هدایت شده از موعود(عج)
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳طرح هِنسون چیست؟
تا تیرماه چه میخواهد بشود که وعده اش را داده اند؟
@Mawud12
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀🌸
🌸🍀
#مهدویت
✳️یکی از نشانه های حتمی ظهور حضرت مهدی علیه السلام فراگیر شدن ظلم در جهان و کشته شدن نفس زکیه است، در احادیث بسیاری به این نشانه و یا حتمی بودن آن اشاره شده است:
✳️امام باقر علیه السلام:
« ای جابر! قائم علیه السلام ظهور نمی کند تا این که فتنه ای شام را در بر گیرد، به طوری که مردم به دنبال راه نجات می گردند، ولی آن را نمی یابند، و میان کوفه و حیره کشتاری واقع می شود که کشته های آنان در وسط راه ریخته می شود و منادی از آسمان ندا می دهد.»
« ای جابر، بر زمین بنشین و در خانه ات بنشین (کنایه از اینکه اقدامی برای قیام مکن) تا نشانه هایی را ببینی. . .
گروهی از ناحیه ترک خروج می کنند و به دنبال آن نا آرامی در روم پدید می آید.
قوم ترک پیش روی می کنند تا اینکه از دمشق می گذرند و در جزیره فرود می آیند، از سوی دیگر گروهی از روم به پیش روی می پردازند تا این که در « رمله » فرود می آیند؛
در آن سال، اختلاف زیادی در همه زمین از ناحیه غرب رخ می نماید و اختلاف سراسر سرزمین اعراب را فرا می گیرد.»
« نخستین سرزمینی که پیش از ظهور خراب می شود.»
« هنگامی که اهل شام در میان خود اختلاف کردند از آن جا بگریزند، زیرا در آن جا قتل و فتنه و آشوب است.»
« هرچه بر شما مشکل شد، پس عهد و پرچم و سلاح پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و نفس زکیه از فرزندان امام حسین بر شما مشکل نخواهد شد.»
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸
🌸🍀
#مهدویت
امام صادق(ع):
« ظلم همهی شهرها را فرا میگیرد.»
« پنج نشانه پیش از ظهور قائم(عج) است:
صیحه، سفیانی، فرو رفتن، کشته شدن نفس زکیه و یمانی .» عمر بن حنظله پرسید:
فدایت گردم!
اگر کسی از اهلبیت شما پیش از این نشانه ها قیام کرد، آیا بااو قیام کنم ؟
امام فرمود:
« نه! »
امام علی(ع):
« در سه مورد منتظر فرج باشید !» راوی از آن سه مورد سئوال کرد و امام « ع » فرمود: « اختلاف اهل شام در میان خود و پرچم های سیاه از خراسان و صیحه ای در ماه رمضان! »
« در سه حادثه منتظر فرج باشید: اختلاف اهل شام در میان خود، پرچم های سیاه از خراسان و صیحه آسمانی در ماه رمضان»
« مهدی(عج) پس از اینکه مردم به دام غفلت بیفتند، حق از میان برود و ظلم آشکار شود، ظهور خواهد کرد.»
پیامبر اکرم(ص):
« روزگار آنچنان میگذرد که هر سال بدتر از سال گذشته و هر حاکم و امیری بدتر از حاکم و امیر پیشین است، تا این که اشخاصی در فتنه و ظلم متولد می شوند، به طوریکه جز ظلم چیزی را نمیشناسند و زمین را آن گونه بیداد و ستم فرا می گیرد که کسی قدرت گفتن «الله» ندارد.»
« بلایی گریبانگیر این امت میشود که هیچکس برای رهایی از ظلم و بیداد پناهگاهی نمییابد.»
« زمین آنگونه از ظلم و جور پر خواهد شد که کسی «الله» نمیگوید مگر مخفیانه، و آنگاه خداوند قوم صالحی را میآورد که زمین را همان گونه که از ظلم و جور پر شده است، از عدل و داد پر کنند.»
خداوند متعال در حدیث معراج:
« (در آخرالزمان) جور و فساد زیاد میشود.»
