🔴 دعای امام صادق ع برای عاشقان
▫️باکدام روضهٔ امام از حال رفتند
▫️علت بوی عطر تربت کربلا
«ابنحبیب» گوید:
🔹نزد امام صادق ع بودم که شنیدم در سجدهاش میفرمود:
▪️ اللّٰهمَّ اْغفِرْ لِمَنْ زارَ جَدِّیَ الحُسین وَ مَنْ بَکیٰ عَلَیه
▪️خدایا زائرین سیدالشهداء ع را و کسانی که برای او گریه میکنند را بیامرز.
▪️ پرسیدم : علت بوی عطر تربت سیدالشهداء ع در چیست؟
امام فرمود:
خاک کربلا با خون جدّم مخلوط شد، وقتی که اسبها را بر بدن او تاختند...
🔹 پرسیدم: ناموس اهل بیت وقتی به شام رسیدند، «کاشفات الوجوه» بودند؛
آیا این مطلب درست است؟
راوی گوید:
▪️ وَاللّهِ رَاَیتُ مَولایَ جَعفَرَ الصّٰادِقَ ع عِندَ ذٰلکَ قَد بَکیٰ بُکاءً شَدیداً بِحَیثُ لَم یَقدرْه ...
▪️ به خدا قسم دیدم حضرت چنان گریه کرد که دیگر نتوانست صحبت کند
اما با سر مبارکش در تأیید این مصیبت، اشاره فرمود.
▪️بحرالمصائب ج۳ ص۴۰۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 چرا دعا مستجاب می شود ولی برآورده نمی گردد
#یک_پند_یک_معرفت
✍هرگز اسرار خانۀ خود را به بیرون از خانه نبرید؛ بخصوص اگر زن هستید و مادر یا پدرتان از وصلت شما ناراضی هستند. فاش شدن اسرار و اتفاقات تلخ خانه از سوی زنِ جاهل یا مردِ نادان باعث نفوذ دست اغیار و بر هم زدن زندگیتان خواهد شد. اختلافات درون منزل را خودتان مدیریت کنید و بدانید مدیریت دیگران قطعاً سودی بر شما نخواهد داشت. چه شیر زنان صبور و با درایتی هستند که با بداخلاقترین و خسیسترین و معیوبترین شوهر خود ساختهاند و اگر یک راز از خانه به بیرون برده بودند هرگز صاحب اولاد و زندگی موفق در سن میانسالی به بعد نبودند.
نقل توسط همرزم شهید🌹
شهید بهاتفاق همسرشان به منزل ما آمدند وقتی سفره شام را انداختیم دختر شهید که حدود یک سال داشت شروع به گریه کرد ایشان به همسرش گفت شما شام بخوردید من بچه را نگه میدارم در همین حین بهآرامی در گوش من گفت این تو بمیری آن تو بمیری نیست و در عملیاتی که در پیش روست برگشتی برای من وجود ندارد. من گفتم تو زودتر میروی ما باهم قرار گذاشتیم هر که زودتر رفت دیگری را شفاعت کند و این قول فراموشت نشود آقا ولی هم گفت: تو هم قول بده اگر من رفتم تو هم طوری باشی که بتوانم شفاعتت کنم. با رفتنش دیگر دل تو دلم نبود تا اینکه خبر دادند وی زخمی شده و در تهران بستری است. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه به پزشکان معالج شهید چراغچی گفته بود هرکجای دنیا که امید به بهبودی ایشان هست وی را اعزام کنید. شهید چراغچی اغلب میگفت چه خوب است تیر بخورد تو سر انسان و راحت پر بکشد همین هم شد. زمانی که برای سرکشی از خط رفته بود تیر مستقیم به سرش اصابت کرده بود.
شهید ولی الله چراغچی 🌹
✍ القاء امید به جوانها خدمت به آینده کشور است
✏️ رهبر انقلاب: امیدآفرینی این است که پیشرفتها را برای جوانها توضیح بدهید، نقاط مثبت را توضیح بدهید، چشماندازهای شوقانگیز را توضیح بدهید. ممکن است خود شما یک نقطهضعفی را در کشور، در نظام، در کار دولت در ذهنتان داشته باشید، لزومی ندارد منتقل کنید و این کار را موجب ناامیدی کنید و جوان را ناامید کنید.
✏️ شما سعی کنید او را به آینده امیدوار کنید. این امید است که او را به حرکت در خواهد آورد و در راه درست پیش خواهد برد. القاء امید، خدمت به آیندهی کشور است.
