حکمت زندگی، مقولهایست که بشر ناچار به اندیشیدن دربارهی آن است. هرکس در هر قشر و تفکر و عقیدهای میداند که زندگانی یکبار بیشتر تکرار نخواهد شد و باید درباب حکمت آن اندیشه کند تا لااقل بدون تلاش آن را به باطل نگذرانده باشد.
شوپنهاور، فیلسوف سرشناس آلمانی نیز در کتابش با همین عنوان، حاصل تعقلات و تعمقات خود در حیطه حکمت زندگی را در اختیار ما قرار داده است. اما آیا خواندن این کتاب مانند تفکر در رابطه با موضوعش ضروریست؟
باید پیش از هرچیز دانست که نظر هیچکس مطلقا درست نیست و بایستی درباره هر بخش آن تامل کرد و قابلپذیرشها را پذیرفت و بخشهای نادرست را دور ریخت.
مهم است که پیش از خوانش کتاب، به این نکته توجه داشت که دانستن جهانبینی نویسنده و فلسفهی کلی او اهمیت دارد. زیرا به ما نشان میدهد با چه کسی روبرو هستیم و خواهیم دانست که اشتراکات عقیدتی ما تا چه اندازه است. در غیر این صورت ممکن است آتش تناقضات دامن ما را بگیرد و مسیر نادرستی پیش روی ما بگذارد. از سخنان شوپنهاور، تا حدی مشخص میشود که وی همانند بسیاری از فیلسوفان قارهی سبز، فلسفهای مادهگرایانه و پوزیتیویستی دارد. این مورد، در سخنان وی در رابطه با عملکرد ذهن و بدن واضح میشود. از سوی دیگر، نگاه پوزیتیویستی به انسان و جامعه طبیعتا نوعی جبرگرایی به همراه دارد. کما اینکه وی معتقد است انسان با ویژگیهای ذهنی و استعدادهای تغییرناپذیر پا به عرصهی وجود میگذارد. قضاوت در باره درستی یا نادرستی این نگاه برعهدهی مخاطب است.
از سویی دیگر، در کتاب مذکور و در رابطه با ارتباطات اجتماعی، با اندیشهای بسیار اگزیستانسیال روبرو هستیم؛ نه از نوعی که انسان را به پوچی خالص برساند و منادی نهیلیسم باشد. درهرصورت، منع شدید ارتباط گسترده با اجتماع و تشویق تنهایی انسان با این میزان، شیوهای افراطی به نظر میرسد. سخنان فردگرایانهای که مدام موردتاکید قرار میگیرند نباید موجب قطع کامل ارتباط انسان با جامعه شود. هرچند نویسنده نیز به این موضوع اشاراتی دارد.
اما گذشته از این سخنان، درنهایت خواندن این کتاب میتواند مفید باشد یا مضر؟
نظر شخصی این است که حکمت زندگی آرتور شوپنهاور، میتواند کتاب کمککننده و مفیدی باشد و انسان را تشویق به تفکر در این موضوع مهم کند.
جدای از سخنانی که شاید با جهانبینی عموما صدرایی و فرهنگ ایرانی-اسلامی ما ناسازگار باشند، از این کتاب میتوان استفادههای بسیاری کرد و درسهای زیادی گرفت.
درکل، کتاب به کسی پیشنهاد میشود که توان تمییز دادن موضوعات متضاد و موافق با خویش را داشته باشد؛ هرچند که موضوعات متضاد نیز لزوما مضر نیستند و صرفا باید با احتیاط و تفکر بیشتری دربارهی آنها عمل نمود.
#نقد