخودآگاه صورتم را پوشانده بود نگاهش کردم. باز نگاهمان برای چند ثانیه توی چشم های هم ماند و این بار او با لبخند سرش را پایین انداخت و گفت: «خوب حالا بهتر شد» و بعد شروع به صحبت کرد. او می گفت، ولی من فقط محو صدا و لحن حرف زدنش بودم. برای همین هم بیشتر حرف هایش را نمی فهمیدم. فقط توی این فکر بودم که حرف هایش که تمام شد، من چی باید بگویم. واقعاً که آقاجون راست می گفت، هنوز بچه بودم. من به تن صدای محمد گوش می کردم نه حرف هایش. مثل بچه ای ک به آهنگ لالایی گوش می کند نه به مفهومش. من چه می دانستم از شوهرم و زندگی چه می خواهم که حالا بتوانم حرف های محمد را بفهمم و با معیار های خودم بسنجم.
وقتی حرف هایش تمام شد و منتظر ماند، با چه جان کندن و تته پته ای گفتم حرف هایش را فهمیدم و قبول دارم. حرف هایی که شاید نصف بیشترش را نفهمیده بودم! و او هم شاید نارسایی کلام مرا پای خجالتم گذاشت و آن شب گذشت.
🍃شب بله بُران آقاجون همه را برای شام دعوت کرد. چه برو و بیا و شلوغ پلوغی بود و در عین حال صفا و صمیمیت دو خانواده که شیرینی همه چیز را چند برابر می کرد. محترم خانم مرتب سر می زد که اگر کاری هست کمک کند و من و زری برعکس از شلوغی استفاده می کردیم و از زیر کار در می رفتیم. آن وقت خانم جون که بیکار بود و حواسش جمع، مچمان را می گرفت.
الان که سال ها گذشته، حاضرم چندین سال از عمرم را بدهم و یک بار دیگر آن روزها برگردد تا من این بار، قدر لحظه لحظه ی آن ساعت ها را بدانم، به هر حال مراسم بله بران بی نهایت راحت و صمیمی برگزار شد، نه علم و اشاره ای نه چک و چونه ای، هیچی. وقتی حاج آقا اختیار را به خانم جون داد و گفت: «هرچی شما بگین» همه ساکت شدند. خانم جون با شیرین زبانی خاص خودش گفت: «دختر مال خودتونه، هر گلی زدید به سر خودتون زدید.» حاج آقا با خوشرویی گفت: «عروسم تخم چشمم هم وزنش طلا هم بگین حرفی ندارم.» ولی خانم جون -آنطور که بعداً خودش گفت- به ملاحظه ی الهه فوری گفت:
- هرچه مهر عروس اولتونه مهر دختر ما، که دو تا جاری با هم حرفشون نشه.
آن وقت صدای خنده و کف زدن همه با هم قاطی شد. من و زری که از پشت پرده ها اتاق را نگاه می کردیم از کار زری که یادش رفته بود یواشکی داریم توی اتاق را نگاه می کنیم و ناخودآگاه محک کف زده بود از خنده ریسه رفتیم. وقتی تقریباً ساکت شد، خانم جون دوباره رو به محترم خانم و حاج آقا کرد و گفت:
- در ضمن حاج آقا، ما وظیفه مونه عیب و ایرادِ دخترمون رو خودمون راست و حسینی بگیم که پس فردا باعث گله گزاری نشه!
با این حرف خانم جون نفس من تقریباً بند آمد.
- دختر ما تا الان پاش به آشپزخونه نرسیده و پخت و پز اصلاً نمی دونه چی هست. از تاریکی و سوسک هم مثل دیو دو سر می ترسه. یک سجاف یقه رو هم سه روز طول می کشه، تا بلکه خدا و پیغمبر کمک کنن و درست کنه.
باز صدای خنده بود و جواب حاج آقا:
- عیبی نداره، مادر شوهرش هم کم غذای سوخته به ما نداده و از خیاطی هم فقط پارچه خریدنش رو بلده.