عمار یاسر:
« حکومت اهلبیت پیامبرتان در آخر الزمان است و برای آن نشانه هایی است. . . . پس هنگامیکه روم و ترک بر شما یورش ببرند. . . و فتنه برانگیزد. . . و سپاهیان را تجهیز کنند. . . »
« ترک در حیره و روم در فلسطین فرود می آیند. »
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
✨﷽✨
💠 ✨ #یڪ_داستان
❣✨پیرمرد خسیسی بود ڪه پسر جوان او بسیار دست و دل باز بود و پسرش بر عڪس پدر، به فقرا میرسید و اطعام میکرد.
❣✨روزی از پدرش پرسیدند: «تو چرا سخاوت پسر خود را نداری؟ تو ڪه نزدیڪ مرگ هستی باید از دنیا بیشتر بریده باشی و سخاوتمندتر شوی؟؟»
❣✨پیرمرد گفت: «من پیرمردم و در این دنیا ریشهام ڪهنتر از پسر جوانم است. ریشهی آرزوهای من در خاڪ دنیا، از ریشه آرزوهای پسرم عمیقتر است.»
❣✨انسان هر چقدر بیشتر در این دنیا عمر ڪند ریشه آرزوهای او در دنیا قویتر و وابستگی او بیشتر می شود
هدایت شده از موعود(عج)
✳️ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در نگاه علامه حسنزاده آملی
💎 برادرم! بنگر و عبرت بگیر، دست توسل به دامن خاتم اوصیا و اولیا، امام زمان مهدى موعود حجةبن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف دراز کن که گردنههاى سهمگین و هولناک در پیش دارى و آن بزرگوار امیرکاروان است.
صباگو آن امیرکاروان را مراعاتی کند این ناتوان را...
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید/ چرا مردم نمیدونند؟
از مردم کوچه و خیابان میپرسند ماجرای شرط بندی رو جنسیت نوزاد و پاره کردن شکم زن حامله را شنیدی؟
توسط منافقین و مجاهدین خلق
@Mawud12
💀فرقه شیطانی💀
#افول توهم
جای سوآل یا به اصطلاح درون فرقه ای رجوی" تناقض سیاسی" وجود دارد که اعضا در نشستهای تفتیش عقیده بپرسند که شرایط مهیا است چرا وقت دیدار شیر همیشه بیدار نرسیده و سوآل پایه ای تر اینکه چرا با وجود همه چشمک و چراغهای ترامپ و حمله به جمهوری اسلامی و از طرف دیگر حمایتهای عربستان و اسرائیل و از طرف دیگر وضعیت بحرانی و مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و ...
چرا این زوج تروریست رجوی که مدعی هستند طلسم اختناق شکسته شده و هر روز تبلیغ می کنند در رسانه های خود که چطور مردم عکسهای مقامات دولتی ایران و آیت الله العظمی رهبر انقلاب را آتش می زنند و از رجوی حمایت می کنند پس فرقه رجوی چرا معطل می کند. چرا به خلاف منطق فرصت طلبی رجوی این فرصت طلائی را از دست می دهد؟
با وجودیکه مدت ها از مرگ رجوی میگذرد هنوز سازمان حتی برای روحیه دادن به تشکیلات پاره پاره گواهی هرچند ضعیف دال بر زنده بودن رجوی نداده و کسی شهامت نمی کند سوآل کند.
چون با چماق " مسئله حفاظت رهبری مرز سرخ است" سرکوب میشود درحالیکه یک پیام صوتی نه تنها هیچ تهدید امنیتی را برنمی انگیزد بلکه به همه این ابهامات در تشکیلات پایان میدهد هر چند گهگاه پیام های نوشتاری با فرهنگ و ادبیات رجوی که تماما توسط مهدی ابریشمچی و محمد علی توحیدی نوشته میشود هم صادر و توسط گوینده قدیمی تلویزیون مدار بسته آنها یعنی آقای علیرضا معدنچی با قدرت خوانده میشود ولی باز چاره ساز نبوده و نیست.
باوجودهمه تلاشها نزدیک به 400 نفر از رفتن در اشرف سوم امتناع کرده اند وفرقه هم از سر استیصال پذیرفته که مسائل آنها را حل کند.