🔸بخشی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار معلمان. ۱۴۰۳/۲/۱۲
📚 انجام غسل با دستمال خیس
💠 سؤال : آیا با دستمال خیس یا اَبر اسفنجی می توان#غسل کرد؟
✅ جواب : در غسل ، عضو باید شسته شود، اگر آب دستمال یا ابر اسفنجی به مقداری باشد که شستن صدق کند، اشکال ندارد.
#احکام_غسل #روش_غسل
#طنز_جبهه
شهید ابراهیم هادی
در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،پنج جوان به گروه ما ملحق شدند.
آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نماز نیستند!
تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...
آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه...
از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند.
من هم بعد از یاد دادن وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم و
گفتم:این آقا پیش نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید.
من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم تا یاد بگیرید.
ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد.چند دقیقه بعد ادامه داد:
در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!🤯
خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم.🤭
اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد.
پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد.
یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند.😐
اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده!😂
https://eitaa.com/kafeshohada1400
#لطیفه😁
فامیلا تو خونه ما جَمع شده بودن
قرار شد همه با هم یه دست PES بزنیم🎮
شانسه داغونِ من بابام افتاد با من!😑
برگشته در گوشم میگه، گُل به خودی به خودت نزنی..
شب باید تو پارک محله بخوابی!😶
بازیهای جوانمردانه قبل تو سوءِتفاهم بود!😝😂
🌷🌹🌷🌹🌷
نظرمراجع عظام درمورد #پاسور و #شطـرنج
🌹مقام معظم رهبری دامت برکاته :
اگر شطرنج از آلات #قمار محسوب نمیشود، ساخت و خرید و فروش و بازی با آن بدون شرط بندی اشکال ندارد.×
❗️بازی با(#پاسور) ورق هایی که عرفاً آلات قمار محسوب میشوند، مطلقا جایز نیست.❌
🌹آیت الله مکارم دامت برکاته :
بازی با آلات قمار، هرچند بدون برد و باخت باشد، اشکال دارد، خرید و فروش و نگهداری آلات قمار هم ، حرام است
❗️و اگر #شطرنج درعرف عام از صورت قمار خارج شده و بعنوان ورزش شناخته شود، مانعی ندارد، خواه با#کامپیوتر باشد یا غیر آن.
🌹آیت الله سیستانی دامت برکاته :
#شطرنج مطلقاحرام است
#پاسور اگر همچنان در عرف قمار باشد
بازی بدون برد و باخت با آن
به احتیاط واجب جایز نیست❌
احکام شیرین
🔅#پندانه
✍️ پنبهدزد، دست به ریشش میکشد
🔹تاجری کارش خریدوفروش پنبه بود و کار و بارش سکه که بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند.
🔸یک روز یکی از بازرگانها نقشهای کشید و شبانه به انبار پنبه تاجر دستبرد زد. شب تا صبح پنبهها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه خودش انبار کرد.
🔹صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبههایش به غارت رفته است.
🔸نزد قاضی شهر رفت و گفت:
خانهخراب شدم...
🔹قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرسوجو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبهها را.
🔸قاضی گفت:
به کسی مشکوک نشدید؟
🔹ماموران گفتند:
چرا بعضیها درست جواب ما را نمیدادند. ما به آنها مشکوکیم.
🔸قاضی گفت:
بروید آنها را بیاورید.
🔹ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند.
🔸قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت:
به کدامیک از اینها شک داری؟
🔹تاجر پنبه گفت:
به هیچکدام.
🔸قاضی فکری کرد و گفت:
ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آنقدر دستپاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آینه برود و پنبهها را از سر و ریش خودش پاک کند.
🔹ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیرشده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند.
🔸قاضی گفت:
دزد همین است. همین حالا مامورانم را میفرستم تا خانهات را بازرسی کنند.
🔹یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبهها در زیرزمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.
💢 آدم خطاکار خودش را لو میدهد.
27.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آقا دست مارو بگیر
👤حجت الاسلام مسعود عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذانهای قبل انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 رهبر انقلاب خطاب به زائران بیتالله الحرام: بازار همه جا هست، کعبه و قبر مطهر پیامبر(ص) را دریابید، که فقط آنجا است. ۱۴۰۳/۲/۱۷
🖼 #حج_برائت
مداحی_آنلاین_آه_من_الفراق_مهدی_رسولی.mp3
7.58M
⏯ #زمینه احساسی
🍃آه من الفراق ای کعبهی عراق
🍃از حال دلم میشه بگیری سراغ
🎙 #مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
🥀🥀🥀🥀🥀
✅چند نسخه رایحه درمانی
✍امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند:سزاوار نیست، مردان، هر روز بوی خوش را ترک کنند. اگر قادر نباشند، یک روز در میان عطر بزنند. اگر این هم ممکن نباشد، هر جمعه این کار را انجام داده و آن را ترک نکنند.