❣ @Mattla_eshgh
زیاد شدن اطلاعات مذهبی+سرگرمی
با عنایت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، بازی سفر نهصد کیلومتری منتشر شد.
امکانات این بازی عبارت است از:
- دارای 10 مرحله اصلی
- سوالات خوب و هوشمند جهت بالا بردن معرفت حسینی
- پخش صوت بهترین مداحی ها و نماهنگ های مذهبی
- امکان اهداء هدیه فرهنگی جهت تقویت و ساخت بازیهای فرهنگی
- دارای انمیشنهای دلنشین
- گرافیک فوق العاده
دانلود کنید،ضرر نمیکنید...
دانلود از کافه بازار:
https://cafebazaar.ir/app/ir.game.karbala
#بازی_کلماتی_هدفمند
#سفر_نهصد_کیلومتری
safar900k.apk
47.73M
زیاد شدن اطلاعات مذهبی+سرگرمی
با عنایت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، بازی سفر نهصد کیلومتری منتشر شد.
امکانات این بازی:
- دارای 10 مرحله اصلی
- سوالات خوب و هوشمند جهت بالا بردن معرفت حسینی
- پخش صوت بهترین مداحی ها و نماهنگ های مذهبی
- امکان اهداء هدیه فرهنگی جهت تقویت و ساخت بازیهای فرهنگی
- دارای انمیشنهای دلنشین
- گرافیک فوق العاده
دانلود کنید،ضرر نمیکنید...
دانلود از کافه بازار:
https://cafebazaar.ir/app/ir.game.karbala
#بازی_کلماتی_هدفمند
#سفر_نهصد_کیلومتری
مطلع عشق
#پروفایل #حجاب ❣ @Mattla_eshgh
پستهای روز پنجشنبه( حجاب و عفاف )👆
پستهای شنبه ( #امام_زمان (عج) و ظهور)👇
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#فایل_صوتي_امام_زمان ۷۰
جا نمــونــی❗️
چراغ هایِ دنیا رو خاموش کردند؛
مثل چراغِ خیمه حسین...
هرکی میخواد، میتونه بِــرِه!
عاشـ❤️ـق ترها موندن و بقیه رفتند!
✔️تو؛ کجــا گیـر کردی؟ 👇
@ostad_shojae
مطلع عشق
#رمان_محمد_مهدی 88 🌀 #محمد_مهدی : بله ، راه ساده تری هم هست که میتونی یک بار قسمت لعن رو کامل بگی
#رمان_محمد_مهدی 89
🔰موقع سحری خوردن رفتن پیش حاج اقا عسکری نشستن ،
حاج آقا از بس خوش صحبت بود و مهربون ، بچه ها خیلی ایشون رو دوست داشتن و همین رفتارهای ایشون باعث شده بود که نوجوانان و جوانهای زیادی به اون مسجد برن و تو مراسمات شرکت کنند و کلا کارهای تدارکاتی مسجد به عهده همین بچه ها بود.
🌀 #محمد_مهدی : حاج اقا من امشب قضیه ملاقات آیت الله مرعشی با امام زمان (عج) رو برای ساسان جان تعریف کردم. خیلی خوشش اومد و با هم قرار گذاشتیم که در حد توان به توصیه های امام ، عمل کنیم.
✳️ حاج آقا: احسنت ، عالی ، خیلی عالی، چقدر خوبه که تو این سن و سال ، دنبال این چیزها هستین ، عالی هست، اگه از همین اول کار که به سن تکلیف رسیدین، خوب و سفت و محکم پایه های اعتقادی خودتون رو کامل کنین و ارتباط خوبی با خدا برقرار کنین و عاشق اهل بیت بشین، بار خودتون رو بستین و در آینده ، سیل شبهه ها نمیتونه روی شما اثر بگذاره
👈 تازه اینقدر قوی هم میشین که میتونین دیگران رو هدایت کنین و به سوالات و شبهات اونها جواب بدین
👈 متاسفانه امروزه کسی دنبال این چیزها نمیره ، اکثرا فقط به همون واجبات عمل می کنند، در حالیکه مستحبات به عنوان پشتوانه و نردبان صعود برای واجبات است .