زوج تروریست یعنی مسعود و مریم رجوی سالهای سال است که در آرزوی عوض شدن رئیس جمهور آمریکا و بر سرکار آمدن کسی که با ایران دشمنی کند و دنباله روی گزینه جنگ با ایران باشد بودند وبا تمام تلاش از وی حمایت و بصورت حرفه ای و تمام وقت سنگ تمام وطن فروشی را برایش گذاشتند.
الان با گذشت یکسال است از رئیس جمهور شدن ترامپ و ناکار آمد بودن وی و اینکه عملا کاری برای سرنگونی ایران و آماده کردن ایران برای ورود رجوی انجام نداده است چنین به نظر می رسد که کل بدنه در حال فرو پاشی است و فقط می ماند گردانندگان مافیائی فرقه تا با رهبری رجوی بتوانند بقای خود و تسلط بر سر باقیماندگان فرقه را حفظ کنند.
جدا از تهدیدهای جنگ طلبانه آقای ترامپ همانطور که در رسانه اکزمینر می بینید ترامپ با گستاخی تمام گفت که ملت ایران تروریسم هست و از بی ارزش بودن برجام سخن گفت. ودر جائی دیگر حتی سعی در به انحراف کشاندن تاریخ و عوض کردن نام خلیج فارس سخن گفت.
حتی کشورهای اروپائی دنباله رو این شارلاتان سیاسی نیستند و به وی انتقاد می کنند اما تنها فرقه رجوی بود که با صورتهای گوناگون دنبال وطن فروشی و خوشرقصی برای وی بودند.
وطن فروشان و فرصت طلبانی همچون مسعود و مریم رجوی از هیچ حمایت و تلاشی برای ترامپ فروگذار نکردند اما براستی چرا این اتفاق نمی افتد که با وجود همه این شرایط سیاسی فرقه رجوی در حال دگردیسی و فروپاشی.
خیانت رجوی به آرمانهای بنیانگذران سازمان مجاهدین و انحراف در خط مشی سیاسی و استراتژیک رجوی باعث شد تا این وضعیت برای ایران و برای فرقه ببار بیاد و هم اکنون رجوی ناپیدا شده.
و فرقه در حال دگردیسی کامل است.
بتول سلطانی، آلمان
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
┄═❁﷽❁═┄
⚠️ مراقب #منافقین باشیم!
🔺 اعتراضها به وضعیت اقتصادی کشور، درست و قابل دفاعه و حتما باید به این #اعتراضها رسیدگی بشه اما...
♨️ #رجویون در اجلاس های سال های گذشته خود ادعا کرده اند که هزار اشرف از اعضای رسمی #منافقین و یا از سمپات های این گروهک تروریستی در ایران ایجاد کرده اند و قصد دارند به وسیله آنها هزار رخداد اجتماعی را به آشوب، اغتشاش و بحران تبدیل کنند.
🔺 اشرف حدود ۴۰۰۰ نیروی بی روح، بدون قدرت تعقل و صرفاً بله قربان گو را دردرون قلعه های مخوف و پر از جنایت خود داشت و به نظر می رسد؛ اینگونه ادعاها صرفا جنبه #تبلیغاتی داشته باشد.
🔻 اگرچه بدون شک گروهک نیمه مرده ی منافقین، ادعایی خارج از منطق و احتمالاً صرفاً برای ادامه دار بودن روند دریافت کمک های مالی از جانب #سعودی ها و کمک های حمایتی از جانب #آمریکایی ها مطرح کرده است، اما به هر حال نمی توان #شبکه_سازی انسانی منافقین خلق از باقی ماندگان اعضا و سمپات های خود در ایران را منکر شد.
‼️ یادمون نره، کسانی که پشت پرده تبدیل این #نارضایتی ها به #اغتشاش هستند و رسماً از اون استقبال می کنند و از ویرانی #ایران خوشحال می شوند و خودشون رو آلترناتیو این نظام معرفی می کنند و تحت حمایت کامل #آمریکا و #سعودی ها هم هستند.
✍ حسن شمشادی
#رهایی_از_شب
#ف_مقیمی
#قسمت_صد_و_چهل_و_هفتم
روضه و سینه زنی تموم شد و چراغها رو روشن کردند.من هنوز بیم آن را داشتم که نسیم نزدیکم بشه.ولی نسیم گوشه ای ایستاده بود وتکیه به دیوار با صورتی اشکبار نگاهم میکرد.
