هدایت شده از نکتههای فرهنگی
💠 حدیث روز
اُسوه مهدوی
❇️ امام مهدی علیه السلام:
🔰 إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ؛
✍ دختر رسول خدا (فاطمه) براى من سرمشقى نيكو است.
📚 الغيبه للطوسی ص ٢٨٦
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه میکرد و به او میگفتند: گناه نکن! میگفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمیسوزاند؛ من باورم نمیشود او از مادر مهربانتر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است!
روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر آرزوی مرگ پسر خویش میکرد. گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت میکنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد.
گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمیشود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه میآید و بر سوزاندن او هم راضی میشود.
📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس)
مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟
🔴آیا میدانید آرزوهای محالی که در قرآن ذکر شده اند کدامند؟
🟡 ای کاش من خاک بودم.
"نبٲ 40"
🟢 ای کاش پیشاپیش چیزی می فرستادم.
"فجر 24"
🟠 ای کاش نامه مرا به دست من نداده بودند.
"حاقه 25"
🟤 ای کاش فلان را دوست نمی گرفتم.
"فرقان 28"
🟣 ای کاش خدا را اطاعت کرده بودیم و رسول را اطاعت کرده بودیم.
"احزاب 66"
⚪️ ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود ، در پیش گرفته بودم.
"فرقان 27"
🔵 ای کاش ما نیز با آنها می بودیم و به کامیابی بزرگ دست میافتیم.
نساء/ 73
🔴 آرزوهایی که هم اکنون فرصت انجامش هست ،پس تا زندهایم آنها را برآورده کنیم...
YEKNET.IR - shoor 3 - fatemie avval 1400 - hanif taheri.mp3
5.73M
⏯ #شور احساسی
🍃سر راه میشینم حرمو می بینم
🍃دستای سردم رو میزارم رو سینهام
🎤 #حنیف_طاهری
👌 زیبا
🌹🌹🌹
دزد و نماز!
💛 از داخل کوچه سر و صدا بلند شد. ابراهیم از پنجره نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرش را برداشته و در حال فرار است.
💙 با سرعت به کوچه آمد و دنبال دزد دوید. یکی از بچه محلها لگدی به موتور زد؛ دزد با موتور به زمین خورد و خون از دستش جاری شد.
💛 ابراهیم او را به درمانگاه برد و دستش را پانسمان کرد.
کارهای عجیب #شهید_ابراهیم هادی باعث شد دزد به او علاقه مند شود و همهجا به دنبالش برود.
💙 شب هم با هم به مسجد رفتند. دزد هم ایستاد کنار ابراهیم و #نماز خواند؛ نمازی که شاید هیچگاه از یادش بیرون نرود. بعد از نماز، ابراهیم کلی با او صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده است.
💛 ابراهیم با چندتا از رفقا و نمازگزاران حرف زد و شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد؛ مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد؛ شب هم با هم شام خوردند و استراحت کردند.
💙 وقتی بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند، در جواب گفت: مطمئن باشید اون آقا این برخورد رو فراموش نمی کنه و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کارسازه.
📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 51.
💞ماجرای عجیب #دعوای_سگ و #جوان در قبر
این جریان از عجیبترین اتفاقاتی است که در قبرستان تخت فولاد اصفهان افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله #ضیاءآبادی..... #امام_خمینی (ره) نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است:
#شیخ_بهایی نقل میکند:
روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
⭕️ روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
💢 چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.
💢 در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد، دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
⭕️ لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
💢 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
👹 حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
⭕️ شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
📚 خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22
🥀🥀🥀🥀🥀