واجبات رو که همه انجام میدن، اگه میخوایم خودمون رو به خدا اثبات کنیم، باید مستحبات هم انجام بدیم
البته ، البته ، البته فراموش نشه که اصلا نباید تو این زمینه افراط کنیم و کل زندگی خودمون رو به مستحبات اختصاص بدیم و از بقیه کارها غافل بشیم
همه چی باید کم کم و در حد خودش، مستحبات نباید به واجبات ضرری بزنه ، اینطوری نشه که اینقدر مستحب به جای بیاریم که حال انجام واجبات رو نداشته باشیم و اون ها رو با بی حالی انجام بدیم
✳️ ساسان: حاج اقا ، دو تا سوال دارم ، اول اینکه کسی که نماز قضا داره ، چطور باید اونها رو بخونه؟
دوم اینکه اگه نماز قضا داشته باشیم، میتونیم نماز مستحبی هم بخونیم ؟
💠 حاج آقا : بله ، آفرین ، سوال خوبی پرسیدی ساسان جان
کسیکه نماز قضا داره ، کم کم و سر فرصت شروع کنه و نمازهاش رو بخونه ، هر موقع هم میشه خوند، یعنی میشه نماز قضای مغرب و عشا رو در طول روز به جا آورد و اشکالی نداره
اگر هم مدت نماز قضا رو نمیدونی ، فقها گفتن که عدد حداقل رو در نظر بگیرین
یعنی اگه شک داری یک سال نماز قضا داری یا دو سال، همون یک سال رو انتخاب کن و انجام بده
🔰 اما راجع به خوندن نماز مستحبی باید بگم که...
#رمان_محمد_مهدی 90
🔰 اما راجع به خوندن نماز مستحبی باید بگم که بله ، میشه
میشه اگه نماز قضا داشته باشی، نماز مستحبی هم بخونی ، مشکلی نداره
اما همونطور که گفتم باید طوری باشه که افراط نشه ،
اینطور نباشه که مدام نمازهای مستحبی مختلف رو بخونیم، اما اصلا نماز قضا نخونیم
👈 اینطور نشه، به هر حال باید یادمون باشه که نماز قضا، واجب هست و نماز مستحبی ، مستحب
واجبات رو وظیفه داریم انجام بدیم و اگه نشه، باید جوابگو باشیم
💠 ساسان: حاج اقا چطوری باید نماز قضاهامون رو بخونیم؟
❇️ حاج اقا : اصلا احساس استرس نداشته باشین، اولا شماها که مدت زیادی از سن تکلیفتون نمیگذره ، ثانیا حتی اگه یه بزرگسال هم نماز قضا داشته باشه، طبق همون چیزی که گفتم، حداقل مدت رو در نظر بگیرین،
بعد کم کم شروع کنین به خوندن
👈 یعنی هر روز که حال داشتین بخونین، هر مقدار که میتونین، فشار به خودتون نیارین
اما حالا بذارین راجع به فردا یه چیزی رو بهتون بگم
فردا که نیمه شعبان هست رو میخواین روزه بگیرین، درسته؟
❇️ #محمد_مهدی : بله حاج آقا، اگه خدا قبول کنه ، من از سال قبل که اهمیت روزه این روز رو از زبان شما فهمیدم ، قصد کردم تو این روز ، روزه بگیرم و ثوابش رو به امام زمان اهدا کنم
🌀 ساسان : منم حاج آقا اگه خدا قبول کنه میخوام روزه بگیرم، اولین سالم هست ، ان الله اگه زنده باشم هر سال میخوام بگیرم
🔰 حاج آقا : احسنت ، بسیار کار خوبی می کنین و خدا بهتون سلامتی بده که بتونین ، اما یک نکته مهم درباره روزه های مستحبی رو فراموش نکنین
#رمان_محمد_مهدی 91
🔰 در بحث روزه مستحبی ، هرکس روزه قضا داشته باشه ، نمیتونه روزه مستحبی بگیره ، این رو حتما یادتون باشه
🌀 ساسان : خب حاج اقا اگه کسی دوست داشته باشه تو این روزهای مهم مثل نیمه شعبان و سه روز آخر ماه شعبان و روز های مهم ماه رجب مثل ایام اعتکاف و عید مبعث و... روزه مستحبی بگیره ، تکلیفش چی میشه و باید چیکار کنه؟
