هدایت شده از پیام قرآن و عترت
🌷 قالَ النَّبِی صلى الله علیه و آله:
ألا أُعَلِّمُکم خَمسَ کلِماتٍ، خَفیفاتٍ عَلَى اللِّسانِ ثَقیلاتٍ فِی المیزانِ، یرضینَ الرَّحمنَ و یطرُدنَ الشَّیطانَ،
و هُنَّ مِن کنوزِ الجَنَّةِ مِن تَحتِ العَرشِ، و هُنَّ الباقِیاتُ الصّالِحاتُ؟ قالوا: بَلى یا رَسولَ الله.
فَقالَ ص:
قولوا: سُبحانَ الله، وَ الحَمدُ لله، و لا إلهَ إلَا الله ، وَ الله أکبَرُ، و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِی العَظیمِ.
و قالَ صلى الله علیه و آله: خَمسٌ بَخٍ بَخٍ لَهُنَّ، ما أثقَلَهُنَّ فِی المیزانِ.
🌷 پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
«آیا پنج جمله به شما نیاموزم که بر زبان، راحت در ترازوی اعمال، سنگیناند،
خداى مهربان را خشنود مىسازند و شیطان را مىرانند
و از گنجهاى بهشت، در زیر عرش هستند
گفتند:بفرمایید اى پیامبر خدا!
فرمود: «بگویید:"
سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر،
لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم.
و فرمود: «بَه بَه از این پنج کلمه!
چه سنگیناند در ترازو ى اعمال
بحار الأنوار، ج 93 ، ص 175.
پیام قرآن و عترت
https://eitaa.com/payam_quran_etrat
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🔸از امام صادق (علیه السلام) نقل شده:
هر بنده ای که آب بخورد و امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت او را یاد کند،
و کشندگان آن حضرت را لعنت کند،
⬅حق تعالی صد هزار حسنه برای او بنویسد
⬅صد هزار گناه از او بیندازد
⬅صد هزار درجه برای او بلند کند
⬅و چنان باشد که صد هزار بنده آزاد کرده باشد
⬅و حق تعالی او را خوشحال و با اطمینان خاطر محشور گرداند.
و اگر به این نحو بگوید خوب است:
صَلَواتُ الله عَلَی الحُسَین و اَهلِ بَیتِهِ وَ اَصحابِه، وَلَعنَهُ الله عَلی قَتَلَهِ الحُسَین وَ اَعدائِهِ.
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅میوهی بِه، هدیه خداوند متعال در پاییز
✍طبع آن: نوع شیرین آن نزدیک به اعتدال و مایل به حرارت، و ترش آن مایل به سردی و
خواص آن : مجرب و عالی برای اضطراب و ترس. تقویت کننده معده و جلوگیری از سَردردهای ناشی از مشکلات گوارشی. اگر ناشتا و یا با معدهی خالی مصرف شود معده را کامل تمیز کرده (در نوع شیرین آن )
و اگر بعد از غذا (نیم ساعت ) مقداری کمی از میوهی بِه شیرین میل شود سبب دفع هر چه بهتر فضولات غذا میشود.بوییدن آن باعث تقویت مغز و قلب میشود .پختهی آن داروی بسیار عالی و بدون عوارض برای مشکلات ریه مانند سرفه می باشد
(خاصتا در بانوان بارداری که دچار کرونا و علائم آن مانند سرفه میشوند و نمیتوانند بسیاری از داروها را استفاده کنند ) خانمهای باردار بِه را ناشتا مصرف نکنند.لعاب دانههای آن بصورت خیسانده نافع در کاهش حرارت معده و کبد و دمکردهی آنها نافع در سرفه و گرفتگی صدا است.
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
افسوس از این گوهر نا سُفته ی ما
صد حیف ز جمعیت آشفته ی ما
هیهات که بر زمین بریزد نا حق
یک قطره ی خون! به خاطر گفته ی ما!
#هفته_وحدت_گرامی_باد
✨﷽✨
🌼یک داستان کوتاه
✍️سلیمان نبی (ع) در راه مور ضعیفی دید که دانۀ خود به زور میکشید. مور را در دست گرفت و به خانۀ خود آورد. صندوقی چوبی داشت که وسط آن را تراشید و مور را در آن خانه داد. به مور گفت: میخواهم یکسال میهمان من باشی و رنج کار و بار نبری، در یکسال چند حبه گندم تو را کفایت میکند؟ مور گفت: چهار حبه گندم با قدری آب، برای رفع گرسنگی یکسال من کافی است. حضرت سلیمان (ع) شش حبه گندم گذاشت و اتمام حجت کرد که یکسال بعد به دیدارش خواهد آمد و او را آزاد خواهد کرد. مور پذیرفت و سلیمان (ع) درب صندوق را بست.
یکسال بعد سلیمان (ع) آمد و دید که مور از شش حبه گندم، سه حبۀ آن را خورده و سه حبۀ دیگر باقی مانده است. بر سر مور دادی کشید و گفت: ای مور! تو چه اندازه طمعِ دنیا داری که نخوردی؟ چرا دروغ گفتی که چهار حبه کفایتت میکند، ولی سه حبه خوردی؟ مور گفت: من دروغ نگفتم، من هر سال چهار حبه گندم میخورم، امسال هر چقدر خواستم در خوردنِ گندم راحت باشم، ترسیدم و با خود گفتم، ای مور! سلیمان خدا نیست که روزیِ تو را فراموش نکند، انسان است و ممکن است یادش برود و به جای یکسال بعد از دو سال درب زندانِ تو را باز کند تا رها شوی. او خدا نیست که همیشه زنده باشد، ممکن است بمیرد و تو هم با مرگ او از گرسنگی بمیری.
📖 قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ ۚ وَكَانَ الْإِنسَانُ قَتُورًا (100 - اسراء)بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید. در آن صورت، (بخاطر تنگنظرى) امساک مىکردید، مبادا انفاق، مایه تنگدستى شما شود، و انسان تنگنظر است.
ای سلیمان! حال فهمیدم که خدا اگر روزیِ مخلوق را به دست مخلوق بسپارد، تا چه اندازه فکر و خیال و درد و غصه دارد و حتی از ترسش نمیتواند دست به غذا ببرد.
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چهار ذکر فوق العاده برای رفع گرفتاری و غم
💠استاد عالی
#یک_داستان_یک_پند
✍جوانی عاشق دختری شد و با رنج و مصیبت یک روز نصیبش شد تا ساعتی او را ببیند و از دست دختر شانهای به رسم یادگار بگیرد. از قضای روزگار دختر ازدواج کرد و پسر را چارهای جز فراموش کردن او نماند. نزد دوست مؤمن خود رفت و گفت: چگونه او را فراموش کنم؟ دوستش گفت: هر چه نشان از او داری از خود دور کن. جوان عاشق شانۀ چوبی را به دور انداخت.
مدتی گذشت و جوان آن دختر یادش برد. تنگی معیشت جوان را گرفت و یاد خدا فراموش کرد. دوست مؤمن به او گفت: شرم باد بر تو! از دختری شانهای چوبی داشتی به هزاران زحمت توانستی فراموشش کنی، چگونه از خدایی که این همه نعمت در کنار خود داری از دیدن آنها چشم پوشیدهای و فراموشش کردهای؟! پس نعمتهای خدا (اگر میتوانی) از خود دور کن سپس فراموشش کن...
💠💠💠💠💠💠