دیروز با بابام و مامانم رفتیم قالی شویی قالی ها را بدیم برای شستن 😶😐
مردی که تو قالی شویی بود وضعش خیلی خراب بود بهش می خورد معتاد باشه🙄
ازش پرسیدیم کار اصلی شما چیه🧐
گفت شهردار زنجان هستم😁😄
ما حیران شدیم وقتی از آنجا اومدیم بیرون از بابام پرسیدم منظورش چی بود🤔
گفت منظورش این بود که در اختیار زن جانش است😂😁
😂 @Joke_Time 😂
من وقتی میخوام درس بخونم
چرا خورشید از غرب غروب میکنه ولی از شرق شروق نمیکنه؟
لطفاً اگه کسی می دونه بهم بگه آخه دارم دیوونه میشم 😶 نمیتونم درس بخونم 🤯
😅😂🤣😅😂🤣😅😂🤣😅😂🤣
😂 @Joke_Time 😂
🌹رَبَکَ فَکَبِرْ🌹
ازم میپرسید این یعنی چی ؟🤔
یکم بهش فکر کنین
آفرین به اونایی که به این آیه دقت کردن
این آیه ۳ سوره مدثر است که از هر طرف بخوانیم یکی میشود
😂 @Joke_Time 😂
روباهه داشت با موبایل شماره میگرفت
زاغ گفت اینجا آنتن نمیده بده تا از بالای درخت برات بگیرم روباه موبایلو انداخت بالا زاغ گفت: این به جای اون پنیری که دوم دبستان ازم دزدیدی👌😂😂
😂 @Joke_Time 😂
مدارس پسرونه واقعا جاهای عجیبی ان دو نفر که حاضرن واسه هم تیر بخورن همدیگه رو با فامیلی صدا میکنن😐😂
😂 @Joke_Time 😂
خونه های دوبلکس فقط به درد این میخوره که بزنی زیر گریه ، دستت رو بگیری جلو دهنت و بدویی از پله هاش بری بالا👋
😂 @Joke_Time 😂
ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ برای تست انعکاس صدا ﻣﯿﺮﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ:
ﭘﯿﮋﺍﻧﻠﯿﻮﮐﺎﺭﯾﭙﻨﺪﻭﺍ ﺍﻭﮐﻮﻣﯿﻨﺪﺭﯾﻪ
ﮐﻮﻫﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
بمیرى الهى، ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﮕﻮ،خیلی سخت بود !!!!!!!😂😂
😅
😂 @Joke_Time 😂
حق+
دخترا اینجورین کہ یہ بسته ۵ تایی کش مو میخرن ، چهارتای اول رو تو یه هفته گم میکنن ولی با آخری عہد ابدیت میبندن و تا اخر عمر
دارنش
🙆♀😂
😂 @Joke_Time 😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جادهها چشم به راهند...
😂 @Joke_Time 😂
هدایت شده از شعر های ذخیره شده
السلام علیک یا ام المومنین یا خدیجه الکبری
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم
"ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها"
باور من نمی شود، همنفس خدا شدم
سفرهء دل برای من باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
سیدحمیدرضابرقعی
@baran_abyat