🔰 حاج آقا : چنین کسی باید به نیت روزه قضا ، روزه بگیره
نمیتونه نیت مستحبی کنه ،
ان شالله خدا ثواب رو بهش میده، اما نیت روزه باید به نیت قضا باشه
این خیلی مهمه و خیلی ها هم نمیدونن ، اما شما بدونین و به دیگرن بگین
✳️ #محمد_مهدی : حاج آقا این نمازهای مستحبی که میگین ، مهمترین هاش کدوما هستند که هروقت فرصت داشتیم بخونیم؟
🌀 حاج آقا : نمازهای مستحبی خیلی زیاد هستن و به مناسبت های مختلف هم نمازهای زیادی داریم،
مثلا الان که ماه شعبان هستیم، هر شب این ماه ، یک نماز مخصوص به خودش رو داره
هر شب ماه رجب هم همین طور
هر شب ماه مبارک رمضان هم همین طور
👈 مهمترین نمازهای مستحبی که امام زمان (عج) هم به خوندن اون سفارش داشتن و از اعمال مهم هر مومن هست، خوندن نافله های روزانه هست که البته مهمترین اینها ، نافله شب هست که معروف هست به همون نماز شب
حتما سعی بکنین نماز شب رو بخونین، حتی شده اون یک رکعت آخر که معروف هست به نماز وتر رو بخونین،
حتی اگه قبل نماز صبح بیدار نشدین برای نماز شب، قضای اون رو بخونین
از دست ندین ،
دیگه قضای نماز یک رکعتی خودن که کاری نداره !
👈 نماز جعفر طیار هم نماز بسیار مهمی هست که در براورده شدن حاجت ها و بخشش گناهان خیلی موثر هست ، حداقل سعی کنین ایامی که تعطیل هستین ، این نماز رو بخونین
👈 از اسمش نترسین ، تو ذهن مردم ، معروف هست به یک نماز طولانی ، اما واقعا اینطوری نیست و میشه در عرض 15 الی 20 دقیقه خوند ، تازه میشه اول نماز رو بخونی و ذکرها رو بعد نماز بگی و اینطوری کمتر خسته میشی
تو مفاتیح ، شیوه نماز جعفرطیار هست و میتونین نگاه کنین و بخونین
#رمان_محمد_مهدی 92
🔰 #محمد_مهدی : ممنون حاج اقا، یه سوال دارم ،
ما وقتی نماز مغرب و عشا رو میایم مسجد و به جماعت میخونیم، وقتی میخوایم هم نافله مغرب که چهار رکعت هست ( دو نماز دو رکعتی ) که باید بعد نماز مغرب خوند و هم نماز غفیله که بین مغرب و عشا هست رو بخونیم، وقت کم میاریم،
چون تا بخوایم هم نافله هم غفیله رو بخونیم، شما یا هر پیش نماز دیگه، نماز عشا رو شروع میکنه
اینجا باید چه کار کنیم؟ اولویت با کدوم هست؟
❇️ حاج آقا : ممنون از سوال خوبت ، واقعا سوال مهمی پرسیدی ،
ما برای اینکه بخوایم تشخیص بدیم اولویت با نماز نافله هست یا غفیله ، باید بریم ببینیم روایات ما چی گفتن یا مراجع ما چی گفتن
💠 ما اگه به روایات مربوط به نافله ها و توصیه های بزرگان نگاه بکنیم ، می بینیم که همه اینها تاکید فوق العاده زیادی روی نافله های دارند. تاکید واقعا عجیب
👈 مثلا همون قضیه ملاقات سید رشتی با امام زمان (عج) ، اونجا امام گله میکنه از شیعیان که چرا نافله نمی خونن ،
یا روایت معروف امام حسن عسکری که من همیشه موقع اربعین که میشه اون روایت رو زیاد تکرار می کنم ، که امام فرمودند مومن 5 نشانه داره ،
1. انگشتر عقیق در دست راست کردن
2. سجده بر خاک کردن ( استفاده از مهر در سجده )
3. بسم الله الرحمن الرحیم رو در اول سوره های نماز بلند گفتن
4. زیارت اربعین رفتن
5. و در شبانه روز 51 رکعت نماز خوندن
که سند این روایت در کتاب وسائل الشیعه جلد10، صفحه 373 اومده.