📚منبع: الکافی، ج6، ص510
🔹کاهش حالت تهوع و ویار
استشمام عطر نعنا
🔹درمان سرد مزاجی بانوان
استشمام عطر شکوفه سنجد
🔹درمان لاغری ناشی از هم و غم و استرس
استشمام عطر نرگس
🔹بازگشت حس بویایی و چشایی
استشمام مداوم عطر نرگس یا نعنا
🔹رفع بیخوابی
عطر گل محمدی
🔹رفع هجوم افکار و افکارمنفی
عطر اسطوخدوس
🔴 ژوزف گوبلز وزیر تبلیغات دولت نازی هیتلر میگه:
«دروغ هر قدر بزرگتر باشد
باور آن برای تودههای مردم راحتتر است.
دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچکس جرئت و فکر تکذیب آن را نکند.»
او میگفت:
«بعضی مواقع دروغهایی میگفتم که خودم از آنها میترسیدم.»
🌼قانع کردن نفس با استدلال، راهی برای کنترل نفس
✍آیت الله شب زنده دار: یکی از راه هایی که انسان می تواند بواسطه آن تصمیم خود را تقویت کند تا در مقابل خواسته های نفس مقاومت کند روزه داری است، با روزه داری شخص اراده را قوت می بخشد و می تواند در مقابل خواسته ها مقاومت کند.
دومین راه کنترل نفس و رعایت تقوا را قانع کردن نفس با استدلال و برهان می باشد. یکی از راه های مسلط شدن بر خواسته های نفسانی این است که انسان نفس را قانع کند و راه را بر او ببندد و وقتی نفس راهی نیابد در برابر انسان خضوع می کند.
اگر شخصی تقوای الهی پیشه کند و در انجام کاری، از راه هایی که مورد رضایت خداوند نیست پیش نرود، خداوند آسانی کار را برای او قرار می دهد؛ « وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا » و همچنین اگر کسی تقوای الهی را پیشه کند، خداوند آلودگی های او را می پوشاند.
خداوند وعده داده است که در صورت تقوا پیشه کردن سیئات را می بخشم و توبه هم نیازی ندارد مگر اینکه بگوییم توبه از واجباتی است که تقوا اگر قرار باشد که حاصل شود باید توبه واجب هم باشد.
اثر خود تقوا مانند توبه است که بخشی از گناهان را می بخشد و خداوند متعال اجر باعظمت و بزرگی برای او قرار می دهد؛ در بیان امام جواد (ع) هست که ایشان بعد از دعوت به تقوا، توجه به آیه « إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا » می دهند؛ تقوا رستگاری است.
هدایت شده از کانال حسین دارابی
یه لحظه فکر کردم بازار شاهعبدوالعظیمه بعد دیدم بازار شابدوالعظیم انقدر دیگه حجاب ندارن
خلاصه اینجا بروکسل بلژیکه...
فعلا بروکسل بلژیکو حسینیه کردیم تا ببینیم خدا چی میخواد
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
😕 دخترم به شدت حرص میخوره
👨🏻 🏫 می توانید کودکتان را با آموزش مهارت های تفکر نقادانه، تشویق به استفاده دیگران از اسباب بازی های او و همچنین استفاده او از اسباب بازی های دیگران، آرام نگه دارید.
#مشاوره
#فرزند_پروری
#حرص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجتالاسلام عالی
💢 بندگی کن؛ تا خدا سلطانت کنه!
🔸کوتاه و شنیدنی👌
✨﷽✨
🔴ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﻛﺮﺩﻳﺪ!
✍مرحومه ﻣﺮﺿﻴﻪ ﺣﺪیدچی: ﺭﻭﺯی ﺩﺭ ﻧﻮﻓﻞ ﻟﻮﺷﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺯانی ﺩﻭ ﻛﻴﻠﻮ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺧﺮﻳﺪﻡ. #ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝﻫﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺑﺮﺍی ﺗﻮﺟﻴﻪ کار خودم ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ اینقدر ﺧﺮﻳﺪﻡ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺷﺪﻳﺪ!
ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ اینکه ﻣﺎ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﻧﻮﻓﻞ ﻟﻮﺷﺎﺗﻮ ﻛﺴﺎنی ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ میﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ.
ﺑﺒﺮﻳﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ آنها ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩی ﺑﺪﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺎ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﺬﺭﺩ!
📚 از کتاب «سرگذشتهای ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ زندگی ﺍﻣﺎﻡ خمینی» ﺟﻠﺪ۴
پ.ن: اینروزها ایران عزیزمان درحال انجام یک اصلاح اقتصادی بزرگ است که اگر بهدرستی صورت بگیرد، به تصریح کارشناسان، آثار مثبت فراوانی بهخصوص برای قشر ضعیف جامعه خواهد داشت و گامی بلند برای نزدیک شدن به عدالت اقتصادی خواهد بود اما اجرای این طرح بدون همراهی مردم، کار دولت را سخت میکند.
یکی از موانع به ثمر رسیدن این طرح هم #احتکار_خانگی و انبار کردن کالا در خانه از ترس گرانتر شدن است که اثر منفی آن بسیار بیشتر از احتکارهای معمول است. بیاییم برای ایجاد آرامش اقتصادی در جامعه و کمک به هرچه بهتر انجام شدن این طرح مهم، کمی از آسایش خودمان هزینه کنیم.
🌺️ هفت عبارت نیروبخش که در زمان های سختی باید به خودمون بگیم
۱.هیچ چیز دائمی نیست:
هر شب سیاهه اما روز بعد، خورشید طلوع میکنه
۲.زخم های ما نشانه ی قدرته نه ضعف :
خیلی از مردم خیال میکنند تجربه های بد بهشون آسیب میرسونه اما در واقع اون هارو قوی تر میکنه
۳.زمانی که بقیه منفی بافی میکنن،من میتونم مثبت باقی بمونم: بعضی وقتا تو زندگی ، مردم تلاش میکنن که شما را پایین بکشن اما شما نباید بهشون گوش بدید
۴.عبور از رنج منو دانا تر میکنه:
هر تجربه دردناک، درسیِ که شما میتونید اون رو یادبگیرید
۵.حتی زمانی که در حال کشمکش هستم رو به جلو حرکت میکنم : کشمکش ها به شما کمک میکنه که تو زندگی پیشرفت کنید تا به شادمانیِ حقیقی دست پیدا کنید
۶.ترس هیچ چیز را عوض نمیکند: اگر همیشه روی اتفاقات بدی که میتونه بیوفته تمرکز کنید،هیچوقت به حداکثر توانتون دست پیدا نمیکنید
۷.بهترین گزینه ادامه دادنه:
زندگی ما رو به زمین میزنه اما ما باید بلند شیم
#جرعهای_از_معرفت
💠حاج آقا مجتهدی تهرانی رحمةالله علیه:
🔸 شخصی در خواب دید که روز قیامت شده و اموات با سرعت به طرف بهشت می روند، اما یک مرده میلنگد و عقب افتاده. پرسید: «تو چرا اینطوری راه میروی؟» جواب داد: «اینهایی که با سرعت میروند فرزندانشان برای آنها کار خیر کرده اند ... ولی بچهی من برای من کار خیری نکرده». پرسید: «فرزندت چهکاره است؟» او گفت: «بچهی من گازُر (رختشور) است و در کنار فلان رودخانه رخت میشوید».
🔸 آن شخص از خواب بیدار شد و از روی آدرسی که مرده داده بود فرزندش را پیدا کرد و به او گفت: «فلانی، دیشب خواب پدرت را دیدم. او ناراحت بود و از تو شکایت داشت و میگفت: اولاد من هیچ کار خیری برای من نمیکند». فرزند آن میت عصبانی شد، یک مشت آب برداشت، روی زمین ریخت و گفت: «این هم خیر بابام!» آن شخص فرداشب دوباره در عالم خواب پدر رختشور را دید که تند تند راه میرفت، سؤال کرد: «فلانی چی شد؟»
🔸 او گفت: «تو که به پسرم گفتی چرا برای من خیرات نمیدهد، پسرم یک مشت آب ریخت و گفت این هم خیر بابام، اتفاقاً یک بچه ماهی از آب بیرون افتاده بود و داشت جان میداد تا آن مشت آب به آن بچهماهی رسید، جان گرفت و پرید توی آب. به برکت آن ماهی ما اینجا راحت شدیم». فرزندش آب را ریخت اما نه به این هوا که این بچهماهی زنده شود، اما چون گفت این هم خیر بابام ... کار پدرش در آن دنیا خوب شد.
📚 بدیع الحکمة