سرم رو به طرفی دیگه چرخوندم تا او رو نبینم.برام حالتهای او عجیب بود چرا او اینجا بود؟ چرا نزدیکم نمیشد؟!
خودم رو مشغول پذیرایی از عزاداران کردم .دستهام میلرزید.
فاطمه متوجه حالم شد.سینی چای رو ازم گرفت و با نگاهی نگران پرسید:چرا با این حالت پذیرایی میکنی؟برو بشین.مچش رو گرفتم و با اشاره ی چشم و ابرو بهش اشاره کردم گوشه ای از مسجد منتظرشم.
فاطمه سینی رو به کسی دیگه داد و دنبالم راه افتاد.
پرسید:چیشده؟؟
هنوز رعشه بر جانم بود.
گفتم:فاطمه ..نسیم...نسیم اینجاست
فاطمه چشمهاش گرد شد.
دستش رو مقابل دهانش گذاشت.
_اینجا؟؟؟؟؟ اینجا چیکار میکنه؟
از استرس توان حرف زدن نداشتم.
سرم رو تکون دادم و نفسم رو بیرون دادم.
او دستم رو با دل گرمی فشار داد و گفت:نگران نباش.زود مسجد رو ترک کن تا نزدیکت نشده.اینطوری بهتره.
من سریع چادر نمازم رو داخل کیفم گذاشتم و چادر مشکی سرم کردم و با عجله از مسجد بیرون رفتم.اونقدر وحشت زده بودم که به حاج کمیل اطلاعی ندادم.تمام راه رو با قدمهای بلند تا خانه طی کردم.
وقتی رسیدم به خونه پشت در نفس زنان زار زدم.
پس آرامش واقعی کی نصیبم میشد؟؟
وقتی حاج کمیل برگشت من هنوز مضطرب و گریون بودم.
او با دیدن حال و روزم کنارم نشست و دستهامو گرفت:
_کی برگشتید خونه؟چیشده رقیه سادات خانوم؟
نمیدونستم باید به او درباره ی امشب حرفی بزنم یا نه.
ولی اون نگاه نگران و مهربان اجازه نمیداد چیزی رو ازش پنهون کنم. براش تعریف کردم که چه اتفاقی افتاده.
او ابروهاش به هم گره خورد و گفت:خیره..
همان موقع فاطمه زنگ زد.
پرسیدم نسیم بعد از رفتن من در مسجد بود یا نه.
او با صدایی که در اون سوال و تعجب موج میزد گفت: راستش ..چی بگم.؟ من برام یک کمی رفتاراتش عجیب بود.اون همونجا نشسته بود و گریه میکرد.وقتی هم منو دید سریع به احترامم بلند شد وسلام کرد.اصلا شبیه اون چیزی نبود که قبلا ازش تعریف میکردی
با تعجب پرسیدم:اونوقت تو چیکار کردی؟
گفت:هیچی منم جواب سلامشو دادم.بعد اون خودش اومد جلو با گریه گفت برام دعا کن خدا منو ببخشه.
فاطمه مکثی کرد و گفت: رقیه سادات نمیدونم...بنظرم خیلی داغووون بود.
من باورم نمیشد هیچ وقت به نسیم اعتماد نداشتم.
پوزخندی زدم: اصلن باورم نمیشه. اون حتما نقشه ای داره..
فاطمه گفت:آخه چه نقشه ای؟
گفتم: لابد میخواسته آدرسمو ازت بگیره.یک وقت بهش نداده باشی؟!
فاطمه خندید:
_نه بابااا معلومه که نمیدم.بنظرم اصلن فکرتو مشغول اون نکن.سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی.این استرس برات سمه.
بعد از تموم شدن مکالمه م با فاطمه، نگاهم افتاد به صورت درهم رفته ی حاج کمیل .نزدیکش رفتم وبا شرمندگی نگاهش کردم.
او سرش رو بالا آورد و پرسید:
شام کی آماده میشه؟!
این یعنی اینکه در این باره حرفی نزن.
من هم حرفی نزدم و به آشپزخونه رفتم.
ادامه دارد...