👈 خب ، الان بخوایم این 51 رکعت رو حساب کنیم میشه 17 رکعت نماز واجب ، به همراه 34 رکعت نافله ها که عبارتند از
1. دو رکعت نافله صبح ( که بعد اذان صبح و قبل شروع نماز خونده میشه)
2. هشت رکعت نافله ظهر ( که بعد اذان ظهر و قبل شروع نماز خونده میشه)
3. هشت رکعت نافله عصر ( که قبل نماز عصر خونده میشه)
4. چهاررکعت نافله مغرب ( که بعد نماز مغرب خونده میشه)
5. دو رکعت نافله عشا به صورت نشسته ( که بعد نماز عشا خونده میشه)
6. یازده رکعت نافله شب که همون نماز شب هست
اینها رو جمع بزنی میشه 35 رکعت ، اما چون نافله عشا رو نشسته میخونن، یک رکعت حساب میشه و کلا میشه 34 رکعت
👌 بزرگان دینی ما هم خیلی به نافله ها اهمیت می دادن ، حتی در مسیر مسجد و خانه این نافله ها رو در حال رفتن میخوندن و رکوع و سجده رو با اشاره انجام می دادند و نیازی به قبله هم در حال راه رفتن نیست
👈 حتی در کتاب عطش که احوالات سیدعلی آقا قاضی رو آورده ، از ایشون نقل کردن که می فرمایند به نافله ها زیاد اهمیت بدین، مخصوصا هشت رکعت نافله ظهر
👈 حالا ما انسان ها تو این دوران ، شاید وقت نکنیم هشت رکعت قبل نماز ظهر بخونیم، اشکال نداره
هر چقدر میتونیم رو بخونیم، گاهی شاید فرصت دو رکعتش رو داشته باشیم، همون رو بخونیم
به هر حال انجام دادن مقداری از یک کار مستحب ، بهتر از ترک کردن همه اون هست
💠 پس با همه این تاکید ها متوجه میشیم ، ارزش نافله خیلی بیشتر از نماز غفیله هست و هر وقت فرصت کم داشتین، اولویت با نافله مغرب هست در بین نماز ، حتی شده دو رکعت از چهار رکعت نافله مغرب خونده بشه
👈 حتی طبق استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری هم ، فرمودند که اولویت با نماز نافله هست، ( سند استفتاء از دفتر رهبری https://b2n.ir/n42985 )
👈 اصلا تو خوندن نافله ها سخت گیری نکنین، حتی میشه نافله ها رو تنها با سوره حمد خوند و سوره دیگه نخوند، حتی میشه نشسته خوند ، پس سعی کنین این ثواب بزرگ رو از دست ندین ، البته اگه فرصت داشتین میتونین نماز غفیله هم بخونین یا این نماز رو بعد از نماز عشا، به نیت امید و رجاء ، بخونین
👈👈 اما فراموش نکنین که اولویت با خوندن نافله مغرب هست 👉👉
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق درایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
اینستا👇
@Mattla_eshgh_insta
🔴سستی ممنوع
❣حضرت امام خمینی (رحمهالله)
💯چنانچه سستی بکنید کسانی که میخواهند این کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پیروز بشوند. هر مکلف همانطور که باید نماز بخواند، همانطور باید سرنوشت خودش را تعیین
#سرنوشت
#سستی_ممنوع
❣ @Mattla_eshgh